انسان و اجتماع

پرسشپاسخ
معنای این سخن که انسان سازنده محیط خودش است چیست؟این جمله در برابر کسانی گفته می شود که می گویند انسان باید همرنگ با جماعت شود و با رفتار و کردار آنان هماهنگی کند. انسان باید سازنده اجتماع خود باشد؛ یعنی تحت تأثیر افکار و اعمال حاکم بر اجتماع قرار نگیرد و با استواری اراده و تصمیم، کاری کند که در دیگران اثر بگذارد و محیط را تحت تأثیر عقاید و فضایل اخلاقی و اعمال نیک خویش قرار دهد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
انسان تا چه اندازه تحت تأثیر محیط و خانواده است و آیا این امر اختیار و انتخاب انسان را از میان نمی برد؟در انسان هم نیروی عقل و فطرت دینی هست، که از گذر آنها به سوی خدا و عبادت و نیکی ها گرایش می یابد و هم غرایز و تمایلات حیوانی به سوی بدیها که به وسیله آنها از سویی دیگر، در وجود انسان، عرض اختیار و اراده و انتخاب بر نهاده شده است و انسان می تواند از محیط خارج، مانند جامعه و مدرسه و خانواده اثر پذیرد. اگر گرایش سوی بدیها در انسان هست، دعوت به پاکی و امانت و عدالت و راستی و پرستش خدا نیز هست. در این میان، قدرت اختیار و تصمیم گیری انسان می تواند بر همه عوامل دیگر غالب آید. هر چند انسان از محیط یا خانواده اثر می پذیرد، ولی همواره چنین نیست، از همین رو در موارد بسیاری انسان علیه محیط و خانواده خود عصیان می کند و در شیوه زندگی از دیگر اعضای خانواده فاصله می گیرد. اگر این موارد به ندرت هم وجود داشته باشد، می تواند دلیلی بر این امر باشد که انسان می تواند برخلاف سنتها و اندیشه های حاکم بر محیط و جامعه حرکت کند و آنچه که نقش اصلی را ایفا می کند، اختیار و اراده انسان است که در اثر تربیت صحیح و وجود مربی می تواند به حرکت در آید و در مسیر شایسته به کار افتد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا تنشی که در جامعه ابتدایی انسانی پدید آمد، مولود ابزار تولید بود؟آنچه از منابع دینی به دست می آید این است که تنش در جامعه ابتدایی انسان به دلیل ترکیب انسان از ابعاد گوناگون و داشتن اختیار پدید آمده است. نخستین اختلاف انسانها، اختلاف هابیل و قابیل، فرزندان آدم«علیه السلام»، بود که در اثر امری معنوی و نه در اثر ابزار تولید به وجود آمد. در قرآن کریم در این باره آمده است: «اذا قرّبا قرباناً فتقبّل من احدهما و لم یتقبّل من الاخر قال لاقتلنّک؛ آن گاه که آن دو قربانی کردند و قربانی یکی از آن دو(یعنی هابیل) قبول شد و قربانی دیگری(یعنی قابیل) پذیرفته نشد، پس او(قابیل) گفت: «هر آینه تو را خواهم کشت.»

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا در جامعه انسانی، انسانها - برخلاف حیوانات که براساس قانون تنازع بقا زندگی می کنند - حق ندارند انسان ضعیف تر از خود را از میان ببرند و باید از قانون تعاون بقا پیروی کنند؟نخست باید به این نکته توجّه داشت که در بسیاری از حیوانات نیز زندگی اجتماعی و اصل تعاون بقا وجود دارد. اساساً زندگی به صورت گروهی نمی تواند جز براساس اصل تعاون صورت پذیرد. ولی در حیوانات این امر به واسطه نیروهای غریزی است و در انسانها به واسطه قوانین موضوعه. کامل ترین و انسانی ترین شکل تعاون بقاء در جامعه ای صورت می پذیرد که براساس وحی و قوانین الهی اداره می شود.
بنابراین، انسان موجودی اجتماعی است. حکمت اجتماعی بودن انسان در این است که نیازهای گوناگون و گسترده او جز در اجتماع و با اجتماع تامین نمی شود و از آن جا که انسان موجودی اجتماعی است، باید زندگی اجتماعی اش براساس تعاون و همکاری - نه تنازع و درگیری - باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »

چاپ

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی