مسلمانان و وظایف ایشان

پرسشپاسخ
آیا اسلام به زور شمشیر پیش رفته است؟کسی که با بیان عقاید و احکام اسلام و منطق مستحکم و روشن و صریح آن آشنا باشد به خوبی در می یابد آنکه شامّه جانش را آلوده به خبائث نکرده باشد. به سرعت عطر جانفزای ریاحین دستورات اسلام فضای دل و جان آدمی را معطر می سازد.
اسلام دین مهر و محبّت و احترام و عاطفه است در کنار استدلال و استحکام و عزّت و چنین آئینی برای نفوذ در دلها نیازی به تیغه شمشیرها ندارد.
اسلام ناب و به دور از خرافات و تحریفات که در مذهب تشیع متبلور است .
از چنان ؟؟؟ برخوردار است. که در صورت پاکی فطرت جان را شیدای خود می سازد در عین حال باید توجّه داشت که جنگ های اسلامی خصوصاً آنچه در زمان پیغمبر اسلام«صلی الله علیه وآله» اتّفاق افتاده است بیشتر جنبه دفاعی داشته و در برابر تجاوز و تعدی دشمن بوده است بر این اساس نسبتی که مبلغین مسیحیّت به اسلام می دهند سابقه دیرینه دارد.
افترایی ناجوانمردانه بیش نیست که پس از شکست آنها در جنگ های صلیبی جعل و نشر شده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
وظیفه ما در اجتماع کنونی چیست؟هر انسان متعهد و مسؤول دارای دو وظیفه است: یک وظیفه فردی و یک وظیفه اجتماعی:
وظیفه فردی نسبت به شخص خود، آن است که با اراده ای قوی و عزمی راسخ و ایمانی راستین، خویشتن را از عوامل گناه و فساد بر کنار دارد و دامن خویش را از ناپاکی ها و آلودگی ها پاکیزه نگه دارد و این مطلب، نیاز شدیدی به خودسازی و تقویّت روح و اراده و ایمان دارد. کسی که اراده وی در مسیر خواسته های عادّی و معمولی در جریان است و در کارهای زندگی هم رنگ جماعت است و آزادی و استقلال اراده ندارد، نمی تواند خویشتن را از انحراف نجات دهد. و امّا وظیفه اجتماعی، آن است که تا می تواند با راهنمایی و دلسوزی و امر به معروف، دیگران را به فضیلت و پاکی رهنمون گردد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
تأمین رضایت پدر و مادر تا چه حدّی لازم است؟آنچه برای انسان، ارزشمند است، این است که در زندگی به وظایف دینی خویش عمل کند و رضای خداوند را به دست آورد. تأمین رضایت پدر و مادر موجب موفقیّت است، امّا چنانچه پدر و مادر، انسان را از کاری باز دارند که خداوند آن کار را وظیفه مشخصی برای انسان قرار داده است. نباید به گفتار ایشان ترتیب اثر داد؛ مثلاً بگویند نماز بخوان و یا امر به معصیّت کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا اکثر مسلمانان کشورهای غربی، اهل سنّت می باشند؟پذیرفتن حق و تسلیم در برابر آن نیاز به عواملی از جمله برکناری از تعصّب و ترس و تقلید دارد که معمولاً در مقایسه با گرایش به باطل، اقلیّتی از آن(حقّ) پیروی می کنند. از این رو می بینیم که اهل حقّ همواره در اقلیّت بوده اند. بنابراین طبیعی است که شیعیان نسبت به مجموع مسلمانان، در اقلیّت باشند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا اکثر کسانی که به دین اسلام گرویدند، ثروتمند بودند؟چنین نیست بلکه بیشتر کسانی که دعوت پیامبر اسلام و دیگر پیامبران را اجابت کردند، از قشر مستضعفان و محرومان بودند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اوّلین هجرت مسلمین به کجا بود؟اوّلین هجرت مسلمین به حبشه بود که به خاطر آزار و شکنجه مشرکین به حبشه مهاجرت کردند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
مسلمان چگونه می تواند عزّت واقعی خویش را حفظ کند؟عزّت و شرافت مسلمانان وابسته به ایمان راستین آنان است. چنانکه از آیات قرآن می آموزیم؛ آنجا که می فرماید: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین؛ سست نباشید و اندوهگین نباشید و شما عالی ترین اقوام هستید؛ اگر دارای ایمان باشید»(1).
در آیه دیگر می فرماید: «وللَّه العزه و لرسوله و للمؤمنین؛ عزّت تنها از آنِ خدا و رسولش و مؤمنان می باشد»(2).

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) سوره آل عمران، آیه 139.
2) سوره منافقون، آیه 8.
وظیفه هر مسلمان، در جمهوری اسلامی چیست؟وظیفه دینی و الهی ما که شهدای اسلام هم براساس همین وظایف جان باخته اند، این است که برای اجرای احکام اسلام تلاش کنیم و جهت پیشرفت انقلاب تا جایی که می توانیم فعّالیّت نماییم.

« بخش پاسخ به سؤالات »
حرکت در صراط مستقیم چگونه است؟خطّ سیر یک انسان اسلامی، حرکت در صراط مستقیم است که هر انسان مسلمان با قرائت سوره حمد در نماز، حداقل شبانه روزی ده مرتبه هدایت به آن را از خدای خویش مسئلت می کند؛ و این صراط مستقیم، جز عمل کردن به دستورات اسلام در تمام ابعادش چیزی نمی تواند باشد. در بُعد عقیده انسان، باید اصول اعتقادات اسلامی را بر مبنای استدلال بیاموزد و بدان معتقد باشد و در بُعد اخلاقی، باید فضایل و رذایل اخلاقی را بیاموزد و نفس خویش را به ارزش های اخلاقی بیاراید و از رذایل پاک کند و در بُعد عمل باید تمام اعمال خویش را با نظر و فتوای مرجع تقلید خویش که از رساله وی به دست آورده باشد منطبق سازد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
حکم کسی که در یک خانواده غیرمسلمان بزرگ شده و از دستورات اسلام اطّلاعی ندارد، چیست؟کسی که در خانواده ای غیرمسلمان بزرگ شده است، موقعی که به حدّ بلوغ و سن تکلیف می رسد، اگر احتمال دهد که آیین خانواده او غیرصحیح است، باید درصدد تحقیق و پی جویی برآید و چنانچه تحقیق نکند و کورکورانه به آیین خانواده خود معتقد شود و بدان عمل کند، شایسته کیفر خواهد بود. امّا اگر به هیچ وجه احتمال ندهد که روش آنان غیرصحیح است و تقصیری در این زمینه نداشته باشد، خداوند وی را عقوبت نخواهد کرد. و کسی هم که مسلمان است، نباید کورکورانه به آیین پدر و مادر خویش عمل کند و وظیفه دارد که تحصیل یقین کند و عقیده خویش را براساس دلیل استوار سازد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
رفتار اسلامی باید چگونه باشد؟رفتار اسلامی، کارهایی است که مطابق با دستورات عملی اسلام انجام می شود و کسانی که صاحب نظر و مجتهد نیستند، معیار برای آنها نظر مرجع تقلید است. در این زمینه، هر کسی باید به نظر مرجع تقلید خویش عمل کرده و از رساله مرجع تقلیدش بهره گیرد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
مسلمان متعهد چه خصوصیّاتی دارد؟مسلمان متعهد، کسی است که اوّلاً اصول اعتقادات خویش را بر مبنای استدلال و تعقّل استوار سازد و به وظایف شرعی و دینی خویش در تمام ابعاد زندگی عمل کند. مثلاً از جهت اخلاق به تهذیب و تزکیه اخلاق خویش قیام نماید و در بعُد خانوادگی با افراد خانواده خویش خوش رفتار بوده، با عدالت و مهربانی با آنان رفتار کند. و وظایفی را که در جامعه به عهده دارد، به خوبی انجام دهد و در بُعد سیاسی نیز به تکالیف خویش قیام نماید و به وظایف عبودیّت و بندگی و احکام عبادیِ اسلام نیز کاملاً توجّه نماید و مختصر اینکه به تمام دستورات اسلام عمل کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
علّت مهاجرت اوّل مسلمانان به حبشه چه بود و آنها چند نفر بودند؟آنچه از تاریخ استفاده می شود، این است که پیامبر اسلام به خاطر اینکه مسلمین از ناحیه کفّار در آزار و شکنجه بودند، به آنان اجازه داد تا به طرف حبشه که شخصی به نام نجّاشی پادشاه آن بود بروند. در هجرت نخستین، یازده مرد و سه زن به حبشه رفته و حدود چهار ماه آنجا مانده برگشتند؛ و برای نوبت دوم افراد بیشتری به سرزمین حبشه کوچ نمودند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا مسلمانان به اندازه مسیحیان تبلیغ نمی کنند؟مسیحیان از وسایل و امکانات بسیاری برخوردارند، از این رو طبیعی است که برای نشر دین خویش تبلیغات گسترده تری داشته باشند.
ولی باید توجّه داشت که تبلیغات مسیحیت نه به خاطر اعتقاد و ایمان به حقّانیّت آیین خویش بلکه بیشتر به خاطر غارت و استثمار و بهره گیری از ملّتهاست چه اینکه اگر ملّت ها به اسلام توجّه کنند، نمی گذارند که استعمار به مقاصد خویش دست یابد و ذخایر و منابع ثروت آنان را به غارت برد.
در عین حال، تبلیغات اسلامی نیز در حال گسترش است و به همین لحاظ است که می بینیم به تدریج، افراد به اسلام گرایش پیدا کرده، تعداد مسلمانان روبه ازدیاد است.
به امید آن روز که اسلام در تمام جهان گسترش یابد، به گونه ای که همه اقوام و ملّت ها به آن گرایش پیدا کنند و تنها حکومت اسلامی، جهان را اداره کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
فایده مسلمان شدن چیست؟خداوند متعال افراد انسان را برای این جهت آفرید که ایشان را به سعادت و خوشبختی برساند. بدیهی است که خدا از تمام جهات بی نیاز است و به هیچ وجه، نیازی به آفریده های خویش ندارد و چون بشر به تنهایی راه سعادت خویش را نمی داند و تنها با کمک نیروی خرد و وجدان نمی تواند به سعادت مطلوب برسد، خداوند متعال، پیامبرانی در طول تاریخ بشریّت به تدریج برای رهبری انسان ها فرستاده است تا در پرتو پیروی از تعالیم حیاتبخش و دستورات آنان، سرانجام به سعادت واقعی خویش که هدف از آفرینش آنان بوده است، نایل آیند.
بنابراین، فایده پیروی از تعالیم آسمانی دین اسلام، این است که بشر در این جهان از یک زندگی سالم و ارزشمند برخوردار بوده و وظیفه خویش را نسبت به آفریدگار و جامعه ای که در آن زندگی می کند انجام دهد و در جهان دیگر نیز از نعمت های ابدی و جاودانی برخوردار گردد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا کسی که مسلمان است، می تواند تورات و انجیل بخواند؟مطالعه و خواندن تورات و انجیل کنونی برای کسانی که هنوز اعتقادات اسلامی را بر اساس دلیل و برهان نیاموخته اند، جایز نیست. چرا که احتمال می رود، تحت تأثیر مطالب انحرافی آن قرار گیرند؛ ولی مطالعه آنها برای کسانی که از عقاید اسلامی کاملاً آگاهند، اشکالی ندارد و احیاناً برای به دست آوردن نقاط ضعف برای آنها لازم می گردد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
وظیفه یک مسلمان در برابر یک فرد کلیمی که دوست و همکلاس وی باشد چیست؟نخست یادآور می شویم که یهودیان دشمنان سرسخت اسلام و مسلمین می باشند و اساساً مسلمانان نباید با افراد غیر مسلمان، دوستی و رفاقت و معاشرت داشته باشند. امّا وظیفه یک مسلمان در برابر یک کلیمی از نظر بحث و گفتگوی دینی، این است که اگر می تواند و در زمینه عقاید مذهبی و مسایلی که می خواهد با آن فرد کلیمی دی میان بگذارد مطالعاتی کرده و آماده است با وی وارد بحث شود و او را به اسلام راهنمایی کند و در صورتی که نسبت به مسایل مذکور، آگاهی ندارد، با شخص آگاه و متخصصی تماس بگیرد و یا در آن زمینه، مطالعاتی عمیق انجام دهد، آنگاه وارد بحث و مذاکره شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا بعضی مسلمانان که به خدا ایمان دارند، گناه هم انجام می دهند؟به هر نسبت که ایمان انسان قوی تر و نیرومندتر باشد کمتر به سراغ زشتی ها می رود و اینکه بعضی مسلمانان با وجود ایمان به خدا، گناه هم می کنند به خاطر این است که ایمانشان ضعیف است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر مسلمانی آن چنان که باید، با روح دستورات اسلامی آشنا نباشد و بر اساس تقلید از پدر و مادر یا اجتماع به اصطلاح همرنگ جماع مسلمان ها شود و در عین حال اعمال ظاهری را انجام دهد، آیا در قیامت موأخذه خواهد شد یا خیر؟دین اسلام عبارت است از یک سلسله اعتقادات و اخلاقیّات و اعمالی که مجموعه اینها آدمی را در زندگی سعادتمند نموده و او را در دو جهان کامیاب و رستگار می سازد.
انسان مسلمان باید به مسأله خداشناسی و پیامبر شناسی و عقیده به روز واپسین و امام شناسی براساس یقین و ایمان اعتقاد پیدا کند و درباره سایر دستورات زندگی از متخصصین احکام دین که مراجع تقلید هستند، احکام دینی و دستورات مذهبی خویش را گرفته به رساله یکی از مراجع معروف عمل نماید؛ تا بتواند به تکلیف خویش عمل کرده باشد در این صورت اعمال انسان مستند به تقلید از پدر و مادر و اجتماع نخواهد بود و کورکورانه خود را همرنگ با جامعه قرار نداده است بلکه به استناد گفتار خدا و پیامبر و با کمک عقل و تفکّر و اندیشه راه سعادت خویش را پیموده و وظایف خویش را در زندگی انجام داده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا مسلمان آمریکایی به جز اعیاد اسلامی می تواند در اعیاد سایر مذاهب به ویژه عید ژانویه و عید پاک یا، مراسم تهیه درخت کاج، ارسال تبریک هدیه و مانند آن... شرکت کند؟برای مسلمان صحیح نیست سنن و آداب غیر اسلامی را ترویج کند و در این گونه مراسم شرکت نماید. گذشته از این برخی از این اعیاد، اساس صحیحی ندارند و غالباً همراه با مراسم ممنوع می باشد، پس مسلمان باید بکوشد تا آداب اسلامی را ترویج کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا بر فرزندی که پدر مادرش مسلمان هستند، تحصیل یقین و استدلال لازم است؟این نیز یکی از موهبت های خداوند است که فرزندی پدرش مسلمان بوده و در محیط اسلامی رشد کند؛ چه این که اگر در محیط اسلامی رشد نمی کرد به احتمال قوی او هم کافر بود. البته مسلمان باید در اصول عقاید خویش تحقیق کند تا عقاید خویش را بر اصل یقین استوار سازد و به این که پدر و مادر وی مسلمانند، نباید اکتفا کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
کسی که از گذشته خویش پشیمان است و می خواهد در آینده، مسلمان واقعی باشد، باید چه کند؟کسی که در گذشته، اعمال زشت و کارهای ناشایستی انجام داده و اکنون از آنها پشیمان است، باید توبه کند و از خدا بخواهد که از کارهای زشت وی صرف نظر نموده و گناهانش را بیامرزد. در صورتی که حقوقی از مردم تلف کرده و یا اموالی از آنان برداشته تمام آنها را به صاحبانشان ردّ کند و آنها را از خودش راضی نماید. و چنانچه واجباتی را ترک کرده که تدارک آنها لازم است مانند نمازها و روزه هایی که از روی تخلّف انجام نداده است، باید به گونه ای که دستور شرع است جبران کند و قضا به جا آرد.
آنچه مهم تر است اینکه تصمیم قاطع بگیرد که در آینده به پاکی و فضیلت گراییده و به گناه و کارهای زشت باز نگردد در این صورت خداوند توبه چنین کسی را می پذیرد و گناهانش را می آمرزد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا به ما مسلمان می گویند؟آیین اسلام یک سلسله قوانین و دستورات و تعالیمی است که عوامل همزیستی و زندگی بهتر را در دنیا فراهم می کند و موجب سعادت و خوشبختی انسان در آخرت می گردد و اسلام عبارت است از اعتقاد قلبی به یگانگی خدا و قیامت و نبوّت پیغمبران و تصدیق گفتار آنان و شهادت به وحدانیّت خدا و رسالت رسول گرامی اسلام و عمل به دستورات اسلام و برنامه های آن. بنابراین اگر کسی اعمالش بر خلاف دستورات اسلامی باشد و بگوید من مسلمان هستم، چنین شخصی گرچه ظاهراً احکام اسلام بر او بار می شود، ولی مسلمان کامل نیست.
پس مسلمان واقعی کسی است که صددرصد تسلیم دستورات اسلامی باشد و روی همین جهت به کسانی که واقعاً از قرآن و دستورات پیامبر گرامی اسلام پیروی می کنند و به خدا و پیغمبر ایمان دارند، مسلمان می گویند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چگونه می توان دارای یک روح بلند و اسلامی شد؟تنها راهی که انسان را به بلندترین مقامات رسانده و روح انسانی را به عظیم ترین مقامات ممکن می رساند، فقط تسلیم محض نسبت به دستورات اسلامی و عمل کردن به آنهاست، و با عمل کردن به آنها نورانیّتی برای روح حاصل می شود و سرانجام به جایی می رسد که مقامش از ملائکه هم برتر می گردد.
رسد آدمی به جایی، که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حدّ است مکان آدمیّت

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا در تمام دنیا مسلمانان ضعیف هستند؟این ضعف آنان معلولِ عمل نکردن به دستورات اسلام است. اگر مسلمانان دارای ایمان قوی باشند، همواره از عزّت و اعتلا برخوردارند.
و یکی از عوامل اساسی پیروزی ملّت مسلمان ایران ایمان آنان ود و چنانچه این عامل بزرگ مورد غفلت قرار گیرد و در مبارزه با تهاجم فرهنگی هوشیاری و پایداری لازم اعمال نگردد، بیم این خواهد رفت که دشمن بار دیگر بر ما مسلّط شود.
از این رو بر ماست که در تقویت ایمان خویش بکوشیم و نقشه های دشمن را بشناسیم و آگاهانه با آنها مبارزه کنیم.

« بخش پاسخ به سؤالات »
فرق میان مؤمن و مسلمان چیست؟برای روشن شدن فرق میان مؤمن و مسلمان در واقع لازم است معنای آن دو را از نظر منابع اسلامی یعنی قرآن و روایات بررسی کنیم.
در قرآن کریم می خوانیم: «قالت الاعراب آمنا قل لم تومنوا و لکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم»(3). عدّه ای از اعراب ها آمدند خدمت رسول خدا«صلی الله علیه وآله» و برای اینکه منّت بگذارند بر آن حضرت گفتند ما ایمان آوردیم و مؤمن شدیم از طرف خداوند به پیامبر وحی رسید که بگو به آنها که ایمان نیاوردید ولی بگویید اسلام آوردیم و مسلمان شدیم و هنوز ایمان در دل های آنان راه نیافته است. پیداست که مرحله ایمان بالاتر از اسلام است و همچنین مقام مؤمن بالاتر از مسلم می باشد.
در روایات نیز چنین آمده است(4). امام صادق«علیه السلام» فرموده است: «ان الاسلام قبل الایمان و علیه یتوارثون و علیه یتناکحون و الایمان علیه یثابون؛ مرتبه ی اسلام قبل از ایمان است زیرا اسلام آوردن و مسلمان شدن باعث می شود که شخص اسلام آورنده ارث ببرد و ازدواج کند با مسلمانان و مال و جانش در حفظ اسلامی باشد و محترم است ولی قبل از اسلام آوردنش چنین نیست. امّا ایمان آوردن و مؤمن شدن باعث می شود که طبق اعمال و رفتارش اگر خوب باشد ثواب داده شود.»
و در روایات دیگر آن حضرت می فرماید: «و الاسلام غیر الایمان و کل مؤمن مسلم و لیس کل مسلم مؤمنا؛ فرمود اسلام غیر از ایمان است و هر مؤمنی مسلم هم هست ولی هر مسلمی مؤمن نیست»(5).
بنابراین ایمان مرحله کامل شخص مسلمان در عقیده است؛ زیرا انسان اوّل مسلمان می شود؛ یعنی شهادتین را بر زبان جاری می کند و می گوید: «اشهد ان لا اله الا اللَّه و اشهد ان محمّداً رسول اللَّه«صلی الله علیه وآله»» که معنای اسلام ارتباط به زبان دارد یعنی قبول اسلام بکند و از جهت زبان شهادت به یگانگی پروردگار و نبوّت پیامبر اسلام بدهد و ضمناً متابعت ظاهری هم داشته باشد؛ خواه اعتقاد و عقیده قلبی به آنچه به زبان آورده داشته باشد، خواه نداشته باشد و با همین گفتن شهادتین خونش و مالش محترم است چون مسلمان است در صورتی مؤمن است که به آنچه می گوید اعتقاد هم داشته باشد و ایمان مربوط به قلب است یعنی به آنچه می گوید عقیده قلبی پیدا کند. در برابر گفتار خدا و رسول او تسلیم باشد.
یادآوری این نکته هم لازم است که در مواردی، کلمه مسلم به معنی تسلیم شونده در برابر فرمان خدا به کار می رود. روشن است که مسلم به این معنی با مؤمن یکی خواهد بود چرا که تنها مؤمن است که تسلیم کامل در برابر فرمان خداست و جز با تسلیم فرمان خدا، انسان مؤمن کامل نمی شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
3) سوره الحجرات، آیه 14.
4) اصول کافی.
5) تفسیرالمیزان، ج 18، ص 364.
از نظر شرعی، نزاع و قهر دوستان چه صورتی دارد؟اصولاً دو نفر مسلمان صحیح نیست با هم قهر کنند. رفتار مسلمان باید به گونه ای نباشد که موجب نزاع و قهر گردد و بهترین شیوه که اتّخاذ آن معمولاً موجب ایجاد جوّ صفا و صمیمیّت می شود، ایثار و از خود گذشتگی است. اگر افراد گذشت را مبنای کار خود قرار دهند، اختلافات و نزاع ها بسیار کاهش می یابد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا افرادی که به دیم مسیح می میرند با اهل تسنن فرق دارند؟ یا در آخرت وضع همه آنان یکسان است؟رستگاری و سعادت در آخرت ویژه کسانی است که به مذهب صحیح تشیع و اسلام واقعی که از هیچکس جز آن پذیرفته نمی شود معتقد باشند و هر کس معتقد به غیر آن باشد، در آخرت از زیانکاران خواهد بود.
دیگران هر مذهب و دینی که داشته باشند در آخرت رستگار نخواهند بود. آری اگر کسی از نظر تحقیق تقصیری نکرده و یا اساساً احتمال نمی داده است که دین یا مذهبی که بدان معتقد است باطل باشد، چنین کسی در آخرت عذاب نمی شود. زیرا تقصیری نکرده است و تفاوتی ندارد که چنان کسی مسیحی باشد یا سنّی یا اهل ادیان دیگر. ولی کسانی که احتمال بدهند که دین و یا مذهب آنان درست نیست و تحقیق نکنند، در آخرت رستگار نخواهند بود.
تفاوتی که اهل سنّت با دیگران دارند، مزایای دنیایی است که ظاهراً آنان مسلمان می باشند بدنشان پاک و احکام اسلام بر آنان عملی می شود؛ ولی در آخرت با دیگران تفاوتی نخواهند داشت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
علّت این همه ضعف مسلمانان چیست؟مشکل اصلی مسلمانان این است که از اسلام فاصله دارند و اسلامی در مسایل زندگی آنان در ابعاد مختلفی که دارد مخصوصاً در بُعد سیاسی و اجتماعی آن حضور فعّال ندارد. چنانچه مسلمانان به اسلام برگردند و اسلام را در زندگی خویش حاکم سازند، هم در بُعد فردی و اخلاقی و هم در بُعد اجتماعی و هم در بُعد سیاسی و نظام حکومتی مجد و عظمت به آنان باز خواهد گشت. مثلاً در ایران اسلامی که ملّت ما انقلاب اسلامی انجام داده است، اگر تنها به انقلاب از جهت سیاسی بسنده کند و به انقلاب عقیدتی و درونی از جهت معنوی و اخلاقی و فکری نپردازد، انقلاب نخواهد توانست در برابر توطئه های پیچیده استکبار مقاومت نماید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
می گویند هر کسی اعتراف به «اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمّداً رسول اللَّه» بنماید می توان او را مسلمان دانست، اگر این تنها شرط مسلمان بودن شخصی باشد. مثلاً چطور می توان شخصی را که نه نماز می خواند و نه زکات می دهد و نه روزه می گیرد و نه از محرّمات الهی پرهیز می کند مسلمان واقعی دانست، آیا این گونه افراد فقط مسلمان شهادتی نیستند؟آیین مسلمانی مراحلی دارد؛
مرحله اوّل آن همان ایمان به توحید خداوند و نبوّت پیامبر اسلام است که دو جمله «شهادتین» معرّف آن است و مراحل بعدی همان عمل به دستورات و قوانین اسلامی است و آنچه مایه سعادت جاویدان است، همان عقیده و ایمان همراه با عمل است.
بنابراین شخصی که اقرار به دو اصل بالا، یعنی توحید و نبوّت پیامبر اسلام می کند، ولی اعمال و رفتار او با مقررات اسلام تطبیق نمی کند، تنها احکام اجتماعی اسلام در حق او جاری است نه اینکه یک مسلمان راستین و سعادتمند و اهل نجات باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
یک فرد مسلمان، رفتارش چگونه باید باشد؟مسلمانی که بخواهد خدا و مردم از وی راضی باشند، باید به دستوراتی که در رابطه با خداست مانند احکام عقیدتی و عبادی اسلام و نیز به دستورات اخلاقی و اجتماعی اسلام که در رابطه با دیگران است، عمل کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
وظیفه ما در موقعیّت کنونی چیست؟وظیفه هر مسلمانی در شرایط کنونی این است که سعی کند از طریق اسلام منحرف نشود. چرا که نخستین عالی که باعث پیروزی انقلاب اسلامی ما در اوّلین مرحله آن شد اسلامی بودن انقلاب ما بود. از این رو ما باید سعی کنیم که از خط اسلام به هیچ وجه منحرف نشویم و ثانیاً وحدت کلمه خویش را حفظ کنیم و از اختلاف و پراکندگی بر حذر باشیم. ثالثاً از رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی پیروی کنیم و به شایعاتی که از طرف عناصر ضدّ انقلاب و گروه های ضدّ اسلامی و التقاطی نشر می شود، گوش فرا ندهیم. شناخت خویش را نسبت به ایدئولوژی اسلامی و باطل بودن مسلکها و مکتب های انحرافی بر پایه استدلال و منطق استوار سازیم.

« بخش پاسخ به سؤالات »
مساوات در اسلام چگونه است؟در اسلام، ارزش های موهومی که معیّار برای فضیلت و برتری انسانها شمرده شده، نفی شده است و تنها ارزش بر مبنای تقوی و علم و مجاهد است. بنابراین ملیّت و رنگ و نژاد و ثروت و امثال اینها، معیار فضیلت نیست و هیچ ملّتی از این جهات بر ملّت دیگر فضیلت و برتری ندارد و بنابر فرمایش حضرت رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» «لافضل لعربی علی عجمی و لعجمی علی عربی و لا لابیض علی اسود و لا لاسود علی ابیض الآ بالتقوی؛ هیچ عربی بر عجم و هیچ عجمی بر عرب و هیچ سفیدی بر سیاه و هیچ سیاهی بر سفید برتری ندارد جز به تقوی»(6).
از نظر حقوق نیز افراد از حقوق مساوی برخوردار هستند و قوانین اسلامی براساس قسط و عدل استوار شده است، یادآوری یک نکته لازم است و آن اینکه تساوی به گونه ای که برخی از گروه ها تحت عنوان جامعه ای طبقه مطرح می کنند و می گویند باید تساوی مطلق و از تمام جهات در جامعه حکومت کند، صحیح نیست. زیرا تساوی به این معنی، موجب ظلم بر بسیاری از افراد می شود. برخی افراد هستند که تلاش و کار بیشتری انجام می دهند؛ اگر حقوق اینان به اندازه افرادی باشد که کار کمتر انجام می دهند، این ظلم است.
بنابراین وقتی گفته می شود انسان ها از حقوق مساوی برخوردار هستند، اندازه استحقاقها و کارها نیز ملحوظ است و در این گونه موارد تعبیر صحیح تر این است که به جای «تساوی» از «قسط» و «عدل» استفاده شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
6) -
اعتقادات شیعه در اصول و فروع؛ بر چه پایه ای استوار است و مبنای امامیه در سجده بر زمین و کیفیّت خاصّ آنها در وضو کدام است؟در باب اعتقادات شیعه، باید گفت: طبق حدیث ثقلین که متواتر و مشهورترین شیعیان و اهل سنّت است، اعتقادات شیعه در اصول و فروع و کیفیّت عبادات آنان طبق مشی اهل بیت رسول«صلی الله علیه وآله» می باشد. آن حضرت مردم را بعد از خود در اندیشه و عمل به آنها ارجاع داده است. و به همین جهت ما اعمال اهل بیت«علیهم السلام» را کاشف از اعمال و رفتار رسول خدا«صلی الله علیه وآله» می دانیم؛ هر چند شخص حضرت رسول«صلی الله علیه وآله» بیان نکرده باشند. و دیگر اینکه پیامبر عظیم الشأن، حضرت محمّد«صلی الله علیه وآله» فرمودند: «انا مدینه العلم و علیٌ بابها؛ من شهر علم هستم و علی درِ آن است»(7). کسی که بخواهد وارد شهر شود، باید از در آن وارد شود. پس ورود به علم و سنّت و رفتار پیامبر«صلی الله علیه وآله»، اطاعت از مولا امیرالمؤمنین«علیه السلام» است؛ که شیعیان به آن توجّه دارند.
و امّا راجع به قسمت دوم سؤال، سجده بر زمین تجویز شده است. به همین جهت اگر چیزی مانند قالی، نمد و... مانع باشد سجده بر زمین انجام نشده و نماز باطل است. و یا ممکن است چیزهایی مانند گچ، سنگ های معدنی، کاشی، موزائیک و... مانع باشد. و سجده بر آنها جایز نیست به همین جهت شیعیان قطعه خاک پاکی با خود همراه دارند تا در موقع نماز، سجده بر خاک انجام شود، نه بر فرش و لذا جایی که مانعی نیست نیاز به مهر نخواهد بود و این مطلب از زمان ابتدا به تبعیّت از اهل بیت پیامبر«صلی الله علیه وآله» معمول بوده و می دانیم که روش اهل بیت«علیهم السلام» کاشف از روش رسول خدا«صلی الله علیه وآله» است.
و در مسأله وضو هم باید بگوییم شیعیان به همان روش پیغمبر«صلی الله علیه وآله» وضو می گیرند؛ زیرا اگر روش آن حضرت غیر از آن بود، امیرالمؤمنین علیّ ابن ابی طالب و دیگر اهل بیت«علیهم السلام» برای ما بیان می کردند. ولی آنان طبق نصوص همین روش را داشته اند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
7) تفسر برهان، ج 1، ص 191.
نقش عمل از نظر اسلام چگونه است؟از نظر اسلام، عمل نیز در سعادت و رستگاری انسان تأثیر به سزایی دارد. چنانکه می بینیم در بسیاری از آیات قرآن پس از ایمان، عمل صالح نیز مطرح شده است ولی باید توجّه داشت که از نظر اسلام عقیده و ایمان سهم بیشتری از اهمیّت را داراست به گونه ای که عمل اگر بدون عقیده و ایمان انجام شود، به کلّی فاقد ارزش خواهد بود.
چنانکه در آیه ای از کلام اللَّه مجید می خوانیم: «و الذین کفروا اعمالهم کسراب بقیعه یحسبهالظمان ماء...؛ آنان که کافرند اعمالشان مانند سرابی است(مکانی که از دور، آب می نماید؛ ولی وقتی انسان به آن نزدیک می شود، می بیند که آبی وجود ندارد) امّا انسان تشنه آن را آب می پندارد.»(8)
و به هر نسبت که عقیده و ایمان محکم تر باشد نقش آن در تحقّق عمل شایسته مؤثّرتر و قاطع تر است و اینکه می بینیم فداکاری ها و مجاهدات راستین مسلمانان، تاریخ اسلام را شکوه و عظمت بخشیده است، به خاطر این است که این تلاش ها و مجاهدت ها، براساس ایمانی راستین و عقیده ای راسخ و حرکت آفرین، صورت گرفته است.
آری ایمان در صورتی که با عمل صالح همراه نباشد، نمی تواند سعادت انسان را به طور کامل تأمین نماید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
8) سوره نور، آیه 39.
مسلمان کیست؟مسلمان کسی است که به یگانگی خداوند متعال و به رسالت پیامبر اسلام شهادت دهد. این فرد، کسی است که از کفر خارج شده و در اسلام داخل شده است.
امّا واقعیّت این مسلمانی در علم به معارف حقّه اسلام و عمل به آن است. نشانه اسلام، امانتداری، اهمیّت به نماز و زکات و... است. چنانکه رسول گرامی اسلام«صلی الله علیه وآله» فرمود: «الاسلام عریان لباسه التقوی و زنیته الحیاء و ثمرته العلم؛ اسلام عریان است لباسِ آن پرهیزگاری(ترک گناهان و انجام واجبات) و زینت آن داشتن حیاست و میوه آن علم است؛ همان علمی که از آن تعبیر به قرب الهی و کمالات انسانی می کنند»(9).
و حیا خود ریشه فضایل در انسان است. اشخاصی که ظاهری مسلمان، ولی باطنی آکنده از صفات ناپسند دارند شکّی نیست که منافقند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
9) میزان الحکمه، ج 3، ح 8804.
آیا می توان به بعضی از دستورات دین عمل کرد و به بعضی دیگر عمل نکرد؟انسانی که مسلمان است و خدا و پیامبر را دوست دارد، باید به تمام دستورات خداوند عمل کند. قرآن مجید می فرماید: «قل ان کنتم تحسبّون اللَّه فاتبعونی یحببکم اللَّه؛ بگو(ای پیامبر)! اگر شما خدا را دوست می دارید، از من پیروی کنید، تا خدا شما را دوست بدارد»(10).
بر این اساس نباید در عمل کردن به دستورات خداوند تبعیض قائل شد. یعنی به برخی از دستورات دین عمل کرد و برخی دیگر را نادیده گرفت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
10) سوره آل عمران، آیه 31.
آیا کسانی که همیشه به این و آن اشکال می گیرند که چرا بی حجاب هستی و دهها چرای دیگر؛ خودشان مسلمان هستند یا به مسلمانی تظاهر می کند؟مسلمان حقیقی کسی است که به وظائف دینی خود کاملاً عمل نماید و یکی از وظایف او امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی مثلاً یک خانم مسلمان، خودش باید با حجاب باشد و بانوان دیگر را هم به حجاب و عفّت، دعوت نماید؛ دروغ نگوید و دیگران را نیز از دروغگویی باز دارد؛ خودش نماز بخواند و دیگران را هم به خواندن نماز ترغیب کند. ولی اگر کسی خودش مثلاً بی حجاب بود و دیگران را به حجاب و عفّت دعوت کرد، حرف او اثر نخواهد داشت و خود را هم مسلمان کاملی نیست.
البتّه امر به معروف و نهی از منکر، شرایطی دارد که یکی از آنها این است که در مرحله اول با زبان خوش و دلسوزی و مهربانی و نصیحت، افراد را به کار خوب دعوت کند و از کار زشت باز دارد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
آیا مسلمانان با مذاهب مختلف می توانند با هم متحد باشند؟مسلمانان با اینکه مذاهب مختلفی دارند امّا با وجود اختلاف در مذاهب چون در اصل اسلام با هم متفقند، باید در راه مبارزه علیه کفر و استکبار جهان، با هم متّحد شوند و اختلافات مذهبی آنان، مانع پیکار آنان، علیه کفر جهانی نمی شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
آیا مسلمان می تواند تنها به بخشی از احکام اسلام عمل کند؟کسی که مسلمان است و به خدا و قرآن مجید ایمان دارد، باید به تمام احکام اسلام و قرآن پای بند باشد و به همه آنها عمل کند. چون احکام اسلام منحصر به عبادات نیست.
اسلام در مسائل مختلف زندگی، مانند مسائل اقتصادی و سیاسی و خانوادگی و فرهنگی احکامی دارد که باید انسان به آنها توجّه کند و اگر کسی تنها به احکام عبادی اسلام عمل کند و احکام دیگر را، نادیده بگیرد مسلمان حقیقی نیست.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
بهترین چیزی که با آن می توانیم مسلمان بودن خود را برای یک غیرمسلمان ثابت کنیم، چیست؟بهترین معرّف و نشانه مسلمان بودن انسان، عمل کردن به تعالیم اسلام است. مثلاً مسلمانی که نماز خویش را با شرایط آن به طور کامل انجام می دهد و در ماه رمضان، روزه می گیرد و در معاشرت با مردم، راستی در گفتار و درستی در کردار و خوش رفتاری و فضیلت را سرلوحه رفتار خویش قرار می دهد، و به دیگر تعالیم و دستورات دینی، پای بند است، همین کارهای وی، بهترین معرّف و نمایشگر مسلمان بودن اوست.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چرا خداوند، همه ملّت ها و اقوام را هدایت نکرده و تنها ما مسلمانان را به نعمت اسلام، مفتخر ساخته است؟هدایت دین چیزی است که خداوند برای همه انسانها خواسته است و اساساً خداوند انسانها را آفریده تا آنان را از طریق انجام وظایف دینی مشمول رحمت خاص و ویژه خویش قرار دهد. در این رابطه به دو نکته مهم باید توجّه داشت.
1. خداوند این جهان را جهان علّت و معلول و تأثر عوامل طبیعی قرار داده است و مسأله هدایت افراد از این قانون مستثنی نیست. بنابراین اگر انسان ها بخواهند هدایت شوند، باید آیین اسلام به آنها برسد و مانعی از رسیدن تعالیم اسلام به آنها برسد، خداوند آنها را از روی قهر از بین نمی برد تا مانع بر طرف شده، اسلام به آنها برسد. زیرا این جهان، جهان تکلیف و اختیار است و خداوند دست انسانها را در این جهان باز می گذارد تا هر کسی هر کاری می خواهد انجام دهد و جای مجازات و کیفر، عالم آخرت است که در آن عالم، کافران و ظالمان و مستکبران به جزای اعمال خویش می رسند.
2. این که اگر انسانهایی به دین واقعی نرسیدند و به آیین واقعی ایمان نیاوردند، چنانچه احتمال باطل بودن آیین خویش را بدهند و به گونه ای قدرت تحقیق و پی جویی داشته باشند ولی پی جویی نکنند، کوتاهی کرده و احتمال عِقاب در مورد آنان هست. ولی اگر به هیچ وجه احتمال باطل بودن مسلک و آیین خویش را ندهند و یا به هیچ وجه دسترسی برای پی جویی نداشته باشند، عقلاً مستحق عِقاب و کیفر نخواهند بود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
ما باید اوّل مسلمان باشیم بعد ایرانی یا برعکس؟مسلمان بودن که نوعی گرایش خاصّ مذهبی است، آمیخته با فطرت و سرشت انسان است. وی ایرانی بودن و اصولاً ملیّت مسأله ای است که در رابطه با محل سکونت انسان مطرح می شود و در سرشت انسان، اصالتی ندارد. از این رو باید گفت: ما اوّل مسلمان هستیم و بعد ایرانی.
چه اینکه ما در شیوه های مربوط به زندگی و شکل دادن آنها باید از اسلام الهام بگیریم نه از ملیّت. فی المثل در نام گذاری باید به نام هایی که نوعی ارتباط با مذهب دارد بیشتر توجّه شود نه به نام هایی که مربوط به شخسیّت های ملّی است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چگونه است که در ظاهر امر سایر ادیان الهی از ما پیشرفته تر هستند و تکنولوژی و رفاه آنان بیشتر است؟یادآور می شویم که شریعت پیامبر اسلام کامل ترین شریعت و پیامبر اسلام خاتم پیامبران و افضل همه آنان است. درباره این که نوشته اید در ظاهر امر سایر ادیان الهی از ما پیشرفته تر هستند و تکنولوژی و رفاه آنان بیشتر است، توجّه شما را به چند نکته اساسی معطوف می داریم: نخست اینکه ما گاهی اسلام را با سایر ادیان الهی یعنی شرایعی که خداوند بر حضرت موسی و حضرت عیسی«علیهما السلام» نازل کرده مقایسه می کنیم و گاهی اسلام را با ادیان کنونی مقایسه می نماییم مانند یهودیّت و مسیحیّت.
در مقایسه اوّل که اسلام با سایر ادیان الهی مقایسه شوند، بی تردید شریعت اسلام از همه شرایع آسمانی کامل تر و جامع تر است و اساساً تغییر شرایع و آمدن شریعت بعدی و جایگزینی آن نسبت به شریعت قبلی به مثابه کلاسهای متعدّدی است که انسانها طی کرده اند و هر چه استعدادها و ظرفیت انسانها بالاتر رفته، شریعتی کامل تر و جامع تر برای آنان نازل گردیده است تا آن هنگام که انسانیّت این استعداد را پیدا کرد که از یک شریعت ابدی و جاودانی و جامع و کاملی مانند اسلام برخوردار شود. با این بیان روشن شد که اسلام قابل مقایسه با ادیان کنونی نیست. زیرا کتب آسمانی این ادیان تحریف شده و تغییر و تحوّل در آنها راه یافته است.
نکته دیگری که توجّه به آن مهم تر از مسائل قبلی است، این است که نباید به هیچ وجه تصوّر کرد که تکنولوژی غرب و صنعت پیشرفته آنان، مربوط به آیین و دین آنان است. کسانی که اهل مطالعه باشند، می دانند که کلیسا مدّت ها با علم در تضاد بود و بعضی از دانشمندان که برخی نظریه های علمی را ابراز کردند از ناحیه کلیسا محکوم E
شدند و توجّه به محتوای تورات و اناجیل نیز این مطلب را روشن می سازد که این تعلیمات به گونه ای نیست که بتواند بشریّت را در میدان های مختلف زندگی اداره کرده و آنان را به سعادت و رستگاری ایده آل برساند.
متقابلاً اسلام مشعل دار تمدّن و فرهنگ و علم است. اسلام ضمن اینکه انسان ها را از نظر معنوی به عالی ترین مدارج معنوی سوق می دهد و آدمی را از ظلمت و تاریکی مادّه به عالم نور و تجرّد و صفا و معنویّت متوجّه می سازد، از نظر دنیا هم نه تنها مخالف با علم نیست بلکه طرفدار علم و منادی فرهنگ و تمدّن است و این مسلمانان بودند که در پیشرفت علم و تمدّن پیشقدم بودند و به این حقیقت، حتّی تاریخ نویسان غیرمسلمان هم معرّف هستند. فی المثل یکی از شاگردان امام صادق«علیه السلام» جابر بن حیان بوده است که از آن امام بزرگ، اندوخته هایی از علم شیمی را کسب کرده که هم اکنون رساله هایی از آن در کتابخانه های بزرگ غرب وجود دارد.
امّا اینکه چرا مسلمانان این چنین عقب افتاده هستند، به دلیل آن است که مسلمانان به کتاب آسمانی خویش قرآن عمل نکردند. آنان در اثر دور افتادن از تعالیم دینی خود به ذلّت و فرومایگی تن دادند و سلطه استکبار را بر تمام ابعاد زندگی خویش پذیرفتند. اکنون که جرقه ای از اسلام در این کشور به وجود آمده، می بینیم چگونه دشمنان اسلام علیه آن به تکاپو افتادند. امید است تا مسلمانان بیدار شوند و به عظمت و مجد و عزّت خویش واقف شوند و به طریق واحد اسلام و قرآن باز گردند تا با عمل به آیین مترقّی خویش، سیادت و عظمت به آنان باز گردد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چرا مسلمانان، دین موسی و عیسی را قبول ندارند با آنکه آنها از پیامبران اولوالعزم و دارای کتاب می باشند؟مسلمانان، تمام پیامبران الهی را قبول دارند و به آنها با دیده تکریم و احترام می نگرند. و قران مجید که کتاب آسمانی مسلمانان است از پیامبران پیشین با بهترین اوصاف نام می برد. و ساحت مقدّسشان را از هر گونه صفات ناشایست منزّه می داند؛ ولی واضح است که قبول پیغمبری از پیامبران بدین معنی نیست که ما حق داشته باشیم برای همیشه از شریعت آن پیغمبر پیروی نماییم. بلکه با آمدن هر پیغمبر جدیدی از طرف خدا که طبعاً به مقتضای تکامل تدریجی افکار احکام و قوانینش کامل تر خواهد بود باید از او پیروی نمود و باقی ماندن بر دین پیغمبر سابق جایز نیست. از این رو مسلمانان می گویند که با آمدن پیامبر خاتم«صلی الله علیه وآله» و آوردن دین کامل و جاودانی اسلام، دیگر جایز نیست بر دین مسیح باقی ماند و این بر خلاف دستورات خود حضرت مسیح«علیه السلام» نیز می باشد؛ زیرا که آن حضرت به پیروان خود بشارت داد که پیامبری به نام احمد«علیه السلام» مبعوث خواهد شد و باید از او پیروی نمایید. عیناً مانند اینکه خود مسیحیان نیز به یهودیان که بر دین موسی«علیه السلام» باقی مانده اند اعتراض می کنند که چرا بعد از آمدن عیسی به او ایمان نمی آورید و پیرو او نمی گردید پس ملاحظه می کنیم که مسیحیان با آنکه به حضرت موسی«علیه السلام» عقیده دارند، در عین حال به یهود اعتراض می کنند که بعد از آمدن عیسی باقی ماندن بر دین موسی جایز نیست. درست همین اعتراض را مسلمانان به مسیحیان دارند و می گویند: درست است که حضرت عیسی از پیامبران الوالعزم و صاحب کتاب است، ولی بعد از آمده حضرت محمّد«صلی الله علیه وآله» دیگر پیروی از دین مسیح جایز نیست. این نکته را هم یادآور E
می شویم که مسلمانان، تورات و انجیل واقعی را قبول دارند و آن را کتاب آسمانی می دانند نه تورات و انجیل فعلی را؛ زیرا این کتاب ها تحریف شده و نادرست و فاقد هر گونه اعتبار است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
آیا ارزش یک شخص به ظاهر مسلمان(که بگوید خدا پرستم؛ نماز بخواند و روزه بگیرد و دروغ هم بگوید...) بیشتر است یا یک شخص کافر که خدا را هم قبول ندارد؟چنانچه شخص به ظاهر مسلمان اصلاً عقیده به خدا نداشته باشد و تنها در برخی اوقات تظاهر به اسلام می کند، نه اعمال وی بر طبق اسلام است و نه اعتقادات اسلامی را داراست، منافق است؛ و زیان و آزار چنین کسی، برای اسلام و مسلمین به مراتب بیشتر از شخص کافر است.
ولی اگر قلباً ایمان و اعتقاد به خدا دارد و در ظاهر هم برخی از عبادات اسلامی را انجام می دهد و اَحیاناً گناه هم مرتکب می شود؛ این شخص مسلمان، ولی گناهکار است و چنین شخصی بر کافر که اصلاً معتقد به خدا نیست برتری دارد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
آیا یک مسلمان می تواند در برابر سؤال شخص کافری که فلسفه حکمی را می خواهد پاسخ بگوید؟نظر به اینکه احکام و قوانین اسلام بر اساس مصالح و مفاسد استوار گشته، هیچ حکمی از احکام، بدون حکمت تشریع نشده است. ولی سخن اینجاست که وضع قانون در احکام اسلام، خداوند جهان است و اوست که براساس احاطه علمیی که نسبت به تمام شؤون زندگی افراد دارد، مناسب با جزئیات زندگی قوانین و مقرّرات صحیحی وضع می کند و سرّ اینکه قوانین دیگر که توسّط بشر وضع می شود، ناقص است. همین است که دید بشر نارسا و کوتاه است و نمی تواند به تمام احتیاجات و نیازهای بشر در زندگی احاطه پیدا کند و مناسب آن قانون وضع کند.
با این بیان، روشن می شود که چون ما احاطه فکری نسبت به فلسفه احکام نداریم جز در مواردی که فلسفه احکام قطعی است نمی توانیم اظهار نظر کنیم. بنابراین در برابر کسانی که منکر خدایند و خداوند را حکیم نمی دانند، نباید مطالب حدسی و تخمینی را که جنبه فرضیه و تئوری دارد، به عنوان فلسفه حکم بیان کرد. زیرا ممکن است در آینده، پیشرفت قلم، خلاف آن را ثابت کند در نتیجه افکار نسبت به احکام اسلام متزلزل گردد، راه صحیح برخورد با چنین اشخاص این است که نخست از طریق دلیل و برهان آن را مسلمان کرد تا اعتقاد به وجود خدای حکیم و همچنین اعتقاد به پیامبری رسول گرامی اسلام«صلی الله علیه وآله» پیدا کند و در نتیجه، این قبیل سؤالات آنان خود به خود حلّ شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E

چاپ

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی