مسلمین و انحطاط

پرسشپاسخ
راه اساسی از میان برداشتن تفرقه و نفاق در اجتماعی چیست؟بهترین راه برای از بین بردن دشمنی ها و اختلافها، تقویت روح ایمان در افراد است. در این صورت روح گذشت و فداکاری در میان افراد جامعه زنده می شود و اختلافات جزئی باعث تفرقه و دشمنی و کینه توزی نمی گردد.
قرآن مجید مسلمانان را مورد خطاب قرار داده، می فرماید.«واعتصمو بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا وادکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا؛ همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا بر خودتان را یاد بیاورید، آن هنگام که با یکدیگر دشمن بودید، خدا بین دلهای شما الفت داد در نتیجه در اثر نعمت خدا[نعمت ایمان ] با یکدیگر برادر شدید.»(1)

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چرا استعمارگران بیشتر در کشورهای اسلامی به فعالیت می پردازند؟اولاً استعمارگران در هر کشوری که بتوانند سلطه پیدا کنند و منافع مردم را غارت کنند به فعالیت می پردازند.
ثانیاً آنان می دانند که اسلام طرفدار مستضعفان است و اگر آنان کشورهای اسلامی را آزاد بگذارند و به آنها فرصت دهند تا تعالیم اسلام را پیاده کنند، جایی برای استثمار و استفاده از منابع آنها باقی نمی ماند؛ چرا که تعالیم اسلام مسلمانان را به مبارزه علیه ظلم و استثمار بسیج می کند؛ از این رو با نفوذ خود از نفوذ اسلام در کشورهای اسلامی جلوگیری می کنند.
این وظیفه مسلمانان است که با مبارزه و تلاش به استعمارگران فرصت ندهند تا به بسط نفوذ خود در کشورهای اسلامی بپردازند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چرا تنها غرب در صنعت و تکنولوژی ترقی کرده است؟ آیا مسلمانان نمی توانستند در این زمینه پیشرفتی داشته باشند؟با یک بررسی و مطالعه اجمالی درباره قوانین اسلام به خوبی روشن می شود که اسلام در تمامی شؤون یک ملت زنده و متمدن عالی ترین قوانین را داراست.
در عصری که قرآن و قوانین اسلام قانون منحصر به فرد کشورهای اسلامی بود و مسلمانان با یکدیگر اتحاد داشتند و با استعمار و عوامل آن مقابله عملی می کردند و اجازه نمی دادند بیگانگان در عقاید و در حکومت آنها نفوذی داشته باشند، مسلمانان از نظر علمی پیشرفت چشمگیری کرده بودند؛ به گونه ای که جنبش های فکری و علمی مغرب زمین، تا حدود زیادی مرهون پیشرفت علمی آنان بود. برای اینکه در مقابل پیشرفتهای اخیر صنعتی مغرب زمین دچار خود باختگی نشویم و مفاخر علمی مسلمانان را فراموش نکنیم و بدانیم که تحقیقات علمی مسلمانان تا چه اندازه در جنبش علمی اخیر اروپا و غرب موثر بوده است، به گوشه ای از پیشرفتهای علمی و فنی مسلمانان اشاره می شود.
طب و بهداشت: اسلام توجه خاصی به بهداشت و سلامتی انسان دارد. این توجه خاص اسلام به حفظ سلامتی و بهداشت موجب شد که دانشمندان اسلامی در پیشرفت علم پزشکی قدمهای موثری برداشته آثار گرانبهایی از خود به یادگار بگذارند.
معروف ترین پزشک مسلمان محمد بن زکریای رازی است. او متجاوز از 200جلد کتاب و رساله تالیف کرده که اغلب آنها در زمینه علم پزشکی است. مهم ترین آنها کتاب «آبله و سرخک» است که از سال 498تا 1866میلادی چهل مرتبه به زبانهای گوناگون چاپ شده است کتاب مهم دیگر او «الحاوی الکبیر» است که به گفته ویل دورانت در E
سال 1279میلادی به لاتین ترجمه شد و تنها در سال 1542میلادی پنج بار به چاپ رسید. این کتاب مهم ترین مرجع علم پزشکی در جهان محسوب می شد. بنابر گفته گوستاولوبون فرانسوی، رازی روشهای تازه ای، از قبیل استعمال آب سرد در تب دایم، استعمال بادکش در سکته، مرهم جیوه و استفاده از روده حیوان در بخیه زدن زخم کشف کرد.
بعد از رازی یکی از چهره های علمی درخشان اسلام به نام بوعلی سینا طلوع کرد. گوستالوبون می نویسد:« کتابهای بوعلی سینا به تمام زبانهای دنیا ترجمه شده است این کتابها تا مدت شش قرن، اصل و مبنای علم پزشکی شناخته می شد و بخصوص در دانشگاههای فرانسه و ایتالیا فقط کتابهای بوعلی سینا جزء کتابهای درسی پزشکی بود».
ویل دورانت در کتاب خود می نویسد:« در دانشکده پزشکی دانشگاه پاریس دو تصویر زنگی از دو طبیب مسلمان آویخته اند که یکی رازی و دیگری بوعلی سیناست. پیشرفت جراحی نیز از دانشمندان اسلامی شروع شد و داروی بیهوشی، که از اکتشافات خیلی جدید شمرده می شود، بر جراحان اسلامی پوشیده نبود. آنان با بذرالنج مریض را بیهوش می کردند».
شیمی و داروسازی: به موازات پیشرفتهای وسیعی که در زمینه پزشکی و سایر علوم نصیب مسلمین گردید علم شیمی و داروسازی و گیاه شناسی، که مقدمه علم پزشکی به شمار می روند، نیز ترقی شایانی کرد. جرجی زیدان در کتاب «تاریخ تمدن اسلام» می نویسد».شکی نیست که مسلمانان، با تجربیات خویش علم جدید شیمی را پایه گذاری کردند، آنان بودند که بسیاری از ترکیبات شیمی را کشف کردند و بر اساس آن، E
اکتشافات شیمی جدید استوار گردید. دانشمندان علم شیمی اقرار دارند که مسلمانان اسید نیتریک، اسید سولفریک، اسید نیترو هیدرو کلوریک پتاس، جوهر نشادر، نمک نشادر، نیترات دارژان، کلورید سولفوریک، نیترات پتاس، الکل، قلیا، زرنیخ، بوریک و غیره را کشف کردند.»
ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» می گوید.«شیمی، به عنوان یک علم، تقریباً از ابتکارات مسلمانان است».گوستاولوبون فرانسوی اعتراف می کند که آنچه که در کتابهای شیمی می نویسند که لاوازیه به وجود آورنده این علم است درست نیست. او می نویسد« اگر لابراتورهای هزار سال پیش مسلمانان اکتشافهای مهم آنها در این علم نمی بود، هیچ وقت لاوازیه نمی توانست [در این علم ] قدمی به جلو بگذارد».
مسیوسدیو، مورخ مشهور فرانسوی، می نویسد:« پیشرفت کنونی اروپا مرهون علمی است که اسلام در سراسر شرق و غرب منتشر ساخت و به راستی باید اعتراف کرد که مسلمانان استادان اولیه ی ملتهای اروپایی بوده اند».
بنابراین، این گونه نیست که خداوند عالم اکتشافات را در اختیار متفکران مغرب زمین قرار داده؛ بلکه مسلمانان هم تا زمانی که از دستورات متعالی اسلام پیروی
می کردند پیشرو قافله تمدن و به گفته ی علمای مغرب زمین استادان اولیه ی تمدن اروپا و غرب بودند». لیکن، باید به این حقیقت تلخ اعتراف کرد که قرنهاست قوانین متعالی اسلام، عملاً از زندگی ملتهای مسلمان فاصله گرفته و در جوامع مسلمان کوچک ترین نشانه ای از آنها نیست.
قرنهاست که استعمار ننگین، عملاً اسلام را از مسلمانان جدا و منابع مادی و معنوی آنان را دست خوش تاراج قرار داده و آنها را با اموری مانند بی عفتی، نفاق و... درگیر E
ساخته است. این است وضع اسفباری که مسلمانان دچار آن هستند.
امید است که اکنون با پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی و با پیاده شدن نظام اسلام، به طور کامل، شکوه و عظمت اسلامی به ملت ایران باز گردد و دیگر ملتهای مسلمان نیز با الهام گرفتن از آنان دستخوش تحول قرار گیرند و زمینه برای حکومت عدل جهانی اسلام به دست امام زمان، عجل الله تعال فرجه، فراهم گردد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
آیا می توان با کنار نگذاشتن ارزشهای اسلامی و انسانی در علم و صنعت پیشرفت کرد؟چنانکه ارزشهای انسانی و اسلامی تضادی با صنعت و تکنیک داشتند ممکن بود سؤال شود که چگونه با وجود این ارزشها می توان به صنعت دست یافت، ولی اعتقاد به ارزشهای اسلامی و انسانی مستلزم این است که انسان خویشتن را به فضایل و کمالات انسانی آراسته کرد، خویشتن را از اخلاق زشت تزکیه نماید. انسان برای پرستش خداوند در این جهان آمده، تا از رهگذر انجام وظایف عبودیت به کمال مطلوب، که قرب به خدا است، نایل گردد. بدیهی است که لازمه این امر این نیست که انسان از علم و صنعت بهره نبرد؛ بلکه علم و تکنیک، خود می تواند وسیله ای برای نیل به این هدف باشد.
آری کسانی که از اسلام این برداشت را دارند که باید از زندگی مادی فاصله گرفت و به هیچ یک از نعمتهای دنیوی توجه نکرد و همواره مشغول به عبادت بود و به طور کلی زهد در دنیا را این گونه تفسیر می کنند، زمینه ای برای آن شبهه وجود خواهد داشت؛ اما براساس برداشت صحیح از اسلام و تعالیم حیات بخش آن که اسلام دینی جامه و کامل است، دستورات آن تمام ابعاد زندگی را شامل می شود و همان گونه که برای زندگی آن جهان تکالیف و وظایفی قرار داده، برای این جهان نیز احکام و دستورات حیات بخشی مقرر فرموده است، استفاده از علم و صنعت، نه تنها ممنوع و مذموم نیست بلکه مورد تاکید نیز هست؛ چرا که اساساً اسلام، دین علم و دانش است و اینکه مسلمانها از کاروان تمدن و صنعت عقب مانده اند، نه به خاطر اعتقاد دینی آنان، بلکه به دلیل عمل نکردن به تعالیم اسلام است. همچنانکه پیشرفت علمی و صنعتی غرب به این دلیل نبوده است E
که از اسلام فاصله گرفتند و به مسیحیت گرایش پیدا کردند. چرا که کلیسای مسیحیت در طول چند قرن [قرون وسطی ]با علم و پیشرفتهای علمی مخالفت می کرد.
امید است که انقلاب اسلامی ایران بتواند حقیقت اسلام را، آن چنانکه هست، به دنیا معرفی کند و با پیشرفت گسترده علم و تکنیک در ایران اسلامی کشور ما به عنوان الگویی از یک کشور اسلامی معرفی شود و از این رهگذر مسلمانان و همه ملل جهان ره متوجه اسلام سازد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
آیا می توان گفت غرب در پیشرفت خود در بسیاری از موارد از حقایق قرآن استفاده کرده است؟نخست باید دید قرآن مجید برای چه هدفی نازل شده است. هدف از نزول قرآن عبارت از هدایت مردم به سوی خدا و معنویت است، بنابراین هر که در این مسیر بیشتر پیشرفته باشد به قرآن بیشتر عمل کرده و از این کتاب انسان ساز بیشتر استفاده نموده است. غرب در لجن زار مادیت و فساد دست و پا می زند و از معنویت و کمال انسانی کاملاً بی بهره است؛ با این وصف چگونه می توان گفت که آنان از قرآن استفاده کرده اند. آری این صحیح است که بسیاری از حقایق علمی از آیات قرآن استفاده می شود و غرب در علوم طبیعی پیشرفته تر از ما هستند؛ ولی این پیشرفت آنان سودی برایشان ندارد؛ چرا که آنان از هدف عالی قرآن دور افتاده اند. امید است مسلمانان، که بیشتر از معنویت قرآن استفاده کردند، با قطع سلطه ابرقدرتها و رسیدن به خودکفایی بتوانند از تمام ابعاد قرآن مجید استفاده کرده، به موازات پیشرفتهای معنوی و اخلاقی بتوانند در علوم و صنایع هم بر غرب تفوقّ پیدا کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چرا ملل غربی پیشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟اولاً باید توجه داشت که پیشرفت در غرب، تنها پیشرفت صنعتی است و پیشرفت در صنعت را نمی توان به معنای تمام، ترقی و پیشرفت دانست؛ زیرا ترقی یک جامعه ی انسانی را باید در همه ی ابعاد و در سطح همه ی نیازهای آن جستجو کرد. یکی از مهم ترین بعدهای انسان، بعد معنوی و روحی و اخلاقی انسان است، که متأسفانه در غرب فراموش شده است. ما می بینیم نه تنها اخلاق و معنویت و ارزشهای والای انسانی به موازات تکنولوژی و صنعت در غرب است، بلکه دچار انحطاط و سقوط نیز شده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چرا اروپائیان در علم به درجات عالی رسیدند؟پیشرفت در علوم مادی ملازمه ای با پیشرفت در اخلاق و معنویت ندارد. پیشرفت در هر یک از این دو زمینه نیاز به تلاش ویژه دارد. غرب، اخلاق و معنویت را نادیده گرفته، ولی در علوم مادی تلاش کرده است؛ از این رو در این راه پیشرفته است. باید توجه داشت که این پیشرفت، گرچه باعث رفاه بیشتر در زندگی مادی انسانها است؛ ولی خطر آن به مراتب بیشتر و سهمگین تر است. ما امروز در اثر ناهماهنگی علم و اخلاق شاهد فجایع و جنایات ابرقدرتها به خاطر پیشرفت تکنولوژی و در اختیار داشتن سلاحهای پیشرفته می باشیم.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چرا فساد اخلاقی در جوامع غربی موجب ضعف و انحطاط تمدن آنان نشده است؟اگر براساس بینش مادی به جوامع غربی و تمدنهای آنان نگاه کنیم، در قضاوت مادی گرایانه تمدنهای آنان را پیشرفته و خالی از نقاط ضعف خواهیم دید؛ ولی در اینکه آیا تمدن دارای نقاط ضعف هست یا نه و اینکه چه تمدنی به انحطاط و سقوط نزدیک و چه تمدنی راه ترقی و پیشرفت را طی کرده است، تنها نباید از دیدگاه مادی بدان نگریست، بلکه باید ارزشهای اخلاقی و معنوی هم به عنوان معیار در نظر باشد . باید توجه داشت که انسانیت انسان به کمالات روحی و معنوی او است و اگر انسان منهای ارزشهای اخلاقی و معنوی مطالعه شود، ملاکی برای تقدم و برتری وجود نخواهد داشت.
با این وصف، روشن می شود که در تمدنهایی که ارزشهای اخلاقی در سطحی نازل وجود دارد و فساد اخلاق در آنها شایع می باشد ضعف و انحطاط وجود دارد و پیشرفت در صنعت و تکنیک دلیلی بر این نیست که تمدن آنها به طور مطلق پیشرفته است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
چرا پیروان ادیان دیگر، مانند یهودیان و مسیحیان ثروتمند و مرفهند اما پیران اسلام در فقر و عقب ماندگی به سر می برند؟اولاً این موضوع درست نیست که تمامی پیروان ادیان دیگر ثروتمند و در رفاه هستند؛ زیرا در میران پیروان ادیان دیگر هم افراد بسیاری را سراغ داریم که بیچاره و تهیدست می باشند. همچنین در میان مسلمانان هم افراد بسیاری ثروتمند هستند.
ثانیاً نباید پیروان ادیان را با یکدیگر مقایسه کرد؛ بلکه باید تعالیم اسلام را با ادیان دیگر سنجید با مقایسه بین تعلیمات اسلام و ادیان دیگر به خوبی روشن می شود که اسلام افراد را از بیگاری و تنبلی برحذر داشته و آنان را به کار کردن و تأمین نیازهای مادی و معنوی ترغیب نموده است، گذشته از اینکه ثروت و توانایی مادی یا فقر و تهیدستی معیار سعادت و کمال نیست؛ زیرا نباید تنها جنبه جسمی و مادی انسان را مورد توجه قرار داد. انسان دارای بعد معنوی و به تبع آن دارای تکامل مادی و معنوی است. افرادی که در دنیا تقصیری در به دست آوردن ما ندارند و در فقر به سر می برند، می توانند با تلاش در راه تحصیل کمالات معنوی، خویشتن را به عالی ترین مراحل کمال برسانند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
آیا اسلام با تکنیک موافق است و اگر موافق است چرا مسلمانان عقب مانده هستند؟از نظر اسلام صنعت و تکنیک در صورتی که هم آهنگ با اخلاق و معنویات باشد اشکالی ندارد؛ از این رو عقب ماندگی مسلمانان را نباید ناشی از عقب ماندگی اسلام دانست. اسلام از نظر تعالیم و دستورات، جامع و کامل و غنی است و عالی ترین تعلیمات و دستورات را که سعادت انسان را در تمام شؤون مادی و معنوی، در جمیع ابعاد زندگی، تأمین می نماید داراست.
اگر مسلمانان به قوانین حیات بخش و زندگی ساز اسلام عمل کنند، بر تمام ملل و اقوام جهان تفوق خواهند داشت. همچنانکه در قرآن کریم آمده است:« ولاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین؛ سست نباشید و اندوهگین نباشید. شما اگر مؤمن باشید، بالاترین همه اقوام و ملتها هستید».(2)

« بخش پاسخ به سؤالات »
E
آیا مذهب عامل عقب افتادگی مسلمانان است؟اگر با کمی دقت اسلام را مورد مطالعه قرار دهیم، خواهیم دید اسلام در تمام زمینه های مادی و معنوی بهترین و عالی ترین قوانین را داراست و چنانچه ملتها و جمعیتها واقعاً خواستار تعالی و ترقی خویش باشند، باید آن قوانین را مورد عمل قرار دهند. دلیل این مطلب مسلمانان پیشین هستند که در زمانی که اروپا و آمریکا در توحش به سر می بردند، مسلمانان صاحب دانشگاه و اکتشافات و اختراعات بودند.
مسیو سدیو، مورّخ مشهور فرانسوی، می نویسد:« تمدن امروز اروپا مرهون دانشهایی است که اسلام در سراسر شرق و غرب منتشر ساخت و حقیقتاً باید اعتراف کرد که مسلمانان استادان اولیه ی ملل اروپا بوده اند. در زمانی که غرب در آتش جهل می سوخت و دانشمندان خود را به جرم علم و دانش زنده زنده می سوزانید، اسلام در اثر برنامه های عالی خود دانشمندانی چون: جابر بن حیان (بنیانگزار شیمی، محمدزکریای رازی و بوعلی سینا (در زمینه طبّ و داروسازی)، ابو نصر فارابی و خواجه نصیر الدین طوسی و ابوریحان بیرونی (در زمینه ریاضیات و نجوم) و دانشمندانی دیگر در زمینه های دیگر در دامن خویش تربیت کرد، که کتابهای بسیاری از این دانشمندان هنوز هم مورد استفاده ی دانشمندان جهان است»
با این توضیح مختصر معلوم شد که آیین صحیح، نه تنها عامل عقب افتادگی نیست؛ بلکه بزرگ ترین عامل پیشرفت و ترقی جامعه است. همانطور که در تاریخ آمده است مسلمانها تا زمانی که به احکام قرآن و دستورات اسلام عمل می کردند، بر جهان حاکم بودند؛ اما عقب افتادگی، سرخوردگی، بدبختی و بیچارگی مسلمانها از آن زمان شروع شد که دستورات دین را از متن زندگی خویش خارج ساختند. امید است مسلمانها E
از خواب گران برخیزند و عظمت و سربلندی از دست رفته ی خویش را با به کار بستن دستورات و قوانین حیات بخش اسلام، دوباره به دست آورند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
وحدت مسلمین حول چه محوری باید صورت گیرد؟آنچه افراد باید در آن وحدت داشته باشند خط اسلام راستین است که در خط امام متبلور است و اگر افراد اسلام را معیار قرار دهند به هیچ وجه درگیری به وجود نمی آید و اختلاف باقی نمی ماند و اختلاف سلیقه ای بزودی حل می شود و ضرری ایجاد نمی کند بر این اساس باید توجه داشت که افراد تا چه مقدار معیارهای اسلامی را در نظر بگیرند و تا چه اندازه به اهداف گروهی توجه می کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا این مارکسیستها و چپ گراها که هیچ نمی فهمند از نظر مادیات و صنعت پیشرفته اند ولی ما خداپرستان دانا و فهمیده به هیچ نرسیده ایم؟نخست باید ترقی صنعتی شرق یا غرب و عقب افتادگی ما را در صنعت تحلیل کرد به اندکی تفکر در این زمینه روشن می شود که نه آنها به خاطر افکار و مسائل ماوراء طبیعت ترقی کردند نه عقب افتادگی ما معلول این اعتقادات است آنان در اثر تلاش و کار و به دست گرفتن قدرت پیش رفتند و ما در اثر تکیه کردن به آنان و پذیرفتن ذلت و زبونی و برخی عوامل دیگر چنین شده ایم و اگر ما چنانکه باید و شاید به دستورات اسلام عمل کرده بودیم نه تنها در بعد معنوی و روحی که پیشرفت و تکامل آن مهم تر است از دیگران پیشقدم بودیم بلکه در جنبه های صنعتی هم نیازی به آنان نداشتیم آنچه مهم است این است که در مارکسیسم تنها به بعد مادی انسان توجه شده و تکامل روحی معنوی بطور کلی نادیده گرفته شده است در حالی که جنبه ی معنویت و تکامل معنوی انسان به مراتب مهم تر است و نادیده گرفتن آن باعث می شود که انسان در ردیف حیوانات به حساب آید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا علت عقب ماندگی مسلمانان غیر قابل درک بودن مفاهیم قرآن نیست؟آشنا نبودن ما با مفاهیم قرآن بدان جهت است که ما نسبت به قرآن، آن چنانکه شایسته است، تأمل و دقت نکرده، به معانی آن توجه نکرده ایم و الا اگر انسان در قرآن تأمل کند و از سخنانی که امامان معصوم«علیهم السلام» در باره معانی قرآن بیان کرده اند الهام بگیرد، می تواند تا حدود زیادی به معانی قرآن دست یابد. قرآن دارای ظاهر و باطن، بلکه به تعبیر برخی روایات دارای بطونی است،(3)که امامان«علیهم السلام» نسبت به آنها آگاه بوده اند.
بنابراین ، دلیل عقب افتادگی مسلمانان توجه نداشتن به قرآن و عمل نکردن به آن است که اگر مسلمانان به مفاهیم و معارف قرآن توجه می کردند و به آن عمل می نمودند، عظمت از دست رفته خود را باز می یافتند. تنها رمز پیشرفت مسلمانان در صدر اسلام عمل کردن به تعالیم قرآن بود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا وجود اختلاف و تفرقه در بین مسلمانان با حقانیت اسلام منافات ندارد؟این استدلال که اگر دین یا نظریه ای درست بود مردم درباره آن اختلاف پیدا نمی کردند صحیح نیست چه بسیار حقایق و واقعیتهایی که هر انسان با انصاف و حقیقت جویی می تواند درستی آنها را به خوبی درک کند و به صحت آن اذعان نماید؛ ولی عوامل گوناگون عده ی زیادی را از درک حقیقت باز می دارد و آنها را در مورد آن دچار شک و تردید می سازد. وجود اختلاف در حقایق دینی و نیز حقایق علمی موجب آن نشده است که انسانهای آزاده و حق جو لحظه ای از تلاش و کوشش برای درک حقیقت و واقعیت باز ایستند، بلکه درباره هر دین و نظریه ای به تحقیق و کاوش خود ادامه می دهند تا با دلیلهای روشن حقایق را درک کنند اسلام نیز یکی از همان حقایق است که اختلافهایی که در باره آن پیدا شده است. هیچ انسان منطقی را از تحقیق و کاوش درباره ی آن باز نمی دارد؛ زیرا که با وجود اختلافهای مذهبی و فرقه ای اصولی ثابت و مورد اتفاق وجود دارد که از راه آنها می توان حقیقت را درک کرد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا مسلمانان پس از رحلت پیامبر«صلی الله علیه وآله» از اجرای کامل اسلام سرباز زدند و به جاهلیت برگشتند؟ آیا ممکن نبود خداوند برنامه اصلاحی اسلام را طوری قرار دهد که وقفه ای در آن حاصل نگردد؟نکته ی اساسی اینکه کمال و ترقی انسانها در این است که راه هدایت و پیروی از تعالیم الهی را، اراده و اختیار خود انتخاب کنند؛ زیرا تنها در این حالت است که ایمان و کارهای نیک انسان ارزش واقعی خواهد داشت؛اما اگر در انتخاب راه حق و در پیروی از دستورهای پیامبران انسان را مجبور کنند، ایمان و کارهای نیک او ارزش واقعی نخواهد داشت. با توجه به این اصل کلی، پیامبری که از طرف خداوند متعال بهترین برنامه ها را برای انسان آورده است دارای چنان قدرت و نیرویی نیست که هیچ گونه مخالفت و سرپیچی از تعالیم او امکان پذیر نباشد؛ بلکه بر طبق اصل اختیار باید ندای الهی و دعوت حق را به گوش همگان برساند، و افراد را در انتخاب راه آزاد بگذارد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چگونه مسلمانان می توانند به سعادت دست یابند؟مسلمانان در صورتی می توانند سعادت و عظمت را کسب کنند که دارای حکومتهای مستقل و غیر متکی باشند؛ زیرا تا وقتی که ملتها تحت اسارت کشورهای بزرگ استعماری و حکومتهای مزدور و دست نشانده هستند، نمی توانند رشد علمی و عظمت و سعادت داشته باشند و ناگزیر بازاری برای کشورهای مترقی خواهند بود.
امید است با الهام گرفتن ملتها از انقلاب اسلامی ایران با کوتاه کردن دست ابرقدرتها بتوانند در پرتو تعلیمات مترقی اسلام تعالی و عظمت یابند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا با اینکه مسیحیت کنونی به انحراف و خرافه کشیده شده در جهان گسترش یافته و در مقابل، اسلام، که آیین صحیح و بدون انحرافی است، نفوذ و گسترش کمی کرده است؟گرایش اکثریت مردم به مذهب و یا دینی نمی تواند دلیل درستی آن دین و مذهب باشد؛ همچنانکه پیشرفت نکردن آیینی، در سطح وسیع، نمی تواند دلیل باطل بودن آن باشد. اگر مانعی بر سر راه آیین حق وجود نداشته باشد و تبلیغات صحیح گسترده ای برای آن انجام گیرد، پیشرفت می کند. همچنانکه آیین باطل هم ممکن است در اثر تبلیغات وسیعی که برای آن می شود و در اثر عوامل دیگر در قشر وسیعی از مردم نفوذ کند، از این رو قرآن مجید در برخی از موارد اکثریت را مورد توبیخ قرار می دهد و می گوید:«اکثرهم لایعقلون؛بیشتر آنان تعقل نمی کنند». همواره دشمنان اسلام جلوی نشر تعالیم حیات بخش آن را می گرفته اند و نمی گذاشته اند که مردم به حقایق اسلام، آن چنانکه هست، آگاهی یابند. با وجود این که وسایل تبلیغاتی مسلمانان نیرومند نبوده است پیشرفت و نفوذ اسلام در عصر حاضر روزافزون است و همواره افراد بسیاری به آیین اسلام گرایش پیدا می کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
گفته می شود در برخی از آیات قرآن به سفر انسان به ماه و دیگر کرات اشاره شده است. در این صورت چرا ما مسلمانان در این امر پیشقدم نبوده ایم؟اولاً مسلمانان باید در قرآن و تعالیم متعالی آن تدبر نموده، زندگی خویش را با آن تطبیق دهند. عدم پیشرفت مسلمانان در زمینه های علمی معلول کتاب آسمانی آنان نبوده است؛ بلکه معلول ضعف و سستی خود آنان بوده است همچنانکه قرآن مجید به صراحت می فرماید:« ولاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین ؛(4) سست و اندوهگین نباشید. شما در صورتی که ایمان داشته باشید برترین ملت می باشید».
قرآن مجید در آیات بسیاری به تدبّر و تفکر و اندیشیدن در آفرینش آسمانها و زمین و ویژگیهای آنها امر کرده است.
ثانیاً مسلمانان در صنایع و اکتشافات علمی نسبت به دیگران پیشقدم بوده اند. باید در تاریخ پیشرفت علوم و صنایع مطالعه کرد تا معلوم گردد که مسلمانان در این زمینه پیشقدم بوده اند.
در عصری که قرآن و قوانین اسلامی تنها قانون کشورهای اسلامی بود، مسلمانان از نظر علمی تا آنجا پیشرفته بودند که جنبش های فکری و علمی مغرب زمین تا حدود زیادی مرهون خدمات علمی آنان بوده است، چارلزگدیز، رئیس هیئت مدیره موسسه آمریکایی مطالعات اسلام شناسی، ضمن سخنانی که درباره اسلام دارد می گوید:« در ظهور و پیشرفت هر جنبه از فرهنگ و زندگی اقتصادی غرب، یعنی: هنر، معماری، غذا، پوشاک، طب، دریانوردی، ریاضیات و هیئت مردم اروپا و آمریکا مدیون تمدن اسلامی هستند».
مسیوسدیو، مورخ مشهور فرانسوی، می نویسد:« ترقی تمدن امروز اروپا مرهون علومی است که اسلام در سراسر شرق و غرب منتشر ساخت. حقیقتاً باید اعتراف کرد که مسلمانان استادان اولیه اروپاییان بوده اند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
با اینکه پیامبر اسلام«صلی الله علیه وآله» مردم را به تحصیل و دانش دعوت کرده است چرا امروز بسیاری از مسلمانان بیسواد و تحصیل نکرده هستند؟تا زمانی که مسلمانان از تعالیم متعال اسلام انحراف پیدا نکرده بودند، علم و دانش، برق آسا در میان آنان در حال پیشرفت بود. گواه این امر کتابخانه ها و دانشگاههای عظیم اسلامی است که در تاریخ ثبت شده است. زمانی که وسایل چاپ اختراع نشده بود، تنها کتابخانه مراغه چهارصد هزار جلد کتاب داشت و کتابخانه بیت الحکمه در بغداد چهار میلیون جلد کتاب، داشت . کتابخانه های سایر کشورهای اسلامی نیز از کتابهای علمی بود.
حتی تا قرون اخیر و پیش از گسترش استعمار یابد، افراد باسواد در میان مسلمانان زیاد بود، به عنوان نمونه اکثریت قریب به اتفاق ملت الجزایر پیش از استعمار فرانسه باسواد بودند، ولی پس از گسترش یافتن نفوذ استعمار و افتادن امور به دست بیگانگان جریان برعکس شد.
در قرون اخیر که بعضی از سران کشورهای اسلامی به جان یکدیگر افتادند و بیگانگان نیز به آتش نفاق و اختلاف دامن زدند، دوران رکود و جمود مسلمانان آغاز گردید. مسلمانان از توسعه و رشد باز مانده، اکثریت آنان به بیسوادی گرائیدند، به طوری که بیشتر آنها از ابتدایی ترین سطح دانش [خواندن و نوشتن ] محروم گردیدند. امیدواریم بار دیگر مسلمانان با الهام گرفتن از دستورهای اسلام نهضت علمی خود را تعقیب کنند که هم اکنون نشانه های این بیداری نیز در آنها دیده می شود.(5)

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا جوامع اسلامی امروز از نظر سایر ملل جهان، متمدن ترین جوامع بشری هستند.؟آنچه مسلم است این است که جوامع اسلامی در عصر حاضر نمی توانند نماینده مناسبی برای اسلام باشند. چنانچه کسی بخواهد اسلام را از دریچه ای عملکرد مسلمانان ببیند، موفق به دین چهره واقعی اسلام نخواهد شد.
یکی از اندیشمندان اسلامی که از اعمال ناصحیح و خلاف کاری های مسلمانان به ستوه آمده با سوز و گداز می گوید:« چهره واقعی اسلام در زیر عملکرد ناصحیح مسلمانان پنهان گشته، به طوری که سایر ملل قادر به شناخت آن نیستند».
بنابراین، اگر با دید واقع بینانه ای به خود اسلام بنگریم، خواهیم دید که قوانین اسلام از بهترین قوانین بشری، در هر زمان، است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا دانشمندان مسلمان در زمینه صنعت اختراعی نکرده اند، در صورتی که غربی ها در صنعت و اختراعات صنعتی بسیار پیشرفته اند؟اولاً باید توجه داشت که اسلام و ادیان آسمانی برای بهزیستی مادی انسانها نیامده اند، بلکه هدف ادیان، تکامل انسان در همه ی ابعاد زندگی، به ویژه جنبه های معنوی است. بر این اساس آنچه از نظر ادیان، مهم و قابل توجه است گرایش انسانها به خدا و عمل صالح و در یک کلمه عبودیت او است.
بنابراین، رسالت ادیان این نیست که انسان در صنعت و تکنولوژی پیشرفت؛ کند، بلکه رسالت ادیان این است که بشر از معنویت و فضایل اخلاقی برخوردار باشد و برخورداری از رفاه مادی تنها وسیله ای برای نیل به این هدف اساسی و بزرگ است.
بنابراین، اگر جامعه ای از نظر اخلاقی و معنوی دچار انحطاط شد، گرچه در صنعت و تکنولوژی پیشرفت کرده باشد، از نظر دین نمی توان آن را پیشرفته دانست.
ثانیاً اینکه پیشرفت علم و صنعت تنها به غربی ها نسبت داده شود و برای دانشمندان مسلمان در این زمینه سهمی در نظر گرفته نشود از نظر تاریخی قضاوتی ناصحیح و دور از انصاف است. زیرا براساس حقایق تاریخی مسلمانان سهم بزرگی در پیشرفت تمدن مغرب زمین داشته اند؛ بلکه می توان گفت مسلمانان تمدن و پیشرفت علمی را بنیان نهادند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چگونه است که غرب در کنار پیشرفت صنعتی در قوانین بهداشتی و آداب مباشرت نیز پیشرفته تر است؟اینکه در کشورهای خارجی، به طور عام، قوانین بهداشتی و آداب معاشرت و دوستی بیشتر از کشورهای اسلامی مراعات می شود صحیح نیست. برعکس، در کشورهای غربی عواطف انسانی ضعیف است و معاشرتها و دوستیها در حد مطلوب نیست و شاید بتوان گفت که مسلمانان در این زمینه جلوتر هستند. بله کشورهای غربی از نظر تکنیک و صنعت پیشرفته ترند، لیکن این را نمی توان دلیل برتری آنان به طور مطلق دانست، چون در مقابل، اخلاق و معنویت تا حد زیادی در میان آنان سقوط کرده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
علت نابسامانیهای جامعه انسانی چیست؟علت اساسی تمام نابسامانیها را می توان پایبند نبودن به یک مذهب صحیح دانست، زیرا تجربیات تاریخی ملل پیشین ثابت می کند که جامعه ی انسانی بدون پایبندی به یک مکتب آسمانی، که عقل و وجدان انسان را راضی کند، نمی تواند سعادتمند شود. هیچگاه قوانین انسانی نمی تواند جایگزین ایمان و عقیده دینی گردد. تا زا طریق ایمان در افراد جامعه انگیزه ی خیر و نیکی و دوری از زشتی و پلیدی ایجاد نشود، با هیچ نیرویی نمی توان جامعه را به سوی کمال و سعادت سوق داد. بزرگ ترین اشتباه تمدن کنونی همین است که برای اصلاح نابسامانیها به هر چیزی جز به دین و مذهب فکر می کند و نیروی عظیم ایمان و عقیده را به حساب نیاورده، نقش عمده ی آن را در اصلاح جامعه ی انسانی نادیه می گیرد. به همین علت از کوششهای فراوانی که انجام می گیرد نتیجه ای به دست نمی آید، بر نابسامانیها افزوده می شود و هیچ جنبه ای از جنبه های فساد و تباهی اصلاح نمی شود مگر آنکه آن مشکل از گوشه ای دیگر و در شکلی دیگر بروز می کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا مسلمانان در زمینه های مختلف اختراعاتی داشته اند؟با مطالعه تاریخ به خوبی می توان دریافت که مسلمانان در زمینه علم و صنعت پیشرفتهای قابل ملاحظه ای داشته اند.
در صنعت کشتی سازی و کشتیرانی، ساختن قطب نما، ساعت سازی ، تونل زدن و حفر چاه عمیق، اختراع هواپیما و... موفقیتهای قابل ملاحظه ای داشته اند که برای نمونه به داستان اختراع هواپیما اشاره می شود.
نخستین شکافنده آسمان و اولین انسانی که با وسیله پرواز به هوا برخاست مردی مسلمان از اهالی اندلس بنام عباس بن فرناس بود. او نخستین کسی بود که شیشه را از جنس شفاف اختراع کرد. عباس بن فرناس اغلب در حال تفکر بسر می برد و در پیرامون خلقت و آثار عظمت حق تعالی تفکر می کرد. با خود می گفت که این ستارگان زیبا و خیال پرور، این کوههای پابرجا و استوار و این پرندگان گوناگون، هریک، هزاران هزار رمز نهفته دارند که انسان قادر است به اندکی از آن دست یابد.
او در عین زهد و تقوی از صنعتگران اسلامی نیز به شمار می رفت روزی در حال قرائت قرآن در سوره ملک خواند که :« اولم یرو الی الطیر فوقهم صافات و یقبضن من یمسکهن الا الرحمن انه بکل شی ء بصیر؛(6) آیا آنان درباره پرنده، که در بالای سرایشان، است تفکر و تدبّر نمی کنند که گاهی با بالهای باز و گاهی با بالهای جمع شده در آسمان سیر می کنند؟ چه نیرویی جز نیروی قهار خدا می تواند او را در جوّ نگاه دارد و او به هر چیز بیناست».
او روزهای زیادی درباره این آیه، چگونگی هوا و ساختمان بدن پرندگان و حالت بال زدن آنها و طرز فرود آمدن آنها می اندیشید. تا اینکه در اولین مرحله، بدن خود را با بالهای پر از پر پوشانید و با تسمه های متعدد بست و به هوا پرواز کرد، ولی بیش از چند متر قدرت صعود در خود ندید و بلافاصله به زمین خورد. قسمتی از پشت او مجروح گشت و ناچار گردید مدتی استراحت کند.
وی دوباره به مطالعه پرداخت و در سال 813میلادی، برابر با قرن سوم هجری، اولین هواپیمای خود را از فلزی کم وزن ساخته، برای آن دو اسکلت فلزی شبیه به دو بال تعبیه کرد. و اطراف اسکلت را با پوششی محکم بست، تا داخل آن پر از هوا باشد و حرکت را سریع تر کند. سپس در برابر چشم هزاران تن مسلمان اندلسی قرطبه بر هواپیمای خویش سوار شد و تا ارتفاع چند متری در هوا گردش کرد و سپس بر روی زمین نشست وی پس از آن به تکمیل آن پرداخت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اسلام در ابتدای ظهور خود به اندازه ای نیرومند و قوی بود که تا قلب اروپا پیش رفت. علل انحطاط و سقوط آن رد قرون بعد چه بوده است؟نکته ای که در پاسخ این سؤال در خور تأمل و دقت است بررسی عمیق درباره عوامل پیشرفت اسلام و مسلمین در صدر اسلام است. مطالعه تاریخ اسلام این حقیقت را برای ما روشن می سازد که اسلام در آغاز پیدایش در موضع ضعف قرار داشت. پیامبر اسلام در سالهای اول بعثت خویش از سوی دشمنان تحت فشار بسیاری بود. کفار قریش وی را آزار می دادند. هر کس اسلام می آورد از طرف آنان در شکنجه و فشار قرار می گرفت. پیامبر اکرم تا 13سال در این شرایط به تبلیغ اسلام پرداخت و سرسختانه مقاومت کرد. تا اینکه کفار نقشه کشتن پیامبر را کشیدند. پیامبر ناگزیر شد به منظور حفظ جان خود و گسترش اسلام زادگاه اصلی خویش را ترک کند. و به مدینه هجرت نماید. نفوذ اسلام به تدریج گسترش یافت و در پرتو رهبری خردمندانه پیامبر اسلام و ایمان و فداکاری و استقامت مسلمانان حیطه اسلام توسعه پیدا کرد.
بنابراین، همان گونه که عامل پیشرفت تعالیم اسلام در زمان پیشرفت آن، همت والا، ایمان قاطع و فداکاری مسلمانان و همچنین تدبیر و خردمندی و استقامت رهبر آن بود، در مقابل، مهم ترین علت سقوط و انحطاط مسلمانان از دست دادن ایمان و عمل نکردن به تعالیم اسلام و زعامت و رهبری افراد نالایق و بی بند و بار بوده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا پیشرفت صنعتی اروپا دلیل ترقی فضایل اخلاقی آنهاست؟به اعراف خود دانشمندان و بزرگان اروپا پیشرفت آنها در صنعت، دلیل ترقی و ارتقاء جامعه آنها نیست، زیرا تکنیک و صنعت به تنهایی خوشبختی نمی آفریند. در واقع اینها یک نوع پیروزی هنری است، نه انسانی. بشریت باید از پوست به مغز برسد. باید همدوش با پیشرفتهای خیره کننده صنعتی و مادی، صفات برجسته انسانی، ایمان و فضایل اخلاقی را گسترش دهد تا بتواند توانایی های عظیم مادی را در مسیر سعات و نیکبختی خود بکار اندازد.
به گفته یکی از دانشمندان بزرگ، بشر امروز به کودکی می ماند که نیمی از بدن او به سرعت رشد و نمو کرده، اما نیم دیگر او همچنان باقی مانده است، زندگی برای چنین کودکی چقدر مشکل و طاقت فرسا خواهد بود و قیافه ی او چه اندازه زننده است! جانسون، رئیس جمهور اسبق آمریکا، در نطق آغاز ریاست جمهوری خود به صراحت اعتراف نمود: «با اینکه سفینه های فضایی ما با دقت عجیب و خیره کننده ای به ماه نزدیک می شوند، ما در زمین خودمان گرفتار تشتتی خرد کننده هستیم... ما دم از صلح و اتحاد می زنیم، ولی گرفتار جنگ و اختلافیم. ما ناچاریم ارزشهای انسانی را زنده کنیم».
به این ترتیب، نه تنها فلاسفه و دانشمندان اجتماعی و رهبران اخلاقی به این حقیقت رسیده اند که وضع فعلی دنیا، به خصوص غرب، قابل انفجار است؛ بلکه غولهای سیاسی جهانی نیز به این حقیقت واقف شده اند که ادامه این وضع، جهان انسانیت را به پرتگاه خواهد کشید. به نظر همه دانشمندان آنچه می تواند بشریت را معتدل کند و جهان را به صورت مدینه فاضله در آورد، همانا دین و ایمان به مبانی آسمانی است.

« بخش پاسخ به سؤالات »

چاپ

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی