مباحث کلی امامت / ویژگی های امام / علم

پرسشپاسخ
ازدواج برخی امامان با همسرانی که باعث شهادت آنان شدند چه حکمتی داشته و آیا موجب نفی علم امام نمی شود؟برخی از ازدواجها در میان اقوام و قبیله ها برای پیوند بیشتر و اتمام حجّت بر کسانی است که آشوب طلب هستند. چه بسیار ازدواجهایی که راه جدال و جنگ بین دو خاندان و قبیله را بسته و باعث پیوند و اتّحاد شده است. ازدواج پیامبر اسلام«صلی الله علیه وآله» با برخی از زنان به این لحاظ بوده و ازدواج امام حسن مجتبی«علیه السلام» با دختر اشعث احیاناً برای اتمام حجّت بر اشعث بوده که دست از توطئه علیه امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب«علیه السلام» و پس از آن امام حسن مجتبی«علیه السلام» بردارد.
و بداند که از جانب آن بزرگواران خصومتی شخصی در کار نیست. و علاوه بر این ما امام حسن مجتبی «علیه السلام» را معصوم می دانیم و شک نداریم که کارهای ایشان به لحاظ مصالحی بوده که بر ما مخفی است. و مطمئن هستیم که به لحاظ داشتن عصمت خطا و اشتباهی در کار نبوده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
امامان معصوم«علیهم السلام» که واسطه فیض هستند و در حوائج خودمان به آنان متوسّل می شویم، چگونه عالم به حوائج ما هستند و می شوند؟اعتقاد ما راجع به ائمه اطهار«علیهم السلام» این است که آنان مانند پیامبر اکرم حضرت محمّد«صلی الله علیه وآله» به اذن خداوند متعال دارای علم غیب هستند و به همه حوادث عالم از جمله حوائج و گرفتاریهای انسانها آگاه هستند. و این آگاهی گسترده همان است که حضرت عیسی«علیه السلام» داشت که در سوره آل عمران، آیه 49 می فرماید: «...و اُنبئکم بما تأکلون و ما تدّخرون فی بیوتکم؛ و شما را از آنچه می خورید و در خانه هایتان ذخیره می کنید، خبر می دهم».

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا در علوم ائمه«علیهم السلام» خطا راه دارد؟باید گفت در علوم ائمه«علیهم السلام» نه تنها خطا و اشتباه راه ندارد بلکه تصور آن هم اشتباه است چون علوم ائمه«علیهم السلام» از عالم غیب به آنها افاضه می شود و چیزی که از ناحیه خدای متعال به کسی افاضه و عنایت شود چگونه ممکن است اشتباه در آن راه داشته باشد.
از این گذشته عصمت یعنی آگاهی وسیع از پهنه نظام عالم و عوالم مختلفی که در پیش است، پس اگر تصوّر اشتباه در علم ائمه«علیهم السلام» باشد عصمت معنا نخواهد داشت و با فرض عدم عصمت حجت خداوند بر خلائق تمام نخواهد بود. زیرا که ائمه«علیهم السلام» حجتهای خداوند در روی زمین هستند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
این که گفته شده امامان در عصر خود عالم ترین مردان بوده اند آیا ریاضی و علم طب هم می دانستند؟نظر به اینکه امام رهبر و راهنمای انسانها است آنچه در راهنمایی و هدایت مردم کوچک ترین دخالتی از نظر سعادت آنان دارد لازم است بداند و عالم باشد.
امّا مطالعه در زندگی ائمه ی ما این حقیقت را روشن می سازد که آنان علاوه بر علومی که مربوط به هدایت مردم است به علوم مختلفی آشنا بوده و آنها را نیکو می دانستند تاریخ نمونه های درخشانی از آنها را ضبط نموده است مثلاً درباره ی طب روایات فراوانی از ائمه ی ما نقل شده و مخصوصاً از حضرت صادق«علیه السلام» و حضرت رضا«علیه السلام» دو کتاب طب الصادق و طب الرضا روایاتی که از این دو امام بزرگوار درباره ی طب رسیده است موجود است.
یکی از شاگردان امام صادق«علیه السلام» جابر بن حیان است که مطالب فراوانی درباره ی جبر و شیمی از مکتب علمی استاد بزرگوار خویش استفاده نمود و هم اکنون رساله هایی از وی در رشته های مذکور در برخی از کتابخانه های دنیا موجود است. از این رو می توان گفت امامان به همه ی علوم آشنا بودند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
با اینکه دانش بشریّت موروثی نیست پس کیفیّت علم ائمه چگونه است؟شیعه عقیده دارد که امام در تمام جهات و صفات مانند علم، قدرت، عصمت و غیره همانند پیامبر است.
بنابراین علم امام موروثی نیست. بلکه مانند علم پیامبر لدنی و از جانب خدا است به این نحو که پیامبر همه چیز را به دستور خداوند متعال به امیر المؤمنین«علیه السلام» افاضه فرمود و حضرت هم به امام دوّم و همین طور هر یک از امامها به امام بعدی به دستور پروردگار علوم را افاضه می نمودند و پاره ای از دانستنی ها را از راه الهام و پیام فرشتگان دریافت می کنند لذا در روایت امام را محدّث نامیده اند یعنی صدای ملائک را هنگام تعلیم علوم الهی می شنوند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
درباره علم امامان توضیح دهید؟به طوری که از دلیلهای قاطع و محکم به دست می آوریم امامان«علیهم السلام» و رهبران راستین علوم شان مانند علوم عادّی نیست و از رهگذر عادّی آنها را تحصیل نکردند. قسمتی از علوم آنان علومی است که خداوند به پیامبرش از طریق وحی تعلیم کرده و پیامبر نیز آن را به حضرت امیرالمؤمنین علی«علیه السلام» و آن حضرت به امام حسن«علیه السلام» و هر یک از امامان به امام دیگر(نه از طریق آموزش عادّی) تعلیم و قسمت دیگر از علوم آنان علومی است که از مجرای الهام و تماس با عالم غیب و جهان ملکوت به دست می آورند و باید توجّه شود که وحی شریعت و دین به پیامبر پایان پذیرفته است ولی ارتباط با عالم ملکوت پس از پیامبر«صلی الله علیه وآله» برای امامان«علیهم السلام» نیز باقی بوده و هست).

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا علوم پیامبر و ائمه«علیهم السلام» محضر به علوم دینی بوده است؟علوم پیامبر و امامان منحصر به مسائل مربوط به معارف دینی نبوده بلکه آنان از علوم گسترده دیگری نیز برخوردار بوده اند. و علوم آنان از جانب خداوند و به تعلیم خداوند بوده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
؟لازم نیست امام به مسائلی مانند فیزیک و شیمی آگاه باشد چون امام برای هدایت و راهنمایی و رهبری جامعه آمده و بدین جهت امام باید به آنچه که برای هدایت و رهبری جامعه لازم است آگاهی کامل داشته باشد تا مردم را به سعادت و خوشبختی برساند امام نیامده تا درس فیزیک و شیمی بدهد آمده تا انسانها را هدایت کند و جامعه را بسازد و عدالت و تقوی را در جامعه پدید آورد. بنابراین لزومی ندارد که امام به فیزیک، شیمی، مسائل ریاضی و طب و... آشنایی داشته باشد هر چند امامان ما از این مسائل آگاهی داشتند.
برای مثال از شاگردان امام صادق«علیه السلام» که در علوم تجربی دارای قدرت بسیاری بودند و بدایعی را در علوم ایجاد کرده اند می توان از جابر بن حیان و دیگران نام برد. برای اطّلاع بیشتر به کتابهایی که در مورد زندگی امام صادق«علیه السلام» نوشته شده است رجوع شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا انبیا و اوصیا علوم نجوم خوانده بودند؟آگاهی از اوضاع نجوم که از علوم انبیا و اوصیا محسوب گردد آگاهی معمولی نیست بلکه آگاهی است که خداوند متعال به آنان تعلیم فرموده است و این آگاهی قطعی است و جای تردید و خلاف در آن وجود ندارد برخلاف آگاهی های دیگران البته پیشگوئیهای دیگران چنانچه براساس اعتقاد به تأثیر استقلالی ستارگان در حوادث آینده نباشد و به طور قطع اخبار نکنند معلوم نیست اشکال داشته باشد و تفصیل احکام تنجیم و اخبار از حوادث براساس علم نجوم در کتب فقهی بیان شده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
قضاوت حضرت علی«علیه السلام» در مورد سه نفر که می خواستند 17 شتر را تقسیم کنند نمی توانستند و امیرالمؤمنین«علیه السلام» میان آنان تقسیم کرد، چگونه بود؟این سه نفر احتمالاً یکی از آنان نصف و دیگر ثلث (3/1) و سومی تسع(9/1) از این شترها را مالک بودند و عدد 17 به 6، 9 و 2 قابل قسمت نبود لذا از تقسیم عاجز و ناتوان بودند امیرالمؤمنین«علیه السلام»(چنانکه نقل شده) یک شتر به شتران اضافه کردند و شتران 18 عدد شد و عدد 18 هم به 9 و هم به 6 و هم به 2 قابل قسمت است بدین گونه آنکه نصف شتران را مالک بود 9 شتر برداشت و آنکه ثلث(3/1) مالک بود 6 عدد برداشت و آنکه تسع(9/1) مالک بود 2 شتر برداشت و یک شتر اضافه باقیمانده که به خود حضرت برگشت.

« بخش پاسخ به سؤالات »



(اصل فایل زرنگار در راه حق اشکال داشت. و تسع را 6/1 نوشته بودند. به ایشان گزارش داده شود)
آیا علم و دانش رسول خدا و امامان«علیهم السلام» کامل بوده و آنها از اختراعات و کارهای مردم با اطّلاع بودند؟علم غیب و تمام دانشها نزد خداست و خداوند به هر کسی که اراده و حکمتش اقتضا کند رحمت می کند.
رسول خدا و نیز امامان معصومین«علیهم السلام» از طرف خدا و به افاضه ی او عالم به گذشته و حال و آینده تا روز قیامت هستند آنها چون از طرف خدا بودند و خدا آنها را برای هدایت انسانها به سوی کمال فرستاده است دائماً با ماوارء الطبیعه و مبدء اصلی جهان آفرینش ارتباط داشتند و علم کامل که هیچ گونه ابهام و تردیدی در آن نیست از آن سرچشمه اخذ می نمایند آنها از تمام کارها و اختراعات مردم با خبر بودند ولی در آن زمان چون عقل و دانش بشر ناقص و رشد فکری آنها کوتاه بود زمینه ای برای اظهار آن نمی دیدند تا اظهار کنند ولی در عین حال بسیاری از اموری که بعد از زمان آنها اتّفاق افتاد و می افتد آنها پیشگویی کردند.
نمونه ی کوچکی از آن اخبار و روایاتی است که از رسول خدا«صلی الله علیه وآله» و ائمه دین درباره آخر الزمان و فساد و تباهی مردم و ظلم و جور و بی عفّتی زنان و حام و امیر شدن اراذل و دونان و امثال آن رسیده است می باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا علم و قدرت امام«علیه السلام» از جنبه ی معنوی و ولایت نامحدود است و استثنائی دارد و آیا می توان گفت علم امام«علیه السلام» نسبت به تفصیل(نه اجمال) زمان و مکان شهادتش بنا به مصالحی از استثنائات باشد؟علم و قدرت نامحدود مخصوص ذات پروردگار است و خداوند تعالی را در او صاف و جمال و جلال هیچ شریکی و مثلی نیست امامان معصومین«علیهم السلام» بندگان مطیع و فرمانبردار حق بودند و در مقابل اراده ی او هیچ اراده ای نداشتند و آنچه داشتند همه از طرف خدا بود.
کتاب شریف اصول کافی که از کتابهای معتبره شیعه است از حضرت امام محمّد باقر«علیه السلام» روایت کرده است که اسم اعظم خدا بر سی و سه حرف است که فقط آصف(که جانشین حضرت سلیمان بود) دو حرف از آن را داشت که به وسیله ی آن دو حرف تخت بلقیس را(در یک چشم به هم زدن) نزد سلیمان حاضر کرد و نزد ما(امامان) هفتاد و دو حرف از اسم اعظم است و یک حرف آن نزد خداست که فقط مخصوص خود اوست(و ما را به آن دسترسی نیست).
و نیز در آن کتاب از همان حضرت روایت کرده است که خداوند عز و جل دارای دو علم است یک علمی است که نمی داند آن را مگر خود او و علمی است که به ملائکه و رسولانش تعلیم کرده است آن علمی که تعلیم ملائکه و رسولانش تعلیم کرده ما آنرا می دانیم.
و همچنین از حضرت امام جعفر صادق«علیه السلام» روایت کرده است که هر امامی که نداند که چه بر سر او می آید و سرانجامش به کجا منتهی می شود او امام و حجت و خدا بر بندگانش نیست.

« بخش پاسخ به سؤالات »
با اینکه اهل سنّت اقرار دارند که حضرت علی«علیه السلام» عالم ترین بعد از رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» بود پس چرا به امامت ایشان بعد از پیامبر اعتراف ندارند؟لزوم افضل بودن امام یک مسئله عقلی است امّا اهل سنّت نسبت به آن اعتقاد ندارد مثلاً ابن ابی الحدید معتزلی که یکی از دانشمندان اهل سنّت است در آغاز کتاب شرح نهج البلاغه می گوید حمد خداوندی راست که مفضول را بر فاضل به خاطر حکمتی که می دانسته مقدّم داشته است وی برتری امیرالمؤمنین علی«علیه السلام» را نسبت به دیگر خلفا پذیرفته امّا قائل به تقدیم مفضول بر فاضل یعنی مقدّم شدن ابوبکر بر علی«علیه السلام» شده و آن را دارای حکمت دانسته است.
ممکن است منظور از حکمتی که وی مطرح کرده همان مسائل پوچ و بی محتوایی باشد که اهل سنّت درباره محروم کردن امیرالمؤمنین از خلافت مطرح نموده اند مانند اینکه امیرالمؤمنین جوان بوده یا اینکه او را طوائف و قبائل عرب در جنگهای صدر اسلام بسیار کشته است و معلوم است که این امور جز بهانه هایی برای محروم ساختن آن حضرت از حقّش چیز نیست زیرا با توجّه به صلاحیّت وی و افضلیّت وی از تمام صحابه در تمام ابعاد جایی برای طرح این مسئله نخواهد بود. در واقع این از مظلومیّت حضرت علی«علیه السلام» است که برای حذف حضرت و انحراف مسیر ولایت در طول تاریخ شیوه های مختلفی ابداع کرد از حرکات سیاسی گرفته تا حرکت نظامی و حرکت های اعتقادی و ساعتها فکر کردند و مکتب ساختند و اصول اختراع کردند تا نشان دهند عقلاً تقدیم مفضول بر فاضل بر ذات اقدس اله قبیح نیست!

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی