ذکر

پرسشپاسخ
آیا دائم الذکر بودن، با زندگی روزمره در تضاد نیست؟ذکر خدا به معنای یاد خداست، آنچه در ذکر اهمیّت بیشتری دارد، به یاد خدا بودن است. یاد خداست که انسان را از گناه باز می دارد؛ بنابراین ذکر الهی همواره ممکن است و با زندگی ناسازگار نیست و انسان در هر حال می تواند به ذکر الهی مشغول باشد. خداوند می فرماید: «رِجالٌ لاتُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَلابَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ..؛ مردانی که تجارت و داد و ستد، آنان را از یاد خدا باز نمی دارد(1)».
باید توجّه داشت که جایگاه تربیتی ذکر در مقابل غفلت است؛ وگرنه ممکن است انسان علم داشته باشد، ولی در عین حال ذاکر نباشد؛ زیرا ذکر در مقابل جهل نیست و تنها وقتی انسان از خداوند و حضور او غافل نیست ذاکر است.

« بخش پاسخ به سؤالات »

1) سوره نور، آیه 37.
آیا تسبیحی که مسلمانان از آن برای ذکر استفاده می کنند سابقه تاریخی دارد؟در لغت تسبیح، «سبحان اللَّه» گفتن و خدا را از هر عیب و نقصی منزّه دانستن، و «ذکر خدا گفتن» است. در فارسی به دانه های به نخ کشیده ای که هنگام ذکر در دست می گیرند گفته می شود که به آن «سبحه» نیز می گویند.
برای جلوگیری از اشتباه در تعداد اذکار شرعی از بندهای انگشت و گاهی از نخی که دارای گره هایی با تعداد بسیار و شمار معیّن بود، استفاده می شد. گفته شده است که در ابتدا حضرت فاطمه«علیها السلام» با رشته ای از پشم تابیده - که بر آن گره ها زده بود - تسبیح می گفت تا آنکه حضرت حمزه شهید شد. حضرت فاطمه«علیها السلام» از تربت قبر آن شهید بزرگوار خاک برگرفت و تسبیح ساخت و با آن، تسبیح و ذکر می گفت و مردم نیز چنین می کردند. پس از شهادت سیّدالشهدا، حسین بن علی«علیه السلام»، سنّت شد که از تربت آن امام مظلوم تسبیح سازند و با آن ذکر بگویند.
از امام زمان«علیه السلام» نقل شده که هر کس تسبیح تربت امام حسین«علیه السلام» را در دست داشته باشد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر برای او نوشته می شود. روایات بسیاری در فضیلت تسبیح با خاک تربت سیّدالشهداء«علیه السلام» وارد شده که برخی از آنها در حاشیه مفاتیح الجنان ذکر شده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر کسی واقعاً بخواهد به یاد خدا و معاد باشد، آیا می تواند به سروسامان دادن به زندگی دنیایی خویش بپردازد؟این سؤال و سؤالات مشابه آن در دو زمینه رشد می کند:1. تفکیک کار مؤمن به دو کار دنیایی و آخرتی، 2. تأمین زندگی در حد کفاف یا جستجو و تلاش برای تجملات.
انسان مؤمن با داشتن انگیزه الهی کارهای او نیز به تمامی رنگ خدایی دارد و نماز و عبادت او از کار فعالیت جدا نیست؛ از همین رو در روایت آمده است:«الکادّ لیعیاله کالمجاهد فی سبیل الله؛آنکس که برای زندگی خانواده می کوشد، مثل مجاهد در راه خداست».
اسلام از افراط در دو طرف(فقط به عبادت پرداختن یا فقط به دنبال مادیات بودن) جلوگیری نموده و تعادل را برقرار کرده است.
اما اشتباه دیگر نیز این است که به دنبال تأمین زندگی بودن مؤمن با تجمل طلبی ها و تشریفات زاید اشتباه شود. چنین امری با یاد خدا و مرگ نمی سازد. پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» فرمودند:«خیرالرزق ما یکفیک و لایلهیک؛ بهترین رزق آن است که ترا کفایت کند. که محتاج و درمانده نباشی و تو را به راههای لهو و هوسرانی نکشاند».
با این تحلیل یاد خدا و مرگ با تلاش برای سامان زندگی مادی در تضاد نمی باشد؛ زیرا مؤمن از سطح غریزه به حد وظیفه رسیده است و همه کارهای او در یک جهت و راستا است . همچنانکه حضرت امیر«علیه السلام» در دعای کمیل می فرماید:«حتی تکون اعمالی و اورادی ورداً ؛ خدایا مرا چنان قرار ده که همه اعمال و گفته های من امری واحد گردد». که مورد اشاره در این بیان از طریق وحدت انگیزه در کارها تحقق می یابد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
بهترین شکل معرفی قرآن و بیان عظمت آن چیست؟بهترین شکل معرفی قرآن در ترکیب دو آیه و سپس توضیح آن نهفته است. آیه اول:«ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم؛(2) این قرآن به بهترین و مهم ترین راه هدایت می کند».
اما اینکه چرا چنین ادعایی در قرآن شده، آیه بعد توضیح می یابد.
آیه دوم:« علّمکم ما لم تکونوا تعلمون؛(3) به شما چیزی را می آموزد که نمی توانستید بدانید» در این آیه از دانش سخن می رود که در حیطه قدرت انسان نبود که به آن راه یابد مگر قرآن چه دانشی را می آموزد که از حوزه آگاهی بشر خارج است؟ توضیح اینکه انسان چهار نوع رابطه دارد: این رابطه ها نیاز به ضابطه و قانون دارد. نه غریزه و نه علم که در محدوده تجربه هاست و نه وجدان بشری و نه عقل محدود و نه حتی عرفان نمی تواند این نیاز انسان را برآورده کند. قرآن که همانا وحی و ارتباط با علم بی نهایت خداوند است، این ضوابط حاکم بر روابط را برای انسان تبیین نموده و نور را به زوایای تاریک بشر بابانده است؛ مهم ترین موضوع عالم، یعنی انسان را توضیح داده و اندازه، هدف، مقصد، راه و مرکب او را در این راه به زیبایی روشن نموده است؛ موضوعی که برای همه دانشمندان، فلاسفه و عرفا مجهول است. آنگاه قرآن انسان را به دست معلمانی سپرد که امین راه و راه شناس هستند قرآن کتاب راهنمای انسان است که او را نه تنها از صدمات محفوظ می دارد، بلکه به رشد حقیقی می رساند.

« بخش پاسخ به سؤالات »


2) سوره اسراء، آیه 9.
3) سوره بقره؟ آیه 239.
چگونه می توان تنها به یاد خدا بود و اراده را از ضعف حفظ کرد؟این کار به تصمیم قاطع، مراقبت پیگیر و دعا و توسّل نیازمند است. در مرحله اوّل باید تلاش کرد که با توجّه به خدا به گناه گرفتار نشد. برای این کار باید واجبات را انجام داد و از محرّمات پرهیز کرد. کسی که در این مرحله به پیروزی برسد از توفیقاتی برخوردار می شود که می تواند به مرحله بعد - که دوری از غفلت و توجّه پیگیر به خداوند است - با تصمیم و مراقبت بیشتر نایل آید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
ذکر یونسیّه چیست؟به نظر می رسد «ذکر یونسیّه» ذکری است که حضرت یونس در شکم ماهی خواند. این ذکر در نماز غفیله پس از حمد خوانده می شود. ذکر یونسیّه چنین است: «لااِلهَ اِلّااَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ»(4).

« بخش پاسخ به سؤالات »


4) سوره انبیا، آیه 87.
چرا برخی، اذکار را با تسبیح می گویند؟مطلوب بودن ذکر با تسبیح شاید به این دلیل باشد که از کاری که عدد آنها معلوم است، باید به همان تعداد مشخّص گفته شود؛ مثلاً اگر بخواهیم صد مرتبه صلوات بفرستیم، این کار با تسبیح صد دانه به سهولت صورت می گیرد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا تسبیحات حضرت زهرا باید به همان مقدار معیّن گفته شود؟ همچنین آیا در نماز می توان صلوات فرستاد؟تسبیحات حضرت زهرا«علیهما السلام» باید به همان اندازه مشخّص گفته شود تا فضیلت آن درک شود. زیرا دستور از پیامبر«صلی الله علیه وآله»، چنین رسیده است. صلوات نیز دعا است و گفتن ذکر صلوات در حال نماز بی اشکال است، بلکه گفتن آن همراه با دعا و قبل و بعد از دعا شایسته است. حتّی با شنیدن نام پیامبر در نماز می توان ذکر صلوات را گفت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا ترک ذکر خداوند موجب عقاب است؟گرچه ذکر خدا و توجّه به ذات مقدّس وی بسیار ارزشمند است، ولی واجب نیست و اگر ترک شد، موجب عقوبت نخواهد شد. لازم به ذکر است که پاسخ مذکور در صورتی است که برداشت و تفسیر ما از ذکر همین اذکار معمولی و مستحب بوده باشد.
امّا اگر با نگاه قرآنی مطالعه کنیم، نماز، ذکر است، پیامبر و خود قرآن ذکر است. و روی گرداندن از این موارد، آثاری چون، غفلت، ترک واجب، و دوری از حق دارند که هر باورمندی از آن دوری می کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
یاد خدا چه تأثیری در کارها دارد؟یاد خدا از کمالات ارزشمند انسانی است که در قرآن و احادیث از آن بسیار تمجید شده است؛ از اینرو باید تلاش کرد تا یاد خدا را در وجود خود زنده نگه داشت. قرآن مجید و احادیث، حکمت تشریع نماز را یاد خدا دانسته اند. یاد خدا در اختیار انسان است؛ او می تواند زندگی خویش را به گونه ای تنظیم کند که اساس آن یاد خدا باشد و از هر چه انسان را از یاد خدا باز می دارد منصرف شود. این سخن به آن معنی نیست که مثلاً همیشه نماز بخوانیم و از زندگی کناره گیریم؛ منظور این است که خوردن و آشامیدن و سخن گفتن و نشستن و برخاستن را نیز برای خدا انجام دهیم و کسب رضای خدا انگیزه زندگی ما باشد و مثلاً در نماز - علاوه بر به جا آوردن آن مطابق با دستور دین - حضور قلب را نیز در حدّ توان مراعات کنیم. این کار گرچه در آغاز دشوار است، ولی پس از
مدّتی به تدریج آسان می شود.
پس باید چنین پرسش نمود که چه تأثیری ندارد!؟
یاد خدا ارتفاع و تعالی روحی انسان است و نجات از پوچی و بیهودگی و مساوی با یاد همه خوبیها و نیکی ها و راستی و صداقت است. بعد از حقیقت چیزی جز باطل و بیهودگی نیست.

« بخش پاسخ به سؤالات »
یاد خدا چه تأثیری در کار دارد؟یاد خدا از کمالات ارزشمند انسانی است که در قرآن و احادیث از آن بسیار تمجید شده است؛ از اینرو باید تلاش کرد تا یاد خدا را در وجود خود زنده نگه داشت. قرآن مجید و احادیث، حکمت تشریع نماز را یاد خدا دانسته اند یاد خدا در اختیار انسان است؛ او می تواند زندگی خویش را به گونه ای تنظیم کند که اساس آن یاد خدا باشد و از هر چه انسان را از یاد خدا باز می دارد منصرف شود. این سخن به آن معنی نیست که مثلاً همیشه نماز بخوانیم و از زندگی کناره گیرد؛ منظور این است که خوردن و آشامیدن و سخن گفتن و نشستن و برخاستن را نیز برای خدا انجام دهیم و کسب رضای خدا انگیزه زندگی ما باشد و مثلاً در نماز - علاوه بر به جا آوردن آن مطابق با دستور دین - حضور قلب را نیز در حدّ توان مراعات کنیم. این کار گرچه در آغاز دشوار است، ولی پس از مدّتی به تدریج آسان می شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا منظور از دائم الذّکر ذکر زمانی است؟گفتنی است که مراد از دائم الذکر بودن، ذکر لسانی و زبانی نیست، بلکه منظور این است که انسان در همه حال باید به یاد خدا باشد. و روشن ترین مصادیق ذکر خدا این است که وقتی با معصیت و گناه روبرو می شود، به گناه آلوده نشود و یاد خدا او را از گناه باز دارد.
همان طور که رسول الله«صلی الله علیه وآله»می فرماید: «طوبی لمن ترک شهوة حاضرة لموعود لم یره؛ خوشا به حال کسی که از گناه حاضر، به خاطر وعده ندیده می گذرد».
البته ذکر مراتبی دارد. یکی از مراتب ذکر، ذکر لسانی است که زبان انسان به ذکر خدا مشغول باشد؛ و در صورتی که قلب و دل انسان غافل از خدا باشد، ذکر زبانی رتبه کمی دارد؛ و به همین سبب، از اما صادق که سؤال شد کمترین مصداق ذکر چیست، فرمودند تسبیحات(33مرتبه) آخر هر نماز(5). به هر حال کلمه ذکر که به معنی یادآوری است، بهترین مصداقش حاضر بودن خدا در نزد فرد ذاکر به ویژه هنگام گناه است.

« بخش پاسخ به سؤالات »

5) میزان الحکمة، ج 3.
آیا ترک ذکر خداوند موجب عقاب است؟گرچه ذکر خدا و توجّه به ذات مقدّس وی بسیار ارزشمند است، ولی واجب نیست و اگر ترک شد، موجب عقوبت نخواهد شد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
؟« بخش پاسخ به سؤالات »

...................) Anotates (.................

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی