وظایف رهبر

پرسشپاسخ
آیا اختیارات و وظائف ولی فقیه فقط منحصر به قانون اساسی است یا بیش از آن می باشد؟اختیارات و وظائف ولی فقیه در قانون اساسی با اصلی مشخص شده است. ولی آنچه معمولاً مورد نیاز بوده است در این اصل آمده است نه اینکه اختیارات او منحصر به موارد مذکور باشد چرا که در اصل دیگری از قانون اساسی ولایت مطلقه برا فقیه اعلام شده است.
و این دو اصل نیز با هم تعارضی ندارند. بلکه توضیح دهنده همدیگرند؛ یعنی یک اصل بیان کننده اختیارات و وظائف ولیّ فقیه در موارد غالب است. و اصل دیگر(ولایت مطلقه فقیه) بیانگر اختیارات ولی فقیه در مواردی است که پیش می آید و نیاز است ولی فقیه تصمیمی بگیرد که خارج از اختیارات مذکور در اصل اوّلی است و آن اصل نسبت به این موارد ساکت است و حکمی ندارد(1).

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) نقل با اختصار از کتاب پرسش ها و پاسخ ها، آیت اللَّه مصباح یزدی.
با توجّه به ولایت مطلقه فقیه، دیگر چه نیازی به مشاورین و متخصصین برای فقه می باشد؟ولی فقیه چون معصوم نیست و با غیب ارتباطی ندارد، در نتیجه از تمام مسائل و امور نیز آگاهی ندارد. بنابراین لازم است که ولی فقیه در امور مختلف سیاسی و نظامی و فرهنگی و آموزشی مشاورین و متخصصینی داشته باشد تا از نظرات آنها آگاه شود. ولی باید توجّه داشت که تصمیم نهایی با ولی فقیه است.
خداوند متعال به پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» دستور می دهند: «و مشاورهم فی الامر فاز اغرمت فتوکل عل اللَّه؛(2) در کارها با مؤمنان مشورت کن، امّا هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکّل کن».
بر اساس بینش دینی ما حضرات معصوم«علیهم السلام» عالم به علم الهی بودند، ولی مأمور بودند که با مردم و آگاهان در مسائل مشورت کنند، ولی در عین حال در آیه تصریح شده که عزم و تصمیم نهایی، با پیامبر است. وقتی پیامبر مشورت می کرد ولی فقیه به طریق اولی سزاوار به مشورت است چون بهره ای از علم غیب ندارد، ولی تصمیم گیری نهایی با ولی فقیه می باشد و آنچه او تصمیم گرفت لزوم اطاعت دارد(3).

« بخش پاسخ به سؤالات »
2) سوره آل عمران، آیه 159.
3) نقل با اختصار از کتاب پرسش ها و پاسخ ها، آیت اللَّه مصباح یزدی.
آیا جدایی مرجعیّت تقلید از رهبریّت نظام مشکلی به وجود نمی آورد؟از آن رو که رسیدن به فقاهت و اجتهاد و در نتیجه استنباط صحیح دین نیازمند گذراندن سالیان درازی در راه تحصیل علوم مختلف اسلامی و تلاش بی وقفه در جهت یافتن قدرت استنباط احکام دینی از منابع آن است. در هر زمان بر گروهی از افراد جامعه واجب است به این مهم بپردازند و نتیجه تحقیقات خود را در اختیار دیگران قرار دهند تا از این طریق آنها نیز قوانین اسلامی را بشناسند و به آن عمل کنند.
بنابراین مردم موظّف هستند برای شناخت احکام دینی نیز به فقها مراجعه کنند تا پس از آشنایی با حکام اسلام آن را در زندگی به کار ببندند. ای را در عرف دینی «تقلید» می گویند.
اما ولی فقیه به عنوان حافظ شریعت و مجری احکام و قوانین الهی و مقام رسمی برای تعیین مصداق در مواجهه با مشکلات به وجود آمده، تصمیم گیرنده نهایی در جامعه اسلامی از طرف شارع مقدّس معرّفی گردیده است. این مقام شامخ، شأنی است که برای فقهای جامع الشرایط در عصر غیبت از سوی ائمه معصومین«علیهم السلام» در نظر گرفته شده است.
نقش ول فقیه همان جلوگیری از انحرافات، حفظ وحدت، اجرای احکام دینی و تصمیم گیری در مورد مشکلات کلان و سرنوشت ساز کشور است و این امر از اختصاصات رهبر است و دیگران حق دخالت در آن را ندارند.
مطابق دیدگاه فقهاء هرگاه حاکم اسلامی حکمی صادر کند، بر همه مسلمانان و از جمله مراجع دینی تقلید و فقهای دیگر اطاعت از آن واجب است و هیچ فقیهی حق نقض حکم او را ندارد. بنابراین تفکیک مرجعیّت از رهبری هیچ گونه مشکل و یا تعارضی در رفتار وی پیش نمی آورد زیرا حوزه عملکرد این رو مقام از هم جدا می باشد، گرچه در صورت امکان جمع بین مرجعیّت و رهبری در یک شخص فوایدی داشت و از جهاتی بهتر بود(4).

« بخش پاسخ به سؤالات »
4) نقل با اختصار از کتاب پرسش ها و پاسخ ها، آیت اللَّه مصباح یزدی.

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی