کیفیت و حقیقت خواب دیدن

پرسشپاسخ
کیفیّت و حقیقت خواب دیدن چگونه است؟همه ما در زندگی خود خواب هایی دیده ایم که برخی از آنها به پاره ای امور پنهانی و مشکلات علمی و یا حوادث آینده از خیر و شر دلالت می کند. آری از هر کس که بپرسیم، یا خودش چنین رؤیاهایی داشته و یا از دیگران شنیده و چنین امری را نمی توان حمل بر اتّفاق دانست و گفت که: هیچ ارتباطی میان آنها و تعبیرشان نیست. مخصوصاً خواب های صریحی که اصلاً احتیاج به تعبیر ندارد.
البته این هم قابل انکار نیست که رؤیا، امری ادراکی است، که قوه خیال در آن مؤثّر و عامل است. و این قوّه از قوای فعالی است که دائماً مشغول کار است. بسیار می شود که عمل خود را جهت اخباری که از ناحیه حسّ لامسه و یا سامعه و امثال آن وارد می شود ادامه می دهد و بسیار هم می شود که صُوَر بسیط و مرکّب از صورت ها و یا معناهایی که در خزینه خود دارد، گرفته و آنها را تحلیل می کند؛ مانند تفضیلی که در صورت انسان تامّ الخلقه هست، گرفته به یک یک اعضا از قبیل سر و دست و پا و غیر آن تجزیه و تحلیل می کند. و یا بسائط را گرفته و ترکیب می کند. مثلاً از اعضایی که جدا جدا در خزینه خود دارد، انسانی می سازد. حال بسیار می شود که آنچه ترکیب کرده با خارج مطابقت می کند و بسیار هم می شود که مطابقت نمی کند مانند اینکه انسانی بی سر و یا ده سر بسازد.
و کوتاه سخن اینکه اسباب و عوامل خارجی که محیط به بدن آدمی است. از قبیل حرارت و برودت و امثال آن و همچنین عوامل داخلی که بر آن عارض می شود از قبیل مرض و ناملایمات و انحرافات مزاج و سنگینی مِعده و خستگی و غیر آن، همه در قوّه مخیّله و در نتیجه در خوابها تأثیر می گذارد. و لذا می بینیم کسی که(در بیداری و یا در خواب) حرارت و یا برودت شدید در او اثر کرده در خواب آتشی شعله ور و یا برف و سرمایی شدید مشاهده می کند و کسی که گرمای هوا در او اثر گذاشته و عرق او را جاری ساخته در خواب حمام گرم و یا خزینه و یا ریزش باران را می بیند. و نیز کسی که مزاجش منحرف و یا دچار پُریِ معده است، خواب های پریشانی می بیند که سر و ته نداشته چیزی از آن درنمی یابد.
و همچنین اخلاق و سجایای انسانی، تأثیر شدیدی در نوع تخیّل آدمی دارد. کسی که در بیداری دچار عشق و محبّت به شخص شده و یا عملی را دوست می دارد به طوری که هیچ گاه از یاد آن غافل نیست، در خواب هم همان شخص را می بیند و همان عملی را تکرار می کند.
و شخص متوهمّی که در بیداری دچار ترس و وحشت است و اگر ناگهان صدایی بشنود دچار توهّم می گردد و اشباح هولناک در نظرش مجسم می شود، در خواب نیز کابوس های وحشتناک می بیند. همچنین خشم و عداوت و عُجب و تکبر و طمع و نظایر اینها هر کدام آدمی را به تخیّل صورت های متسلسلی مناسب و ملایم خود وا می دارد. و کمتر کسی است که یکی از این سجایای اخلاقی بر طبیعتش غالب نباشد.
و به همین جهت است که اغلب رؤیاها و خوابها از تخیلات نفسانی است که یکی از آن اسباب خارجی و یا داخلی طبیعی و یا داخلی اخلاقی، نفس را به تصوّر آنها واداشته است. و در حقیقت نفس آدمی در این خواب ها همان کیفیّت تأثیر و نحوه عمل آن اسباب را در خودش حکایت می کند؛ و آن خواب ها حقیقت دیگری غیر این حکایت ندارند.
این است آن حقیقتی که منکرین واقعیّت رؤیا را به انکار واداشته و غیر آنچه ما گفتیم دلیل دیگری نداشته و به غیر شمردن عوامل مزبوری که به آنها پرداختیم (عواملی که در قوّه خیال آدمی اثر می گذارند) مطلب علمی دیگر ندارند.
و ما هم آن را مسلّم می دانیم، مُنتها بجاست تا به ایشان بگوییم: دلیل مذکور نمی تواند اثبات کند که به طور کلّی هر چه رؤیا هست از این قبیل است و حقیقت و واقعیّتی ندارد، بلکه این معنا را اثبات می کند که هر رؤیایی حقیقتی نیست. و این غیر مدعای ایشان است - مدعای ایشان این است که همه خواب ها خالی از حقیقت است.
آری همان طور که گفتیم خواب هایی در این میان هست که رؤیای صالح و صادق است و از حقایقی پرده برمی دارد که هیچ راهی به انکار آن نیست. و نمی توانیم بگوییم هیچ گونه رابطه ای بین آنها و بین حوادث خارجی و اموری که کشف و پیش بینی شده است، وجود ندارد.
پس از آنچه که بیان شد، این معنی روشن گردید که به طور کلّی هیچ یک از رؤیاها خالی از حقیقت نیست، به این معنی که این ادراکات گوناگونی که در خواب بر نفس آدمی عارض می شود و ما آنها را رؤیا می نامیم ریشه ها و اسبابی دارند که باعث پیدایش آنها در نفس و ظهورشان در خیال می شود و وجود این ادراکات حکایت از تجسّم آن اصول و اسبابی می کند که اصول و اسباب آنهاست. بنابراین صحیح است بگوییم برای هر رؤیایی تعبیری هست، لیکن تعبیر بعضی از آنها عوامل طبیعی و بدنی در حال خواب است.
و تأویل بعضی دیگر عوامل اخلاقی است. و بعضی دیگر سبب های متفرّقه اتّفاقی است؛ مانند کسی که در حال فکر در امری به خواب می رود و در خواب رؤیایی مناسب آن می بیند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا روح هنگام خواب از بدن بیرون می رود؟هنگام خواب، تعلّق روح به بدن کم می گردد، ولی علاقه اش به بدن همچنان محفوظ است. از این رو، اگر به بدن آسیبی رسد، روح متوجّه بدن می شود. توجّه به این نکته ضروری است که روح در درون بدن نیست تا از آن بیرون آید. روح حقیقتی بسیط و مجرّد است و مکان و زمان ندارد، مگر به لحاظ بدن و جسم؛ همان طور که «معنا» نه در درون لفظ است و نه در بیرون از آن، بلکه به آن تعلّق دارد.

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی