وسواس

پرسشپاسخ
درمان وسواسی چگونه است؟وسواس یک ناراحتی روحی است که مبارزه با آن هرچه سریع تر لازم است زیرا گذشته از اینکه اعصاب انسان را ضعیف می کند اوقات انسان را به خود متوجه ساخته و انسان را از اهداف اصیل انسانی باز می دارد و باعث باطل شدن اعمال انسانی در برخی موارد می شود.
بنابراین: هر چه محکم تر و قاطع تر باید با آن مبارزه کرد و در مبارزه با آن به نظر می رسد که انسان از اینجا شروع کند که تصمیم بگیرد اعمال خویش را مانند متعارف (افراد معمولی انجام شده بگوید من می خواهم نماز غیر صحیح مثلا بخوانم ( در حالی که ادامه ی وی بآن کار غیر صحیح است). با این طرز تلقین و عمل چیزی نخواهد گذشت که انسان به حال عادی باز خواهد گشت مثلاً کسی که در طهارت و نجاست وسواس دارد وقتی دست وی نجس است در عین نجاست برطرف شده و وظیفه او این است که یک نوبت زیر شیر بگیرد تصمیم بگیرد بیشتر نگیرد این وقتی در همه اعمال انجام شد بتدریج وسواس انسان از بین می رود. یا مثلاً وقتی وظیفه اش این است که به شک خویش اعتنا نکند.و چنانچه مثلاً شک می کند سوره را خوانده یا نه باید بگوید خوانده ام مصمم باشد که دیگر نخواند گرچه دلش آرام نباشد و با خود بگوید علیرغم شیطان من می خواهم نماز بی سوره بخوانم چنین شیوه ای وقتی تکرار شد شیطان دست برمی دارد و از انسان ناامید می شود زیرا در حدیث زیبایی از امام صادق«علیه السلام»آمده است شیطان مغرور است و هر گاه اطاعت نشود رها کرده و می رود. در روشهای روانشناسان، به اصولی بر می خوریم که بسیار مفیدند، هر چند عمدتاً همان راهکارهای مکتبی است، اما با بیان ویژه ای مطرح گردیده اند. آن روشهای عبارتند از:
1 - روش مواجهه - آدم وسواس باید به اشیایی که به نظرش آلوده می آید دائماً دست بزند.
2 - روش سیرسازی، آدم وسواسی، افکار وسواس گونه خود را پشت سر هم به زبان آورد، یا آن را روی کاغذ بنویسید، تا غیر منطقی بودنش به او ثابت شود.
3 - تغییر آب و هوا
4 - حساسیت زدایی، اضطرابها و تشویشها را کم کند تا نیاز به واکنش جانشینی که به نظر آرام بخش باشد نداشته باشد.
5 - نیست متضاد، وسواسی سعی کند خود را با موقعیت های وسواسی که از آنها می ترسد، روبرو سازد. یعنی بالاترین اشتباه یا شکست را در ذهن مجسم و به خود تلقین کند که در بدترین شرایط هم اتفاق مهمی نخواهد افتاد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
وقتی در دستورات دینی به ویژه احکام طهارت و نجاست دچار تکرار تا حد وسواس می شویم و در اصطلاح به دلمان نمی چسبد، چه باید کرد؟این احساس اگر یک بیماری نشده باشد، چنانکه از نظر روانشناسی چنین می باشد؛ باید در مقابل آن ایستاد چون مبنای دین، رهایی از خوشایندهای خودمان و دل سپردن به نگاهی برتر که به مصالح ما آگاه است، می باشد پس باید حکم را عمل کرد هر چند دلپسند نباشد.
این حقیقت در آیه شریفه آمده است: «عسی أَن تکرهوا شیئاً فهو خیر لکم؛ شاید شما چیزی را مکروه بدانید و حال آنکه خیر و صلاح شما در آن است.»
پس وقتی می گویند اگر در یک نماز سه بار شک کردید و یا در سه نماز پی در پی شک نمودید، دیگر به شک خود اعتنا نکنید تبعیّت لازم است و از بیماری وسواس جلوگیری می کند.
2. گاه پیروی از این وسوسه که کار را بهتر و مورد رضای خدا! انجام دهیم و سپس تکرار کنیم، اسراف و تجاوز به حدود دیگر را در پی دارد. پس لابلای یک امر به ظاهر درست یک حرام آشکار پنهان شده. چنانکه در غسل چنین می باشد و چه بسا خود عمل را هم باطل می کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
احکام پایه که انسان را به طور کامل از وسواس خارج می کند چیست؟برای رفع وسواس راههای متعددی به دست آمده است اما از آنجا که پایه های وسواس بر عوامل متفاوتی است باید آن علّت را شناخت و پیگری نمود.
1. ممکن است ما به دستور و امر آگاه نباشیم مثل کسی که فکر می کرد شستن موضع مدفوع فقط با آب پاک می شود. به همین خاطر در دعا آمده است: خدایا وسوسه سینه مرا جز امر تو زایل نمی کند.
2. گاهی ضعف بدنی در روحیه تأثیر می گذارد که باید تقویت و تغذیه مناسب انجام شود.
3. روش بی اعتنایی که در فقه به این صورت بیان شده مثلاً کیثرالشک به شک خود اعتنا نکند. و کثیرالشک کسی است که در یک نماز سه بار شک کند یا در سه نماز پی در پی، یا عدم حجیت نظر وسواسی که تمرین بسیار خوبیست.
4. برخورد روانی و روحی، چنانکه امام صادق«علیه السلام» می فرماید به شک خود اعتنا نکند زیرا این شیطان است که وسوسه می کند و او مغرور است هنگامی که بی اعتنایی دید، رها کرده و می رود.
5. دعا درمانی توسّل و دعا به حضرت حقّ و حضرات معصومین«علیهم السلام» که مجرّب است و بی تردید نجات بخش است.

« بخش پاسخ به سؤالات »

چاپ

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی