عشق و دوستی های خیابانی
پرسش | پاسخ |
چرا اسلام از رابطه دختر و پسر به ویژه آشنایی های تلفنی و خیابانی جلوگیری می کند؟ | «جوانی نوعی مدهوشی است». این سخن را انسان شناس بزرگ بی نظیر، پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» فرموده اند(1). بنابراین، دوستی ها و آشنایی ها، در مشورت با افراد باتجربه، با تدبیر آنان گره بخورد، تا شور و شادابی جوانی، در بستری سالم مسیر درست خویش را پیدا کند و در پایان با سعادت قرین گردد، نه خوشی! باید به این توجّه داشت که دختر و پسر روحیات ویژه ای دارند. دختران دو خصوصیّت دارند: 1. عاطفی اند؛ 2. آرمانی گرایانه و تا حدّ زیادی خیالپردازانه می اندیشند. و به همین خاطر فداکارند. پسران در این دوستی ها یک ویژگی مسلط دارند و آن «غریزی بودن» است و غریزه سه ویژگی دارد: 1. کور بودن؛ 2. سرکشی؛ 3. بی وفایی و نامهربانی. پس دوستی اگر با تدبیر و تأمّل همراه نباشد، سرانجام تلخ و غم انگیزی خواهد داشت. « بخش پاسخ به سؤالات » 1) مستی 5 گونه است: 1، 2، 3، 4، 5. مستی جوانی، میزان الحکمه. |
آیا کلمه عشق در آیات و روایات آمده است؟ | در آیات کریمه این لفظ اصلاً بکار نرفته است در احادیث(2) این لفظ بکار رفته جمله ای که ماده عشق در آن آمده این است: «افضل الناس من عشق العباده فعانقها واحبها بقلبه؛ برترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و با آن گردن بگذارد و آنرا با قلبش دوست داشته باشد» و در نهج البلاغه آنچه به نظر رسیده در یک مورد کلمه عشق بکار رفته(3) و از شرح نهج البلاغه فیض السلام در این جمله: «و من عشق شیئاً اعمی بصره؛ کسی که به چیزی عشق ورزید چشمش را کور می سازد». « بخش پاسخ به سؤالات » 2) اصول کافی، ج 2، ص 83؛ کتاب ایمان و کفر، باب العباده، ح 3. 3) نهج البلاغه، خ 108. |
عشق ورزیدن به جنس مخالف چه تحلیلی دارد؟ | انگیزه عشق یک پسر به جنس مخالف معمولاً انگیزه جنسی است هر چند او بخواهد آنرا به گونه ای دیگر توجیه و تفسیر کند و این عشق نمی تواند از قداستی برخوردار باشد عشقی که دارای قداست است محبّت به خدا و اولیاء اوست که صرفاً جنبه ی معنوی دارد بلکه عشق به اولیاء خدا هم به خاطر خداست و معیار و ضابطه در این مسأله این است که هر عشقی که به خدا باز گردد مورد تقدیس و تمجید است و هر عشقی که به خدا باز نگردد مطلوب و پسندیده نیست. عشق پسر و دختر نسبت به یکدیگر قبل از ازدواج مطلوب نیست زیرا معمولاً مستلزم اموری است که خلاف شرع و گناه می باشد مثلاً این عشق احیاناً مستلزم معاشرت و رفاقت و نگاه غیرمشروع است از این رو پسران و دختران برای اینکه خود را محدود و گرفتار و مبتلا نکنند شایسته است خود را گرفتار دوستی و عشق جنس مخالف نسازند و چنانچه در این معرض قرار گرفتند با تلقین و منصرف ساختن خود سعی کنند این عشق و دوستی را در خود از بین ببرند تا بتوانند موقع ازدواج آزادانه تصمیم بگیرند و همسر صالح و شایسته و مطلوب و ایده آل خود را که دارای عفت و تقوی و نجابت و دیانت است برگزینند و در بستر ازدواج، عشق و نیاز آن را تأمین کنند. در غیر این صورت ممکن است کورکورانه برای همیشه خویشتن را به دام بیندازند زیرا کسی که عاشق باشد کور است و نمی تواند عیوب را ببیند و به درستی قضاوت کند. « بخش پاسخ به سؤالات » |
تفاوت عشق مجازی و عشق حقیقی، در چیست؟ | آنگاه که جمال و زیبائی معشوق محدود، زوال پذیر، و درگذشت زمان علاقه به او ضعیف تر شود، و به عاشق آرامش دائمی و همیشگی ندهد، عشق به چنین معشوقی را عشق مجازی نام می گذاریم. امّا در صورتی که جمال و کمال معشوق نامحدود، زوال ناپذیر، و گذشت زمان در اثر درک بهتر و انس بیشتر نه تنها از آن عشق نکاهد بلکه آن را شدیدتر کند و برای معشوق آرامش همیشگی و لذّت دائمی بیاورد و در ایجاد نفس مطمئنه کند، آن عشق حقیقی است. جمال دنیا و جهان و انسان و آنچه در آنها هست محدود و جمال الله تبارک و تعالی نامحدودست. عشق و علاقه به دنیا و جهان و انسان آنگاه انسان را به جمال حق و ازلی پیوند می دهد و رنگ عشق حقیقی قرار می گیرد که در اندیشه نگاه ابزاری و در مقام عمل آنها را وسیله یافتن کمال الهی قرار دهیم. « بخش پاسخ به سؤالات » |
معیار ابراز عشق و علاقه به دیگری چیست؟ | عشق و دوستی که منشاء آن عاطفه باشد. اشکال ندارد. و عشق شهوی شخص به همسرش بلامانع است. و دوستی شهوی نسبت به غیر همسر صحیح نیست و شخص حق اظهار آن را ندارد. و از آنجا که عشق واقعی، زمینه اتحاد، همدلی است، عشقهای بی حدّ و مرز، زمینه ساز کینه و جدال و فساد است چه خوب گفته است که: عشق هایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود. در تجربیّات مشاورین خانوادگی ثابت شده است که اگر این عشقها، به ازدواج هم بینجامد، پایدار نخواهد بود. « بخش پاسخ به سؤالات » |
با وجود گرایش طبیعی انسان به زیبایی، پس چرا اظهار آن یا عشق ورزیدن به آن ممنوعیت دارد؟ | این سؤال درست به این می ماند که کسی بگوید چرا من وقتی زیبایی یک گل را در پارک درک می کنم، نمی توانم آرا ببینم و به خانه ببرم. این درست است که هر چیزی که از تناسبی برخوردار است زیباست و احساس تحسین آدمی را برمی انگیزد. امّا استفاده از آن با این اختیار وسیع آدمی نیز به هر شکل آزاد است؟ این هرج و مرج است و درست مخالف زیبایی. دین با صحه گذاشتن بر نیازهای آدمی راه تأمین آنرا هم نشان داده و حدود را برابر انسان نهاده که مساوی زیبایی هم هست. شهوات و امیال آدمی حدّ توقف ندارد. داستان حرمسراها و صدها همسر و بی بندوباری جنسی غرب حاصل آزادی امیال سرکش آدمی است. در حالی که توجّه به جمال و زیبایی اشکالی ندارد مثل زمین و آسمان . مظاهر الهی، می توان فریاد برآورد که عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست. اما در مورد جاهایی که فساد و عدم تناسب و زشتی آور است باید تعدیل را پذیرفت. و در مورد نیاز به جنس مخالف و اظهار عشق به او، ازدواج بستر کاملی برای چنین احتیاجی است. هنر و ابعاد گوناگون گفتاری (شعر) ادبیات و... جای ابراز همین ادراکات است. « بخش پاسخ به سؤالات » |