روابط نامشروع

پرسشپاسخ
چرا نباید پسر و دختر از مصاحبت با هم لذّت ببرند و چرا اگر چنین کنند، خداوند در چشمان آنها آتش می افکند؟خداوند حکیم، با معاشرت و مصاحبت زن و مرد مخالفت نیست، بلکه خود آنها را به صورت زن و مرد آفریده و کشش جنسی فوق العاده ای بین آنها ایجاد نموده تا در آغوش مهر و محبّت یکدیگر بیاسایند و آرامش یابند. از این رو، روابط جنسی زن و مرد را کاری نیکو و شایسته اجر می داند. مخالفت اسلام با بی بندوباری و هرج و مرج جنسی است؛ خداوند می خواهد غریزه جنسی به طور معقول اشباع گردد. اگر قرار باشد هر جوانی با هر کس که خوشش آمد در آمیزد و بعد از مدّتی کامیابی او را رها کند و سراغ طعمه دیگری برود و در این میان به زنان شوهردار و محارم خود نیز چشم طمع داشته باشد، امنیّت اجتماعی به مخاطره می افتد و جامعه آلوده می گردد و هزاران فرزند نامشروع، بدون سرپرست در خیابان ها و پرورشگاه ها به حال خود رها می شوند و در آینده این بچّه های محروم از آغوش مهر و محبّت پدر و مادر به صورت افرادی عقده ای و سنگدل بلای جان دیگر انسان ها می شوند.
پس خداوند از مصاحبت پسر و دختر به طریق معقول و منطقی حمایت می کند؛ امّا با نوع غربی آن که منجر به پاشیده شدن اساس خانواده و از بین رفتن حیا و عفت می شود مخالف است. هم چنان که اسلام با اصل خوراک و پوشاک موافق است؛ ولی اجازه نمی دهد افراد بدون رعایت ضوابط و موازین از هر چه خوششان آمد در این راه استفاده کنند. به همین جهت استعمال مواد الکلی که عقل را زایل می کند ممنوع کرده و یا اجازه نمی دهد از مغازه شیرینی فروشی، کسی بدون رضایت صاحب آن به اندازه سر سوزنی شیرینی به دهن بگذارد.
و امّا اینکه چرا در چشمان آنها آتش می افکند؟ موضوع تعجّب آوری نیست. زیرا از هر چیزی باید مناسب با آن استفاده کرد وگرنه ضربه می خورد و صدمه می بیند؛ از یک خودنویس ظریف نمی توان کار یک آچار را توقّع داشت. براساس نصوص دینی و حتّی دانش روز، بازتاب عمل حقیقتی انکارناپذیر است. دین سهم حاجات آدمی از اعضا بدن او گرفته تا روح و عقل و دل وی را در نظر گرفته؛ امّا از آنجا که جهان و انسان مجموعه ای قانونمند هستند نمی توان خارج از قوانین زندگی کرد. به ویژه وقتی که اعتقادات دینی نیز داشته باشیم. تجربه آزادی مطلق غرایز و خواست ها در جوامع دیگر، آن چنان تلخ است که هیچ عاقلی به تکرار آن رغبت نشان نخواهد داد. نگاه، نیازمندی و شوق می آورد و هوس آلوده را بیدار می کند، خواستنی که تا غرق شدن، سودای ایستادنش نیست. تنها دین است که این نیاز را در مسیری صحیح می اندازد و سپس آن را تأمین می کند. چنانکه برای این چشم، سهمی هم از ورای این دنیا در نظر گرفته شده و قرآن عزیز از آن خبر داده است. در توصیف بهشت می خوانیم: در آنجا هر آنچه آتشهای نفس و لذّت چشم باشد، وجود دارد و شما در بهشت ابدی خواهید بود(1). چگونه می توان از چنین وسعتی غافل شد؟

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) سوره زخرف، آیه 71.
راه نجات از همجنس گرایی چیست؟این گرایش چند علّت دارد که علل باید از بین برود.
1. ضعف اعتقاد دینی که به ضعف اراده می انجامد.
2. نیاز جنسی که بستر معقول و مشروع آن همانا ازدواج است و باید سریعاً اقدام شود.
3. نیاز به اُنس و محبّت که با ارتباط با خدا و عبادات تأمین می گردد و بخشی از آن از طریق همسر شایسته و دوستان مؤمن و معاشرت با آنان به نتیجه می رسد.
4. ناآگاهی از دستورات دینی در باب مجالست و معاشرت با همجنسان.
پس لازم است کسی که در این فضاها تحت تأثیر قرار می گیرد بیشتر رعایت کند چرا که در دستورات دینی داریم که مردها هم حق ندارند در نزد دیگران پوشش خود را از روی پا کنار بزنند.
5. به روایات تکان دهنده ای در این باره مراجعه شود. مثلاً در حدیثی آمده است هر کس پسری را از روی شهوت ببوسد خداوند دهانه ای از آتش در قیامت، به دهان او می زند و... .

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی