ملحقات مبحث جوانان و مسائل روز

نوشته شده توسط Super User. ارسال شده در جوان و مسائل روز

پرسش	پاسخ
چرا در برابر عقبگرد جوانان و سستی فکری آنان اقدامی نمی شود؟	آری همانگونه که بیان داشته اید، جوانان ماباید درک کنند، که ارزشهای منفی جامعه مادی نفی کننده عزت انسانی و حریت عقلانی است. شیاطن انس بیش از شیاطین جن تلاش می کنند تا عظمت و ایمان جوانان را بدل به بی دینی کنند مراکز آموزشی از مهد کودک تا دبستان و دبیرستان و دانشگاهها و... امروز در مقابل این نسل مسئولند . آنها مسئولند در کنار آموزشهای خاص محیطی درس خودشناسی و خودسازی را بیاموزانند و در ظهور فعلی شخصیت انسانی جوانان و نوجوانان کوشا باشند. همه ما مسئولیم. خیل عظیمی از جوانان، نوجوانان و بزرگسالان جامعه ما از لذا زندگی گذشتند و رو در روی با دشمن قرار گرفتند. و جانشان را تقدیم اسلام کردند تا جامعه اسلامی به عدالت گراید و در شعاع ایمان به خدا و عمل به قوانین الهی زندگی بی همراه با شرف و انسانیت داشته باشد. به امید آن روز که خفتگان در دامان هوی و هوس بیدار شوند و حرکت به دیار حق را آغاز کنند. و از مرزهای طبیعت خود گذشته به محیط امن راضیه مرضیه فرود آیند. لازم به ذکر است که آن چه گفتیم از ما و شما سلب مسئولیت نمی کند. چطور یک معتاد بی حال در محله خویش چند نفر را همراه می کند و تعدادی را معتاد می سازد و ما دست روی دست بگذرایم و فقط حسرت بخوریم هرکس به حق رسید و به حقیقتی دست یافت باید به حق برساند. به راه های سازندگی نیز بیندیشد و با ما مکاتبه داشته باشد. « بخش پاسخ به سؤالات »
چه عواملی، ما جوانان را گمراه می کند؟	ما این عوامل را به دو عامل خارجی و داخلی تقسیم می کنیم . عامل خارجی همان برنامه ریزیهای غرب است که به خاطر دستیابی به منابع مادی و اقتصادی ما نیاز به سرگرمی و انحراف سرمایه های توانمند یعنی جوانان دارد. آنها به سرعت انواع مدها والگوهای فاسد و ضدفرهنگی را از طریق رادیو تلویزیون، ماهواره و دوستان داخلی خود به معرض ما می گذارند. و سوگمندانه این کالاهای فاسد را به نام تمدن و فرهنگ غالب می کنند و دلسوزان جامعه را خلع سلاح می کنند. در حالیکه متفکرین غربی خود این عصر را عصر ایمان عقب نشینی و بن بست مکتبهای غربی می دانند. 2 0 عامل داخلی داریم که خود دو قسمت می شود یکی سرسپردگان و دلبستگان فرهنگ غربی در داخل کشور که بانوشتن مقالات داستانها و ادبیات و استانی، غذای مسمری را به آسانی به ذهن بچه های ما تزریق می کنند. متأسفانه امروز آنان نشریات متنوع هم دارند و افکار پوسیده و ناهماهنگ با تاریخ مکتب ما را به خورد بچه های مظلوم می دهند مسیحیت که در غرب نتوانست فلسفه و جهان بینی توانایی که مغز و دل را سیراب کند عرضه کند، باصطلاح اندیشمندان غربی را واداشت که چاره ای بیندیشند و انواع انحرافات را دچار شوند آنوقت عدّه ای آن کالایی بی ارزش را برای جوانان ما به ارمغان می آورند. از آنجمله حرفهایی مثل پلورالیزم آزادی (بدون حدود) روشنفکری بدون روشندلی، سکولاریزم و... البته اندیشمندان متعمد حوزه و دانشگاه در مقابل اینها ایستاده اند به تألیفات آن مراجعه نمائید. 3 0 از آنجا که نباید همه گناهها را به گردن بیرون گذاشت معترفیم که انسان با نفسی تنوع خواه روبروست که اگر با معرفت و عبادت و عشق الهی جهت نیابد. آدمی را به راحتی به انحراف می کشاند چون این دزد در خانه است. (ان النفس لامارة بالسوء). شیطان و جلوه های دنیا اگر شناسائی نشوند و با عبرتها وایمان محکم مسدود نگردند بزرگترین عامل گمراهی می شوند. چنانکه مجاهدان دیروز را به منافقان امروز تبدیل می کنند. برای ایمانی که دارید کار کنید و به تقویت آن بپردازید . خداوند خودیاری خواهد داد. و الاّ این یک قانون است، ایمان بی تحرک به کفر می پیوند (طلحه و زبیر) و کفر و متحرک به ایمان (حرّبن یزید). 4 0 نقش دوستان و معاشران را دست کم نگیرید بزرگان فرموده اند انسان بر دین دوست خود می باشد. آدمی که در تاریکی می رود برای خود دنبال همراه می گردد. لازم است اگر توانمند پر تغییر دوستان ناباب نیستیم از آنان جدا شویم . 5 0 بعضی از نوشته های مفید در این مورد را حتماً بخوانید و بر دیگران توصیه کنید . کتاب جوان حجة الاسلام فلسفی (ره) با جوانان وطنم نوشته مهدی شجاعی پشت دیوار ندامت ( از انتشارات کیهان).... « بخش پاسخ به سؤالات »
علّت اصلی گمراه شدن جوانان چیست؟ و چطور می توان آنان را به دین اسلام دعوت کرد؟	گمراه شدن جوانان انگیزه های مختلفی دارد که می توان مهمترین آنها را چند عامل دانست: 1. ناآشنایی جوانان به عقاید اسلامی و تعالیم زندگی آفرین اسلام که این خود معلول عواملی است. 2. شیوع و گسترش عوامل انحراف و فساد در اجتماع که فکر و اندیشه جوانان را به خود جلب نموده و آنان را بی بندوبار و به سوی گناه سوق داده است و فرصت گرایش به مسایل اصیل زندگی و اندیشیدن درباره معتقدات صحیح و آیین راستین را از آنان سلب نموده است. 3. گسترش اشکالات و ایرادات بسیار در مسایل مختلف دینی از ناحیه استعمار و دشمنان اسلام بدین لحاظ که وفتی جوانی با منطق اسلام آشنایی نداشت و با ایرادهایی روبرو شد و اساساً در این اندیشه نبود که تحقیق و پی جویی به عمل آورد تا پاسخ ایرادات مذکور را به دست آورد تسلیم آنها شده و به دین صحیح و آیین درست بدبین می شود. با توجّه به این عوامل روشن می شود که اگر بخواهیم جوانان را به اسلام دعوت کنیم لازم است با تبلیغات صحیح و درست اسلام راستین را به آنان معرّفی کنیم و با گوشزد کردن زیانهای سهمگین انحراف و بی بندوباری و لزوم گرایش به ایمان، شناخت صحیح را در آنان زنده کنیم و اشکالاتی که باعث تزلزل و نوسان فکری آنان می شود پاسخ گوییم. 4. سبب دیگری که باید دردمندانه به آن پرداخت اینست که بدانیم نیاز به دین بزرگترین احتیاج انسان است و اگر کسی دربند نیازهای فردی و ابتدائی خویش باشد شیطان و شیطان صفتان از این موضوع استفاده نموده و راه های فساد و گمراهی را نشان می دهند. بنابراین وقتی جوانی نیاز به ازدواج دارد و احساس جنسی او را آزار می دهد، باید در قدم اوّل او را یاری دهیم که با رفع این مشکل نیاز بزرگ خویش را بیابد و از خود صیانت کند. چرا که رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» فرمود: کسی که ازدواج کند نیم دین خود را مصون دانسته است. و مشکل ما این است که همه چیز را می خواهیم با موعظه حل کنیم این حس همکاری و همیاری نتایج درخشانی داشته و دارد ولی ما دینداران غالباً در این مسائل ضعیف عمل می کنیم. و حال آنکه اگر اقدام کنیم خدا هم یاری خواهد داد و همه تقصیر را به دوش دیگران نخواهیم گذاشت. « بخش پاسخ به سؤالات »
چرا در اطلاعیه های شهادت، تبریک و تسلیّت می گوئیم. آیا این دو با هم قابل جمع هستند؟	یک موضوع می تواند از جهات مختلف چند جور تفسیر و بیان شود مثلاً یک شخص برای شاگرد خود معلّم است امّا برای فرزند خود پدر و برای یک راننده مسافر است. با اینکه در همه این موارد یک نفر است پس از آنجا که بهترین نوع مردن شهادت است و یک توفیق محسوب می شود می توان تبریک گفت و از آنجا که فقدان یک مؤمن و یک عزیز از بین امّت، کم شدن یک نیروی با ارزش و هجران از اوست می توان تسلیّت گفت. چنانکه در حدیث آمده وقتی دانشمندی بمیرد رخنه ای در اسلام ایجاد می شود که چیزی آن را پر نمی کند و حال آنکه خود آن شخص مرگ در راه حق را افتخار می داند. « بخش پاسخ به سؤالات »

قبلی