کمال روح

پرسشپاسخ
انسان چگونه به کمال می رسد؟کمال در پدیده های مجبور به صورت غریزی و حرکت تکوینی طی می شود مثل حیوان و درخت که رشد آنها به طور غریزی سازماندهی شده اند. امّا در انسان آگاهی به بینات و میزان ها، لازم است،تا با انتخاب خویش به کمال برسد.(1) بینات دلایل روشن و مطابق فطرت آدمی است که رسولان«علیه السلام» بر ما روایت می کنند و میزانهایی در اختیار می گذارند که مقصد دچار اشتباه نشود.
برای مثال یادآوری از هدف، آنهم هدفی هماهنگ با نیازی بی نهایت انسان در دین یادآوری می شود. و برنامه نیز از این هدف سرچشمه می گیرد. هنگامی که انسان متذکر شد که چقدر هست، دیگر در زندانهای، هوی و عارت و غرایز خویش نمی ماند و به راه می افتد همانکه حضرت ابراهیم«علیه السلام»فرمود: انی ذاهب الی ربی، سیهدین من رونده به سوی پروردگارم هستم و به زودی هدایت خواهم شد.(2) اصل کار، این است که از این هدف به مقاصد پایین تر رضایت ندهیم.
هر چه در این راه نشانت دهند
گر نپسندی به از آنت دهند
در سوره فتح آیه 29 انسان پیرو مکتب محمدی «صلی الله علیه وآله»به خوشه ای از گندم تشبیه شده که مراحل کمال را طی می کند مراتبی چون روئیدن، استواء، استغلاظ، حرکت تدریجی عمل و رشد را نشان می دهد.با مراجعه به تفسیر (ترجمه المیزان، نمونه) این اصطلاحات روشن می شود و مراحلی چون تفکر، شناخت، ایمان، تقوی، بلاء، رضا، تفویض(پسران امور به خداوند) استخراج می شود. که با روایات ائمه اطهار«علیه السلام» آن انسان های کامل به شفافیت کامل دست می یابیم، که البته باید به کتب تربیت اسلامی از نویسندگان متعهد به مکتب مراجعه نمود در مرحله ای موانع راه مثل شیطان و نفس و جلوه های سپس جهت یافته، در پرتو بینات و موازین حاضر به معاوضه خویش با اهدافی پست تر نخواهد شد و یا در صورت لغزش باز خواهد گشت. نکته اجتناب ناپذیر این است که برای تأمین این مقصد مهم، هشیاری به خرج داده و به دام هر دعوت کننده ای مثل دراویش و صوفیان یا امثال آنان که حتّی عرفان الحادی و بدعتهای دیگر ساخته اند، نیفتیم زیرا مهم ترین مساله قواعد کمال است که در پیوند با فقه که همانا ستبر رویش است انجام می گیرد. فقه به مفهومی گسترده از محدوده احکام. گرچه همین احکام به وضوح ستبر رشد هستند چنانکه در بزرگان سالک چون امام«رحمه الله» و دیگران مشاهده نموده ایم. این مجموعه در کلامی نورانی از امام کاظم«علیه السلام» دیده می شود «الکمال کل الکمال، التفقه فی الدین، و تقدرالمعیشه و الصبر فی التائبه، تمامیّت کمال در این است که شخص تفقه دین(فهم عمیق در همه ابعاد دین) پیدا نماید و در معیشت خویش اندازه گیر داشته و در ناملایمات زندگی شکیبا باشد این نمونه و نمونه های دیگر آثار کمال را روشن می نمایند که با آگاهی بر نشانه ها، گمراه نگردیم و با توهمات به کمالات واهی دلخوش نشویم. زیرا گاهی می بینیم افرادی چنین خیال می کنند که نهایت کار کشف و شهود است و با همین معیار دچار رهزنان طریق می شوند. خیر! مهم ترین مرحله انجام وظیفه هاست، گرچه چیزهایی هم نصیب انسان سالک می گردد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) سوره حدید، آیه 25.
2) صافات آیه 99.
از قوا و استعدادهای خود چگونه استفاده کنیم؟کار ما با استعدادهایمان در چهار مرحله به سامان می رسد.
1 - کشف استعدادها
2 - استخراج آنها
3 - شکل دادن و در قالب مناسب ریختن
4 - جهت دادن
همانطور یک معدن چنین است یک مقدار آهن کشف می شود سپس استخراج می گردد و در قالب خاصی مثل تیر آهن و اتومبیل ساخته می شود و آنگاه در جهت مفیدی به کار گرفته می شود. همه این مراحل به برکت حدیثی از پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» است که می فرماید: الناس معادق کمعان الذهب و الفضّه؛ مردم معدن هستند مثل معادن طلا و نقره پس ما با شناسی قوا و استعدادهای خویش باید آنرا بارور کنیم و جهت بدهیم اما بهترین جهت چون اگر جهتی پایین تر انتخاب کنیم تنزل است.
و جهتی مساوی تنوع
و جهت برتر تحرک ما و رشد انسان انسان است که در نماز می گوئیم سبحان ربی الاعلی و بحمده.
خلاصه این موارد در سوره شمس آمده است که اگر استعدادها با همه اختلافش هدف عالی نیابند و مرکز این توانائیها یعنی نفس انسان تحت تأثیر هواهای نفس قرار گیرد، آنوقت استعدادها مدفون می شوند. و قد خاب من دسیها و لی با هدایت آن به سوی خداوند و فرامین او، زمینه رویش آماده می شود که فرمود: قد افلح من زکیّها بستر این شناخت و حرکت همانا تربیت اسلامی است که روشهای آن در کتب مفصل آمده است و در سه مرحله تزکیه، آموزش، و تذکر خلاصه می گردد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
مقامات انسان در قرآن و روایات چگونه تصویر شده است؟گرایش انسان به دین عناوینی در مرتبه خاص خودش ایجاد می کند که بسته به تلاش اوست، سپس مقاماتی که حاکی از آثار ویژه حرکت مؤمن است، نصیب او می گردد.
1 - مسلم، به کسی گفته می شود که حدّ ذهن مکتب را پذیرفته (اسلام)
2 - مؤمن، برای آن که در قلب خویش باور یافته (ایمان) (3)
3 - متقی، برای وقتی است که آن شناختها و باورها در اعضاء جاری شده (تقوی)(4) 4 - محسن، احسان و خیر از او صادر می شود (ان رحمة الله قریب من المحسنین).
5 - محبت و حالت اخبات که در سوره حج آیه 34 توصیف شده است
6 - مقربین(5)
7 - مخلصین - 9 ابرا 10 اولیاء الله
این مراحل شاید برخی از عناوین را شامل نباشد اما آنچه به عنوان مقام به طور صریح از آن یاد شده در قرآن به این شرح است
یک : مقام أمین که به متقین ارزانی شده(6)
گویی احساس أمن واقعی فقط مخصوص اهل پرهیزکاری است.
دو: مقام محمود، مقامی که به پیامبر«صلی الله علیه وآله»و به همه کسانی که نماز شب بپا دارند هدیه می شود.(7)
در روایات نیز همین مقامات تبیین می شود و آثار، تفاوتها و یا روشهای رسیدن به آن ذکر می شود و باید به کتب مفصّل رجوع نمود برای نمونه درباره آثار مقام تقوی چنین آمده است.
کسی که از ذلت معاصی به سوی عزت تقوی سیر کند خدا او را غنی می کند بدون مال و عزیز می شود بدون فامیل و اُنس می یابد بی هیچ دوستی از مردم(8)در تفاوت مقام ابرار و مقربین می خوانیم حسنات الابرار سیئات المقرّبین یعنی خوبی ها ابرار، بدیهای مقرّبین در گاه حق حساب می شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
3) سوره حجرات آیه 13
4) سوره بقره آیات 2 - 3 - 4.
5) سوره واقعه آیه 88
6) سوره دخان آیه 518
7) سوره اسراء آیه 79
8) سرائر جلد3

چاپ

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی