مباحث کلی امامت / شئون امامت / حافظ دین و سنت پیامبر

پرسشپاسخ
چرا امامان ما نتوانستند مانند پیامبر«صلی الله علیه وآله» دستورات و احکام دین اسلام را پیاده کنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمین مسلّط شده و احکام و تعالیم قرآن را دستخوش اغراض و امیال خویش قرار دهند؟امامان معصوم«علیهم السلام» بعد از رحلت پیامبر اسلام«صلی الله علیه وآله» در شرایطی قرار گرفتند که زمینه حاکمیّت آنان از بین برده رفته بود و پیروان آنان در اقلیّت و دشمنانشان زیاد بودند و اکثر مردم، محکوم شرایط موجود بوده و در صدد تغییر شرایط موجود به نفع ائمّه«علیهم السلام» نبودند. به همین جهت هر قیامی مانند قیام زید بن علی و... با شکست مواجه می شد. و ریشه این نابسامانی به دست همان منافقینی بود که بعد از رحلت حضرت رسول، نقاب دینداری به چهره زدند. و مخالفتی را که در زمان رسول«صلی الله علیه وآله» آشکار نمی کردند، ظاهر ساختند. همان گونه که قرآن به ما تعلیم می دهد، با شروع رسالت هر پیامبری، افراد مخالفی پیدا می شدند که در مقابل دعوت خداوند، ایستادگی می کردند. با مطالعه سرگذشت انبیاء«علیهما السلام» در قرآن و روایات درمی یابیم که هیچ پیامبری بدون مزاحمت و جریان مخالف، رسالت الهی را انجام نداده است و بسیاری از این انبیای الهی جان خود را در راه ابلاغ رسالت از دست دادند. ولی در هر صورت چون شروع رسالت الهی با افرادی مؤمن و فداکار تأیید می گردد و خصوصاً در میان پیامبران اولوالعزم امّتی شکل می گیرد؛ جریانات مخالف که موفق به نابودی خود دین نمی شدند، بعد از رحلت انبیا مسیر را منحرف کرده و از صراط مستقیم فاصله می گرفتند. و این سنّت در تاریخ بوده است. و شریعت پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» نیز از این سنّت در تاریخ استثنا نبوده است.
خداوند در قرآن به پیامبر هشدار می دهد که شما با سه گروه مخالف، سخت درگیر هستید:
اوّل: مشرکین که عموماً در مکّه بودند.
دوم: یهودیان اطراف مدینه.
سوم: منافقین.
که منافقین در ظاهر اسلام آورده بودند ولی در باطن اعتقادی به رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» نداشتند هم ایشان بودند که به اسلام ضربه زدند. آنها در زمان رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» به صورت آشکارا قدرت ضربه زدن نداشتند. امّا بعد از رحلت پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» مسیر حقیقت را منحرف کرده و دین را بازیچه قدرت های بعدی که توسط همین ها بر سرکار آمده بودند، کردند. برای همین حضرت علی«علیه السلام» برای اینکه اصل اسلام حفظ شود، سکوت کردند. اصولاً تمام تلاش ائمّه«علیهما السلام» برای حفظ دین و قرآن و تعالیم پیامبر بوده است. هم چنان که در این امر موفق بوده و اسلام ناب و راستین به برکت تلاش ها و مجاهدت های ائمه«علیهما السلام»، در طول تاریخ و تا زمان حاضر، حفظ گردیده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر اسلام دین سعادت است پس چرا وضع مسلمین و جوامع اسلامی نابسامان است؟قرآن کتاب آسمانی ماست و لازم است تا همه مسلمانان، آن را دستور زندگی قرار دهند. پیامبر اسلام برای تبلیغ قرآن، بسیار زحمت کشید و رنج ها متحمّل شد. نکته قابل توجّه این که پیامبر به علّت اینکه، قرآن برای همیشه در زندگی انسان ها پیاده شود، هنوز از دنیا رحلت نکرده بود که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب«علیه السلام» را از طرف خدا، در غدیر خم جانشین خویش معرّفی کرد زیرا او تنها کسی بود که علم قرآن به طور کامل نزد او بود(طبق احادیثی که علمای شیعه و اهل سنّت هر دو ذکر کرده اند که پیامبر فرمود: «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر علم هستم و علی دروازه آن است» یعنی تنها از راه دانش علی«علیه السلام» می توان به علم پیامبر«صلی الله علیه وآله» رسید.
امّا متأسّفانه، امّت پس از رحلت پیامبر از راهی که برای آنان مقرّر شده بود و همانا صراط مستقیم بود، خارج گشتند خاندان پیامبرشان را خانه نشین کردند. اگر امّت اسلام بخواهد به سعادت و رستگاری واقعی برسد، باید به اسلام واقعی که مبین آن پیامبر و خاندان گرامی وی می باشند، برگردد؛ و با ایمان به امامت و رهبری آنان، اسلام را در جهان پیاده کند.
البته باید توجّه داشت که در نگاه اسلامی و بینش دینی، انسان و کمال انسان در رشد معنوی انسان مورد نظر است و این هدف جامعه اسلامی و حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی حکومتی است که مردم بر اساس آگاهی و شناخت و ایمان و محبّت خودشان، اقامه قسط می کنند و پایه های رفیع انسانیّت و ایثار بنا می نهند. اگر مشکلی در جامعه اسلامی است این است که هدف ها از دست رفته و مقام و منزلت انسان که باید در پرتو جامعه دینی رشد پیدا کند، نادیده گرفته شده است و هدف در ایجاد حکومت یا جامعه، تنها رفاه و عدالت نیست. زیرا نظام اسلامی، نظامی است که زمینه های تربیتی انسان ها را برای معادی که در پیش دارد، تربیت می کند و طبیعی است که تنزّل مقام انسانیّت فقط در حدّ یک زندگی خوب و مرفّه، تنزّل ضدّ دین است زیرا دین رفاه و عدالت را در پرتو رشد و کمال انسان می خواهد، کمالی که فقط در جامعه دینی امکان پرورش آن وجود دارد. و تمام این مصیبت ها به خاطر از دست رفتن هدف نظام اسلامی بود که بعد از رحلت پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» اتّفاق افتاد و مردم از تربیت اهل بیت«علیهم السلام» دور شدند و مسیر هدایت عوض شد. که ان شاءاللَّه با ظهور حضرت حجّت«علیه السلام» دین واقعی و نظام و حکومت جهانی برپا می شود و در آن جامعه، انسان ها شاهد پرورش استعدادهایی خواهند بود. که البتّه باید از هم اکنون، زمینه ها را فراهم کرد که این وظیفه شیعیان است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
ائمه نسبت به پیامبر«صلی الله علیه وآله» چه نقشی دارند؟حضرت امیرالمؤمنین«علیه السلام» اهل بیت«علیهم السلام» را به گونه ای توصیف کرده اند که نقش هدایتی و رهبری آنها را در جامعه بشری مشخص می کند(1).
آل پیامبر«صلی الله علیه وآله» نگهدارنده راز نهان و پناه فرمان آن حضرت«صلی الله علیه وآله» می باشند، و خزینه دانش آن و جو محترمند(آنچه را که او می دانسته اینان نیز می دانند) و مرجع حکمتهای آن بزرگوارند(تا مردم به آنان و رجوع کرده آنچه را نمی دانند بپرسند) و حافظ کتابهایش(قرآن و سنّت) می باشند و مانند کوههایی هستند برای دینش(تا از بادهای مخالف و تخریب دشمنان متزلزل نگردد و به سبب ایشان باقی و برقرار بماند) حضرت رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» به کمک آنان پشتش را راست کرد و لرزش بدنش را زائل نمود.(به سبب خدمات ائمه«علیهم السلام» اضطراب و نگرانی که از دشمنان دین اسلام داشت از خود دور کرد).

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) هم موضع سره، ولجا امره...، خطبه 2.

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی