تهاجم فرهنگی

پرسشپاسخ
بعضی از بچّه ها خوب درس می خوانند امّا به مسائل عقیدتی بی اعتنایند، برای رفع این مشکل، چه می توان کرد؟ نحوه ارتباط و برخورد چگونه است؟با کمال تأسّف، در بسیاری موارد برخورد شایسته ای نداشته ایم، اخلاق لطیف و خوب جاذبه زیادی دارد؛ این دستور مکتب ماست و هویّت ایمان بر این پایه استوار است.
گرچه بعضی مسلک ها و مکاتب منحرف، مدعی اند که در این مورد بر ما تقدّم دارند. و امّا قدم بعد از معاشرت محبّت آمیز، شرح اندیشه دینی با بیانی رسا و سازنده است؛ به طوری که فرد احساس کند که مذهب با کلیّت خویش، نیازی اجتناب ناپذیر و غیرقابل جایگزینی است. البته بچّه های ما همه مسلمانند ولی ما نتوانسته ایم اسلام را به صورت روشمند به آنان ارائه و تفکّر دینی آنان را تقویت کنیم. در این مسیر باید بینش درست و مستدلی از انسان و جهان، مطابق با آیین آسمانی اسلام به جوانان عرضه کنیم. بعضی خیال می کنند با رفاه و هنر و ادبیات و امنیّت می رسند؛ ولی نه! ما نیازمند تفسیری معنوی از انسان و جهان هستیم وگرنه آدمی به پوچی خواهد رسید؛ مگر آنکه سر در لاک خویش برد و به پالایشگاه کود بودن خشنود باشد.
بر همین اساس می توان روح مسئولیّت را زنده کرد. چون وقتی به خود بازگشتیم، این داده ها باز دهی می خواهند و از هر کسی به اندازه سرمایه اش؛ پس هر که بامش بیش برفش بیشتر.
این جریان فکری باید از طریق ارتباط با قرآن و احادیث سازنده ائمه«علیهم السلام» تغذیه شود و با تجربه های بزرگان فکری در آمیزد و عرضه گردد.
رعایت تناسب اطّلاعات عرضه شده با مخاطب، کاری بسیار ظریف و ضروری است. و برای هر کس؛ باید مطابق با علایق و استعدادش، به تبیین و تشریح معارف و حقایق پرداخت و از روشهایی سود جست که علاقه مخاطب را بیشتر جلب کند. مثلاً به کسی که به ریاضی و فیزیک علاقه دارد، اگر ضمن استدلال سخنانی از شهید چمران«رحمه الله» در تحلیل دین نقل شود. زودتر و راحت تر می توان جان او را از ایمان متّکی بر منطق سیراب کرد. تداوم و پیگیری در این امور هم لازم است.
جوانان ما بسیار خوب و نجیب هستند و چه بهتر که برای آنهایی که درسخوان هستند وقت و سرمایه بیشتری بگذاریم تا در آینده به اسلام عزیز و کشور امام زمان«علیه السلام» بیشتر و بهتر خدمت کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
برای جلوگیری از فساد، در جوانان شهرستانی چه پیشنهادی می شود؟درباره چنین کار ارزشمندی چند راهکار هست. راهکارهای کوتاه مدّت و دراز مدّت.
1. راههای کوتاه مدّت مثل تشکیل کلاس عقیدتی، قرآن(قرائت، حفظ، تشویق) جذب نمودن مراکز فرهنگی سالم مثل مساجد و ارتباط دادن جوانان با مراکز فرهنگی خارج از شهرستان همانند مؤسسه در راه حق برای پاسخگویی و مشاوره.
2. راهکار دراز مدت: این روش گرچه ممکن است دیر به نتیجه برسد. امّا درست ترین راه است. و مهم این نیست که زود برسیم بلکه درست رسیدن مهم است.
این روش نیز به دو شکل میسر است.
الف) احساس مسؤولیّت و اقدام از طرف خود ما، یعنی افراد دلسوز به این ترتیب که توانمندی دینی را کسب کنیم و از طریق ارتباطهای فردی با جوانان، فکر دینی را به آنان منتقل نماییم، سپس با ایجاد جمع های مذهبی تحت عنوان هیئت ها و اجتماعات صمیمی آنان را پیوند داده و سپس این ارتباط را به وسیله کارهای جمعی مثل زیارت کاروان، و تفریحات سالم دوستانه(در شکل ورزش، مسابقه) تغذیه کنیم.
برای چنین حرکت عمیقی خودمان باید سه مرحله را طی کنیم، سازندگی فکری (شناخت) سازندگی روحی(ایمان قلبی) داشتن طرح عملی.
پس یک مطالعه روی روشها الزامی است.(مثل کتاب روش سازندگی نسل جوان سید کاظم ارفع - مسئولیت و سازندگی، علی صفائی).
ب) دعوت از روحانیون توانمند از خارج شهرستان و تشکیل جلسات پرسش و پاسخ و ایجاد ارتباط نزدیک با این عزیزان.
و چنانچه در خود شهرستان موجود باشند چنین سازماندهی به نتیجه می رسد.
البته یکی از تمهیدات عملی، همانا استفاده از روحانیون اعزامی، در مناسبت های سال است و ماه مبارک که زمان طولانی تربیت، بهتر است. بدیهی است باید در کار از روحانیونی استفاده شود که در این کار تجربه لازم را دارند شایان توجّه است که چنین کارهای عظیم و ارج داری نیازمند صبر و عشق و استمرار و یقین به حمایت قطعی خداوند است. «ولینصرن الله من ینصره؛(1) خداوند حتماً کسانی را که او را(دین را) یاری می کنند، نصرت می نماید.»

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) سوره حج.
بهترین راه مبارزه با تهاجم فرهنگی چیست؟تهاجم فرهنگی از سه محور حرکت خویش را سامان داده و شروع به تخریب می کند:
1. بینش ها و باورها.
2. ارزش ها و گرایش ها.
3. رفتارها و کردارها.
در مورد اوّل مثلاً می گویند معنویات، خیالات است. معاد و وحی و روح تجربی نیستند!
در مورد دوّم می گویند؛ ارزش ها و وسیله با خود ما آدم ها تعیین می شوند و اعتباراتی بیش نیستند و می توانند تغییر کنند.
در مورد سوّم نیز اعمال اسلامی را با تمسخر و یا روشهای دیگر کم رنگ می کنند و هویّت ملّی و دینی را نابود کرده و مدها و روش های متروک را زنده می کنند.
در اینجا دو راهکار داریم:
1. راهکار ریشه ای.
2. راهکار سطحی.
راهکار سطحی همانا تحریک احساسات و عواطف و روش های تکراری و کهنه است امّا راهکار ریشه ای همانا ترویج ارزش هاست با هر وسیله، با گفتگو، تبلیغ فیلم، هنر. که در چند محور خلاصه می شود:
1. آگاه نمودن مردم از اهداف فرهنگ سازان غربی.
2. هجوم فرهنگی بر ضدّ فرهنگ غرب.
3. ترویج ارزش های معنوی.
4. آگاهی بر مواضع کار و به کارگیری زبان مناسب. یعنی فرق دبستان، با دبیرستان و دانشگاه برایمان روشن باشد و مناسبت را رعایت کنیم.
5. تکیه بر منابع اصیل دینی قرآن و سیره اهل بیت«علیهم السلام».

« بخش پاسخ به سؤالات »
مهم ترین عاملی که جوانان ما را در حال حاضر به فساد می کشاند چیست؟در معرض فساد بودن، ویژه جوان نیست. با مطالعه کمی درباره انسان می بینیم فساد و صلاح دو نتیجه حتمی است که از انتخاب او سرچشمه می گیرد. و این انتخاب در همه شرایط موجود است فقط گاهی عوامل فساد و صلاح تقویت و تضعیف می شوند آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این انسان و قابلیت های شگفت انگیز اوست که می تواند در هر شرایطی راه فساد و صلاح را دنبال کند. می بینید اکنون که انقلاب در جامعه شده و مظاهر دینی به لطف خدا آشکارتر و مهیاتر است باز عده ای شیفته فسادند و برعکس در غرب فاسد، دلباخته های حق و حقیقت با عطش به اسلام روی می آورند که نمونه هایش را شاهد هستید.
اما آنچه شما خواسته اید که نمونه اصلی فساد را به شما معرفی کنیم و نمره بزرگ را به تهاجم فرهنگی یا مطبوعات نامناسب داخلی، یا فسادهای جنسی از طریق فیلمها را بدهیم، نمی توانیم. آنچه عامل مهم به نظر می رسد همانا غافل ماندن از ارزش خویش و به ویژه در دوران جوانیست. چون ما بر فرض عوامل خارجی را هم کم یا نابود کنیم، عاملی مثل نفس و شیطان را در درون خود داریم که کمر به گمراهی ما بسته است. این غفلت که آدمی همه ارزش ها را جوابگویی به هیجانها و انعکاسات جسم و تمایلات بدهد و تحت تأثیر این فکر قرار گیرد مهم ترین خطر است و آنچه بر این فکر حظ می دهد مهم ترین عامل انحراف و همچنین آن چیزهایی که جوان را از راه سعادت یعنی انتخاب آگاهانه مکتب اصیل اسلام و تشیع باز می دارد. همانکه توجه بی قید و شرط به معیارهای غربی می دهد در میان همین موانع رشد است. چقدر زیبا فرمود امام «علیه السلام»که مَنْ کرمت علیه توسر هانت علیه شهواته - نهج البلاغه - آنکه برای نفس خویش ارزش و قیمتی شناخت، از تسلیم در برابر شهوات سرباز می زند و آلوده نمی شود. انسان آمیز شهوات می شود نه اسیر.
اما راه حل، گفته اند که جوانی یک شعبه از مستی و مدهوشی است . همانطور که شراب مستی می آورد. اما این حالت ویژه کسی است که از دیگر ویژگیهای انسانی غافل بماند پس در این دوره بهترین کار خود یابی، الگویی مثبت، و مکتب را آگاهانه برگزیدن است.
ما مذهب را سنتی و عاطفی برگزیده ایم این است که با موجها از پا می افتیم مذهب اصیل با تفکر شروع می شود که در قرآن واژه عقل و فکر صدبار تکرار شده خود و دیگران و جوانان را به چنین انتخابی دعوت کنید.
نکته آخر آنکه از تأمین نیازهای مشروع جوان اگر غفلت شد، ضربه مهمی به انحراف او زده می شود این کار به عهده همه ما و مسئولین امر است که باید انجام می شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی