نصیحت و خیر خواهی

پرسشپاسخ
آیا می توان به گناه دیگران بی اعتنا بود؟این احساس که: «بگذار گناهکاران جزای خود را ببینند و به جهنّم بروند»، ممکن است برخاسته از عجب و خودپسندی باشد. این گونه افراد گمان می کنند تنها آنها هستند که وظیفه خود را انجام داده اند و دیگران گناهکارند. انسان با داشتن این احساس به کمال نمی رسد. برای از بین بردن این احساس باید از خود پرسید: از کجا معلوم که گناهکاران توبه نکنند و سعادتمند نشوند و ما خود به کیفر غرور به خشم خداوند گرفتار نشویم. این بینش باعث می شود با نگاهی عطوفت آمیز به گناهکاران نگاه کنیم و با اینکه از گناه آنان شادمان نیستیم و به این دلیل به آنان روی خوش نشان نمی دهیم، امّا قلباً از خدا بخواهیم که آنان را به توبه موفّق کند تا از گناه منصرف شوند و راه خدا را پیش گیرند.
درباره خطرات عُجب و غرور می توان به کتاب آیین زندگی و درس های اخلاق اسلامی، نوشته حضرت آیت اللَّه میرزا جواد آقا تهرانی مراجعه کرد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
برای کسانی که تن به اصلاح نمی دهند چه باید کرد؟کسانی که تن به اصلاح و درستی نمی دهند، ناگزیر باید به ذلت و خواری و بیچارگی و زبونی بگرایند و انتظار رسیدن به رستگاری و سعادت را که تنها در پیروی از تعلیمات زندگی آفرین اسلام میسر می شود، نداشته باشند.
اما تحرک جامعه به سوی اصلاح عنصر گنجانده شده است: 1. تبین اهداف بلند و خوبیها.2. تبلیغ و پاسداری و پایداری در راه این اهداف.
کسانی که تحرک جامعه ی را می خواهند باید همت را در اجتماع زنده کنند و فاصله آنچه هستند را از آنچه می توانند باشند نشان دهند. انسان از سماوری که روشن نکرده، انتظار چای نمی تواند داشته باشد در قرآن کریم اهتمام بسیاری به سازندگی وجود دارد. با این وجود یونس«علیه السلام» را به خاطر شتاب در پذیرش مردم مورد مؤاخذه قرار می دهد. در تاریخ امامان«علیهم السلام» و احادیث آنان نیز چگونگی دعوت و پایداری در راه آن و طبقه بندی افراد، فرهنگ تحرک و اصلاح بیان شده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا اهتمام به آشتی دو نفر کار لازمی است؟آشتی و اصلاح دو نفر که با یکدیگر قهر هستند از کارهای بسیار ارزشمند، و اهمیت آن تا آنجا است که در کتب فقهی یکی از مواردی که دروغ تجویز شده، مورد اصلاح ذات البین است. البته راهها و شیوه های اصلاح در موارد متعدد، اختلاف پیدا می کند که خصوصیات و شرایط را باید در نظر گرفت. در این کار خیرات زیادی هست چنان که صریح قرآن است:«من یشفع شفاعة حسنه فله کفل منها؛ هرکس شفاعت خیری انجام دهد، برای خودش هم از آن نصیبی هست».
و لازمه ارتباط اسلامی اقدام به چنین کارهای نیکی است. و ترک آن بر معضلات اجتماعی می افزاید؛ چنان که بی توجهی به آن در دنیای غرب ارتباطها را از هم گسیخته است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چگونه می توان مهربان بود؟در یک مرحله مهربانی یک صفت ذاتی است که به وراثت و وضعیت خانوادگی بستگی دارد؛ یعنی روحیه های مهربانی به دنیا می آیند و مهربان با آدم ها زندگی می کنند.
امّا در مرحله های دیگر، حاصل یک بینش است و سپس تربیت و تمرین برخورد.
آن بینش عبارت است از این که انسان آدم ها را خانواده خداوند ببیند که اگر آن ها را دوست نداشت نمی آفرید. و بر این اساس، آدمی نمی تواند با آنان مهربان نباشد؛ چون خشنودی خداوند از رهگذر رحمت و ارتباط با مردم کسب می شود. در این جاست که خودداری ها و برخوردهای دوستانه و ملایم، وظیفه می شود و تمرین می طلبد.
بر این اساس، می بینیم خداوند به پیامبر«صلی الله علیه وآله» می فرماید: «فبما رحمة من الله لنت لهم؛ تو با لطفی از خداوند با مردم نرم خو شدی» «و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانقضوا من حولک؛ و اگر خشن و سخت دل بودی، از دور تو پراکنده می شدند» می بینیم در این دیدگاه برتر که انسان وظیفه سازندگی دارد، مهربانی تکلیف اوست و از یک احساس ذاتی و غریزی بالاتر می رود تا جای که اخلاق متعالی و بی نظیر را در پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» و ائمه«علیهم السلام» و اولیاء دین می بینیم. مطالعه این حالات، نیایش و درک ضرورت، انسان را از این حالت بهره مند می کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا معقول و پسندیده است که با آدم های بد اخلاق مثل خود آنها عمل کرد؟از تعالیم دینی استفاده می شود که با آنان نیز باید با اخلاقی پسندیده و گشاده رویی برخورد شود. این امر عملاً دعوت به اخلاق نیک کرده، موجب جذب بیشتر آنان می گردد؛ زیرا این جا یکی از مواردی است که منفی در منفی مساوی مثبت نیست!.
در قرآن با صراحت آمده است: «ادفع بالتی هی احسن...؛ بدی را با خوبی مقابله کن!».
سپس خواهی دید که طرف مقابل از دشمنی به دوستی خواهد گرایید(1).
البته چون دین ما جامع الاطراف است، اگر در مواردی برخورد نیک موجب غرور و سلطه گری آنان شود، مقابله به مثل جایز است؛ زیرا نوعی درمان محسوب می شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »

1) سوره مؤمنون، آیه 96.
انتقاد صحیح کدام است و چه ضوابطی دارد؟انتقاد از مادّه نقد به معنی وارسی کردن، جدا کردن است انتقاد جدا سازی خوب از بد می باشد. اساساً همه ما و به ویژه کسانی که در جایگاه مدیریتی هستند باید انتقاد پذیر باشند. و برخوردمان طوری باشد که دیگران جرات داشته باشند عیوب را متذکّر شوند امّا این حرکت مشروط به شرایطی است:
1. منتقد باید حق را بشناسد و از ناحق تمیز دهد. عیب را از صحت تشخیص دهد.
2. انتقاد به گونه ای باشد که آبرو و شخصیّت طرف انتقاد مصون بماند.
3. ذکر عیوب و ایرادات اگر آشکار نبوده، در خلوت و حتی الامکان از صراحت بپرهیزد.
4. انتقاد از روی خیرخواهی باشد نه انتقام و برتری جویی این چنین انتقادی، آثاری چون فزونی عقل، کمال فکر عاقبت خیر، نجات از سرزنش، دوستی، انصاف، پیشرفت در کارها و... را خواهد داشت.
در حدیث می خوانیم علامت ناصح چهار چیز است:
حکم به حق می کند؛
انصاف دارد؛
آنچه برای خود می پسندد برای مردم هم خشنود است؛
تجاوز به حدود کسی نمی کند(2).

« بخش پاسخ به سؤالات »

2) پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله»، تحف العقول، ص 21.

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی