محمد صلی الله علیه و آله / قبل از بعثت / حنفیت اجداد رسول الله

نوشته شده توسط Super User. ارسال شده در پیامبران اولوالعزم

پرسش	پاسخ
دلیل حنیف بودن اجداد پیامبر«صلی الله علیه وآله» چیست؟	این مطلب از نظر شیعه مورد اتفاق است و از نظر اهل سنت چنانکه از کلام آلوسی که از بزرگان علمای اهل سنّت است در تفسیر روح المعانی استفاده می شود گروه بسیاری از اهل سنت نیز همین عقیده را دارند وی در ذیل آیه «و اذ قال ابراهیم لابیه آزر» می گوید آنچه گروه بسیاری از اهل سنت بدان اعتماد کرده اند این است که آزر پدر حضرت ابراهیم نبوده است آنان ادعا کرده اند که در زمره ی پدران پیامبر اصلاً کافری وجود نداشته است و گفته است که در این زمینه هم رساله هایی تالیف کرده اند و دلیلهایی در آنها برای اثبات این مطلب آورده اند. و برخی از آن دلیلها را نقل کرده است. از جمله دلیلهایی که بر این مطلب دلالت دارد آیه شریفه: «و تقلبک فی الساجدین» به ضمیمه ی احادیثی است که در ذیل آن آمده است. آیه مذکور به ضمیمه ی آیات قبل از آن از این قرار است: «و توکل علی الغزیز الرحیم الذی یریک حین تقوم و تقلبک فی الساجدین؛ و بر خدای عزیز و مهربان توکل کن خدایی که ترا وقتی که می ایستی و تحول ترا در سجده کنندگان می بیند.» سیوطی از علمای اهل سنّت در تفسیر الدرالمنثور از این مرد و از ابن عباس روایت می کند که از پیامبر سؤال کردم و گفتم پدر و مادرم فدایت باد آن هنگام که آدم در بهشت بود شما کجا بودی وی تبسم کرد و فرمود: در صلب آدم بودم که به زمین فرود آمد و من در صلب پدرم نوح در کشتی سوار شدم و در صلب پدرم ابراهیم به آتش افکنده شدم... همواره خداوند مرا از صلبهای پاک و پاکیزه و مصفّی و مهذّب منقل می ساخت. این جمله با صراحت دلالت دارد که پیامبر در صلب و رحم مشرک و کافری قرار نگرفته است چه این که کافر و مشرک مصفّی و مهذّب و طیب نمی باشد. « بخش پاسخ به سؤالات »
چگونگی اسلام آوردن ابو طالب را توضیح دهید.	این که حضرت ابو طالب اسلام آورده است نیز مورد اتّفاق علمای شیعه است درباره ی آراء اهل سنت هم ابن ابی الحدید چنین می گوید: علاوه بر اجماع جمهور علمای شیعه بعضی از شیوخ علمای ما(معنزله) مانند شیخ ابوالقاسم بلخی و ابو جعفر اسکافی و غیر ایشان هم بر این عقیده اند که ابو طالب اسلام آورد... . و اشعاری که از ابوطالب علیه السلام نقل شده است بر ایمان وی دلالت دارد که این اشعار در تواریخ و سیره ها مانند سیره ی ابن هشام و تاریخ ابن اثیر و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید نقل شده است و در این زمینه می توان به جلد هفتم الغدیر صفحه 330 به بعد مراجعه کرد. مثلاً در این شعر چنین آمده است: امین حبیب فی العباد مسوّم بحاتم ربّ قاهر فی الخواتم نبی اتا الوحی من غدربه و من قال لایقرع بها سنّ نادم و در شعر دیگر چنین آمده: الم تعلموا انا وجدنا محمداً رسولا کموسی خطّ فی اول الکتب و در شعر دیگر نیز چنین آمده است: و ظلم نبی جاید عوالی الهدی و امراتی من عدد ذی العرش قیم در شعر دیگر چنین می گوید: و لقد علمت بانّ دین محمد من اخیر ادیان البریّه دیناً و اشعار دیگری نیز هست که برای نمونه به همین ها اکتفاء می شود. داستان دیگری که دلیل بر اسلام حضرت ابی طالب است مسئله ی استسقای ابوطالب است که در تاریخ آمده است که اهل مکه زمانی به آنان قحطی رسید و دو سال باران نبارید حضرت عبدالمطلب ابوطالب را امر کرد که حضرت محمد را که کودک شیرخواری بود روی دست بلند کرده رو به کعبه به ایستد و خدا را بحق آن کودک خواند ساعتی نگذشت که ابر آمده و باران شدیدی نازل شد و این داستان دلیل است بر اعتقاد ابوطالب به توحید و شناخت وی درباره ی کودکی که از مقامی رفیع برخوردار بوده و به رسالت خواهد رسید. دلیلهای بسیار دیگری درباره ی اسلام ابی طالب هست که می توان آنها را در الغدیر جلد هفتم صفحه 340 به بعد مطالعه کرد. « بخش پاسخ به سؤالات »

موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی

اشتراک نشریات