مشاوره

پرسشپاسخ
اگر انسان به خاطر نقصی در بدن(مثل کوتاهی قد) مورد تمسخر دیگران واقع گردد، چگونه باید مقاومت کند؟کسانی که به تمسخر دیگران می پردازند، بزرگ ترین عیب اخلاقی را پیشه خود ساخته اند و این گونه افراد در خور قضاوت آدمی نیستند؛ از این رو، ذکر نکاتی ضروری به نظر می رسد.
1. بعضی از خصوصیّات اصلاً عیب شمرده نمی شود؛ زیرا خلقت های گوناگون در رنگ، قد و چهره خود آیتی از آیات خداوند هستند و عامل شناسایی اقوام و گروههای انسانی به شمار می روند.
2. تفاوت ها معیار افتخار نیست، بلکه چه بسا در نظام آفرینش یک نیاز محسوب شود؛ چنانکه در یک مجموعه مفید همه اعضا نمی تواند مساوی باشد.
3. با توجّه به دو نکته فوق، دین مبین اسلام تقوا را معیار ارزش های الهی و انسانی قرار داده است؛ چنانکه قرآن می فرماید: «همانا بهترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست».
4. انسان باید به سبب سلامت و صحّت جسم و روح خویش پیوسته خداوند را سپاس بگوید و خویشتن را با کسانی که از داشتن عنصری محروم هستند مقایسه کند.
5. انسان شاکر و فهیم بر فرض داشتن نقص باید با شجاعت تمام در صحنه ها حضور یابد و هیچ گاه احساس ضعف نکند؛ چنانکه امام صادق«علیه السلام» به یکی از یاران خویش فرود: «حبیب نجار در دستهایش نقص داشت و نه تنها آن را نهان نمی کرد، بلکه دعوت خویش به خدا را با اشارت های همان دست انجام می داد». این است آن روحیه با نشاط و شکوفایی که دین اعطاء می کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
رمز موفقیّت چیست؟دو چیز کلید موفّقیّت انسان در زندگی است:
1. قاطعیّت در تصمیم گیری؛
2. برنامه ریزی.
این دو امر، در تمام لحظات زندگی هر کسی، به ویژه برای کسی که مشغول تحصیل است و تحصیل نقش مهمی در ترقّی و پیشرفت او دارد سازنده و مفید است.
قاطعیّت می تواند جلو تضعیف اراده انسان را بگیرد. وقتی انسان نمی تواند درست تصمیم بگیرد، اتّفاقات مختلفی که در زندگی پیش می آید انسان را سرگرم می سازد؛ ولی اگر انسان مصمم باشد می تواند به موقع برای هر کاری تصمیم بگیرد و آن را انجام دهد.
و از جمله عواملی که زمینه را برای ضعف اراده فراهم می کند، نداشتن برنامه درست است. وقتی ساعات کارهای انسان منظم باشد، همیشه انسان می داند چه کاری باید بکند و تصمیم گیری هم برای او راحت تر و آسان تر خواهد بود؛ مثلاً کس که دوستانی دارد برای ملاقات با آنان باید ساعتی مشخص کند، نه اینکه هر ساعتی که هوس کرد با آنان رفت و آمد کند. پراکندگیِ کار، معاشرت ها و دیگر امور زندگی انسان را نابسامان می کند و او را در رسیدن به اهدافی که دارد ناتوان می سازد.
در هر حال باید از خداوند هم مدد خواست و برای عبادت و دعا و نیایش و توسّل هم زمان مناسبی تعیین کند، چرا که از جمله محاسن این امور یکی هم کمک به انسان در پیشرفت و تکامل است.
شاید بتوانیم موارد فوق را در چند کلمه خلاصه کنیم: فهم(شناخت)، عزم، نظم، برنامه ریزی و پی گیری.
امام علی«علیه السلام» فرموده اند: هر کسی چیزی را طالب بود به همه یا قسمتی از آن دست یافت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
تصمیم قاطعانه چگونه شکل می گیرد؟برای اتّخاذ تصمیمی قاطع، باید چند چیز را مراعات کرد:
1. آگاهی از سود و زیان کار و علاقه به هدف آن و توکّل به خداوند و درخواست کمک از او با کمال خلوص و توجّه و توسّل به پیامبر و خاندان گرامی وی و امامان معصومین«علیهم السلام» مخصوصاً امام زمان«علیه السلام» که ولی نعمت انسان هاست.
2. تلقین به خویش برای استمرار و دوام تصمیم لازم است؛ یعنی وقتی انسان اصل تصمیم را گرفت، باید به استمرار آن باشد و بداند خداوند او را طوری آفریده است که می تواند اراده و تصمیم خویش را عملی سازد.
3. تدوین و اجرای برنامه هایی عملی برای تقویت اراده؛ مثلاً تصمیم بگیرد همیشه اوّل وقت نماز بخواند و اگر گاهی نتوانست این کار را انجام دهد، ناامید نشود و مجدداً ادامه دهد.
4. با وظایف شرعی خود آشنا و در مراعات آنها کوشا باشد و سعی کند برای توفیق بیشتر، بعضی مستحبات را هم به جا آورد و از کارهای مکروه هم صرفنظر نماید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چه کنیم که در راه رشد و تکامل استقامت داشته باشیم؟برای استفاده از استعداد در مسیر درست و جلوگیری از هدر رفتن آن باید استعداد خود را با اندیشه صحیح ارزیابی کنیم؛ یعنی ببینیم در چه رشته ای می توانیم رشد کنیم، آن گاه برنامه ریزی کنیم. عمل به برنامه های دینی نیز چنین است؛ مثلاً می توانیم تصمیم بگیریم نماز را در اوّل وقت و با حضور قلب و با شرایط کامل بخوانیم. این کار باعث تقویت اراده می شود؛ زیرا عمل به برنامه ای منظّم و مستمر هم مانع خیالات واهی است و هم اراده را در مسیر درست به کار می اندازد و آن را ورزیده می کند.
دعا و توسّل به پیامبر و امامان«علیهم السلام» مخصوصاً توسّل به امام زمان«علیه السلام» نیز در دستیابی به اهداف عالی لازم است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا محور مشورت، کوچک و بزرگی و زیادی سنّ است؟معیار مشورت همانا:
1. آگاهی به موضوع.
2. دلسوزی.
3. دارای قوّه ارزیابی(عقل).
4. ایمان.
5. تجربه.
6. کارشناسی می باشد.
امّا از آنجا که به طور طبیعی، کسانی که سنّ بیشتری دارند، تجربه زیادتری هم خواهند داشت، اعتماد به سن نیز می تواند یکی از معیار باشد ولی تمامی مطلب نمی باشد. البته در روایتی از علی«علیه السلام» آمده است رأی پیران را بر جنب و جوش جوانان ترجیح می دهم(1).

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) نهج البلاغه، کلمات قصار.
مهم ترین موضوع دوران جوانی و تکلیف این دوران چیست؟پاسخ را یا یک رهنمود ارزشمند شروع می کنیم اما صادق«علیه السلام» فرموده اند در پنده های لقمان به فرزندش چنین آمده است که فردا (آینده ابدی) آنگاه که در پیشگاه خدا حاضر شدی از سه چیز از تو پرسش می شود.
1. از جوانی که در چه راه تمام و مصرف نمودی
2. از عمرت که در چه کار فانی نمودی
3. از ثروت که چگونه بدست آوردی و در چه راه صرف کردی؟
بنابراین توضیحی مختصر می دهیم که جوان می تواند از اندیشه آماده خویش و تجربه ها و هدایت ها بهره گیرد و بهترین مصرف خویش با بیاید.
در این سنین هیجانات، بحران خواسته، و گرایشات و دعوتهای گوناگون هست.
اگر شتابزده جواب دهید زیان خواهید کرد. باید به این پرسش پاسخ داد . من سرانجام خود را مصرف چیزی خواهم کرد و این سرمایه شور و نشاط را خرج خواهم کرد. کجا بهترین مصرف است؟
اگر یک عمر برای شیطان و هواهای دل خود و دیگران دویدم به من چه خواهند داد؟ مطالعه سوره عصر و تفسیر آن به این مقصد کمک می کند. بنابراین شناخت ارزش خویش و مصرف برتر و یافتن الگوهای سازنده مهم ترین وظیفه جوان است. با ما مکاتبه داشته باشید و در ضمن کتابهای جوان و احساسات مرحوم فلسفی و با جوانان وطنم نوشته سیدمهدی شجاعی را بخوانید.

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی