تمدن غرب

پرسشپاسخ
آیا تمدّن امروزی واقعاً تمدّن است؟در تعریف تمدّن چنین آمده است: متخلق شدن به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت (اقرب الموارد) البته این یک تعریف لغوی است و اکنون تمدّن بدون پیشرفتهای تکنولوژیک تعریف نمی شود و چه بسا تنها با این ویژگی یعنی فن آوری متنوع و رشد رایانه ها و گسترش ارتباطات شناخته می گردد. امّا به سادگی می توان به این پرسش پاسخ داد که این وجه تمدّن هرگز تعریفی جامع از تمدّن حقیقی نیست. زیرا آثار زیانبار آن روز به روز آشکارتر می گردد و بن بستهای اخلاقی، فکری، فلسفی، اجتماعی، نشانه ناتمام بودن آن ویژگی است. فرهنگ انسانی باید همراه رشد امکانات رشد کند و بالنده گردد وگرنه تیغ تیز به دست زنگی مست است.
مشکل اساسی در همین نکته نهفته است که فرهنگ حاکم باید بعد معنوی آدمی را گسترش دهد و جهت یابی زندگی را برایش تأمین نماید تا باعث هدایت و کنترل او گردد. و این فرهنگ با تلفیقی از هنر و ادبیات و فلسفه و حتّی عرفان مهیا نمی گردد، چون در نظامی که انسان عمق و نیازهایش شناخته نشده، حتّی عرفان به بازی گرفته می شود. چنانکه پرفسور چیتیک استاد دانشگاه هاروارد آمریکا گفته است غرب اکنون مثنوی و مولوی را مطرح می کند امّا فقط صیغه عشق را برجسته می کند و هر جا سخن از تکلیف است سانسور می نماید. چون او به خوشی می اندیشد.
پس تنها راه نجات، اقبال به دین و وحی با تمامی جامعیّت آن است. دین بن بست ها را می شکند و انسان را با همه ابعادش سرشار می نماید و او را کنترل کرده و به همه دست آوردهایش جهت می بخشد. پس جواب پرسش با جرأت منفی است.

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی