مباحث کلی امامت / ویژگی های امام / علم به غیب

پرسشپاسخ
آیا ارتباط با غیب برای غیر انبیاء ممکن است؟ابتداء باید ملاحظه شود که ارتباط با غیب معلول چه علّتی است، اگر آن علّت منحصر به معصوم باشد شکی نیست که غیر معصوم توانایی ارتباط با غیب را نخواهد داشت. و چنانچه آن علّت در غیرمعصوم وجود پیدا کند، ارتباط برای غیرمعصوم نیز امکان دارد. انسان به لحاظ داشتن مرتبه عالی وجودی و انسانی قابلیّت دارد، با عالم فوق طبیعت در ارتباط قرار گیرد، عالم طبیعت شهود حواس پنجگانه ماست.
امّا عالم وراء طبیعت با قوای حسّی و دستگاههای تجربی برای ما قابل درک نیست. ولی عالم غیب را می توانیم به وسیله عقل کشف کنیم و چنانچه نفس انقطاع از طبیعت و مادیّت حاصل کند به این معنی که تعلّق و وابستگی روحی و قلبی به آن نداشته باشد. مرتبه انسانی در شعاع بندگی خدا به حدّی از کمال می رسد که قابلیّت پیدا می کند که در حدّ کمال معنوی و نورانیّت باطنی و قلبی خود عالم غیب را مشاهده کند.
البته ارتباط با عالم غیب به این معنی که به او وحی شود خاص انبیاء و رسولان الهی است، ولی انسانهای خالص از الهامات الهی بهره می گیرند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
رابطه امام با جهان غیب چگونه است؟امام«علیه السلام» با پروردگار جهان ارتباط دارد و بوسیله الهام حقایقی را دریافت می کند لیکن الهام امام از نسخ وحی پیغمبری نیست، یعنی حقایقی از جهان غیب در قلبش القاء می شود و سخنانی از غیب بگوشش می رسد لیکن فرشته وحی را مشاهده نمی کند. شب و روز بلکه ساعت به ساعت بر عملش اضافه می شود. شبهای جمعه و قدر به اتّفاق ارواح پیمبران و امامهای گذشته به عالم بالا صعود می کند و علوم فراوان بر می گردد.
و در حدیثی که از امام صادق«علیه السلام» نقل شده است حضرت فرمودند، خداوند گرامی تر و مهربان تر از آنست که اطاعت کسی را بر بندگانش واجب نماید ولی اخبار آسمان را صبح و شب در اختیارش قرار ندهد(1).

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) اصول کافی، ج 1، ص 261.
چگونه برخی انسانها از آینده اطّلاع داشتند آیا این موضوع با آنچه در آیه آخر سوره ی لقمان آمده که: «هیچ کس نمی داند که فردا چه کسب می کند و هیچ کس نمی داند در کدام زمین می میرد...» منافات ندارد؟در فهم یک آیه قرآن تنها نباید به خود آن آیه نظر کرد بلکه باید به دیگر آیات هم که در آن زمینه وارد شده نظر افکند و ما از آیات دیگر به دست می آوریم که خداوند از علوم غیبی به هر که صالح بداند و او را برگزیند تعلیم می کند بر این اساس ممکن است منظور از اینکه کسی نمی داند که فردا چه کسب می کند یا در کدام زمین می میرد علمی باشد که از مجرای عادّی به دست آورده شود در این صورت علمی را که خداوند تعلیم کرده باشد مانند علوم غیبی که به پیامبران و امامان تعلیم داده شده و آنان به افراد شایسته و برگزیده آموخته اند نفی نمی کند و علومی که انسانهای شایسته ای مانند میثم تمّار و رشید هجری آموخته اند از آن قبیل است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا امام همیشه غیب می داند یا هر وقت بخواهد؟علم غیب ذاتاً ویژه ی خدا است یعنی تنها خدا است که ذاتاً غیب را می داند و جز خداوند هر که باشد غیب نمی داند مگر اینکه خداوند به او تعلیم دهد.
و در روایات بسیاری که در باب علم ائمه«علیهم السلام» وارد شده است ائمه«علیهم السلام» تمام مسائل حلال و حرام توسط رسول گرامی به آنها تعلیم داده شده بود و در حلال و حرام و خیری به علم آنها اضافه شده است، ولی در غیر مسائل حلال و حرام طبق روایتی که از امام صادق«علیه السلام» نقل شده است حضرت فرمودند در غیر حلالی و حرام فرمودند اگر به علم ما اضافه نشود تمام می شود. و این نشان می دهد که علوم غیب دائماً به آنها افاضه می شده است البته این معنا در حدیث دیگری آمده است که فرمودند: هیچ افاضه ای از پروردگار عالم نمی شود جز اینکه اوّلاً بر رسول خدا و بعد به امیرالمؤمنین عرضه می شود و به همین کیفیّت به هر یک از ائمه«علیهم السلام» القاء می شود تا اینکه آخرین امام ما از نخستین امام عالم تر نباشد(2).

« بخش پاسخ به سؤالات »
2) بحارالانوار، ج 26، ص 92.
با وجود این آیه: «قل لا یعلم من فی السموات و الارض الغیب الا اللَّه و ما یشعرون ایان یبعثون» با این وصف چگونه می توان گفت امامان عالم به غیب بوده اند؟در تفسیر یک آیه از قرآن نباید آیات دیگر را از نظر دور داشت بلکه باید از آیات دیگری که در یک موضوع وارد شده کمک گرفت در برخی آیات آمده که خداوند دانای غیب است و از غیب خودش هر که را بخواهد مانند رسولانش آگاه می سازد به این آیه ی شریفه توجّه فرمایید: «عالم الغیب فلایظهر علی غیبه احد الا من ارتضی من رسول...؛ خدا دانای غیب است پس آگاه نمی سازد بر غیب خود کسی را مگر کسی را که به پسندد مانند پیامبر...» و این آیه می تواند قرینه باشد که نفی علم غیب از غیر خدا به لحاظ این است که کسی جز خدا ذاتاً و بدون تعلیم و آموزش از ناحیه ی خدا از غیب آگاهی ندارد و این منافات ندارد با اینکه خداوند از همان غیبی که خود آگاه است به پیامبر تعلیم کند و از پیامبر هم به امامان یکی پس از دیگری منتقل گردد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا با ریاضت می توان به اخبار غیب دست یافت؟پیشگویی و اخبار از آینده در اثر ریاضت و یا استفاده از برخی علوم غریبه امکان پذیر است ولی این اخبار غیبی چنانچه توسط شخصی که مصونیت او از خطا براساس دلیل و برهان ثابت شده صورت گرفته صد در صد قابل اعتماد است مانند اخبارهایی که از پیامبران و امامان معصومین«علیهم السلام» صورت گرفته است ولی چنانچه توسط افراد دیگر صورت گیرد مورد اعتماد نخواهد بود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا ائمه اخبار از آینده هم می دانند؟پیامبر و امامان از علم گسترده ای از جانب خداوند برخوردار بوده اند آنان از وقایع بسیاری که مربوط به آینده است خبر داده اند که در کتب حدیث این خبرها نقل شده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا برای امام که از پیغمبر مقامش کمتر است از غیب دستور می رسد امّا برای پیغمبران وحی می آمد و علم غیب نداشتند؟علم غیب اختصاص به ائمه«علیهم السلام» ندارد بلکه پیامبران هم علم غیب داشتند علاوه بسیاری از معلومات و اطّلاعات غیبی ائمه«علیهم السلام» مطالبی بود که از پیغمبر اسلام به آنان یکی پس از دیگری رسیده بود.
اضافه بر این خود وحی نیز یکی از مهم ترین راهها برای تلقی علوم غیبی است زیرا وحی عبارتست از همان ارتباط آسمانی و ملکوتی که بین پیغمبر و خداوند برقرار می گردد و در پرتو آن پیغمبر از اسرار و رموز وسائلی که اندیشه ها و افکار معمولی بشر هر چند عمیق باشد نمی تواند به آن راه پیدا کند اطّلاع حاصل می کند و این خود یکی از تلقی مطالب غیبی است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر حضرت علی«علیه السلام» از غیب و علم آن بهره مند بود پس چرا بعضی از کارگزاران حضرت افرادی مناسب نبودند. آیا حضرت علم به این مسئله نداشت؟علی«علیه السلام» گرچه از ولایت تکوینی گسترده و علم غیب وسیعی برخوردار بوده امّا در برخوردها و عزل و نصب افراد از علم عادّی استفاده می کرده است نه از آن علم و این که مثلاً گاهی والی وی غیر شایسته از کار در می آمده بر این اساس بوده است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا امامان«علیهم السلام» به بهشتی بودن خود یقین داشتند یا نه؟ اگر یقین داشتند پس چرا این همه عبادت می کردند؟اصولاً باید بدانیم که رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» و امامان «علیهم السلام» و اولیاء بزرگ خدا اصلاً برای بهشت و رسیدن به نعمتهای بهشت عبادت نمی کنند بلکه عبادت آنها به خاطر آن است که خدا را سزاوار عبادت یافته اند، ما نباید آن را بخود قیاس کنیم بلکه ما اگر می دانستیم که اهل بهشت هستیم دیگر بندگی را کنار می گذاشتیم زیرا ما برای بهشت عبادت می کنیم امّا آنها همان طور که از علی«علیه السلام» نقل شده منطقشان این است: «ما عبدتک خوفاً من نارک و لا طمعاً فی جنتک و لکن وجدتک اهلاً لعباده فعبدتک؛ من به خاطر ترس از عذاب و آتش یا به خاطر طمع رسیدن به بهشت ترا عبادت نمی کنیم بلکه چون ترا مستحق و سزاوار عبادت یافته ام عبادت می کنم».
بنابراین کسانی که در معرفت خدا به مراحل قبلی بالا رسیده اند چون خدا را از همه جهت کامل دانسته و خود را نیز از همه جهت نیازمند می دانند نمی توانند از عرض ادب و بندگی و عبادت کوتاهی نمایند چه خود را بهشتی بدانند یا اینکه در این باره اطّلاعی نداشته باشند، پس هیچ اشکالی ندارد که علی«علیه السلام» با یقین به بهشتی بودن خود دقیقه ای از عبادت و بندگی به معنای واقعی آن غفلت ننماید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
علم غیب چیست و به چه کسانی داده می شود؟غیب به معنی اموری است که پنهان از نظر است و در نهان قرار دارد و خبر داشتن از غیب مخصوص پروردگار متعال است و جز او کسی عالم به غیب نیست و لیکن خداوند متعال به هر کس که بخواهد این علم را می دهد انبیاء و اوصیاء آنان و همچنین امامان معصوم«علیهم السلام» از آن کسانی هستند که خداوند تعالی به آنها این موهبت را کرده و آنها به افاضه خداوند دارای علم غیب هستند و از نهان و آشکار با خبرند.
غیر از کسانی که در بالا گفتیم بعضی ها نیز تا حدود خاصّی از غیب خبر می دهند این دسته یا از مؤمنین حقیقی هستند که گاه گاهی با افاضه و لطف خداوند از راه خواب دیدن یا راه دیگر مطالبی برای آنها کشف می شود که این یک نحوه کرامتی برای آنها محسوب می گردد و کاه ممکن است افراد معمولی با فراست و هوشی که دارند با توجّه به قرائنی و احوال و خصوصیّاتی که ملاحظه می کنید مطلبی را بگویند و دیگران که این فراست را ندارند و خصوصیّاتی را که او در نظر گرفته توجّه نداشته اند گمان می کنند که او از غیب خبر داده و کاملاً بدیهی است که این غیب گویی نیست بلکه یک فراست و زیرکی و باهوشی است.
دسته دیگری هستند که در اثر ریاضات و مخالفت نفس روح آنها قوی می شود و مطالبی را غیبگویی می کنند مانند بعضی از مرتاضان هندی و البته این غیب گویی در یک محدوده ی خاصّی است و چه بسا غیب گویی آنها اشتباه از کار در می آید و باید متذکّر شویم که این در اثر ریاضات آنهاست و اثر وضعی عمل آنهاست و هیچگونه دلالتی ندارد بر اینکه این مرتاضان انسانهای سعادتمندی هستند و با فراسوی این عالم در ارتباط هستند بلکه احیاناً مرتاضان افرادی بی دین و لاابالی هستند و عملیات آنها صد در صد مخالف با رویه اسلامی است.
آری برخی مؤمنان پاک هم در اثر تهذیب نفس و صفای روح و تلاش پی گیر در تحصیل فضائل انسانی و مجاهدت در انجام وظایف الهی به مرتبه ای می رسند که می توانند از غیب خبر دهند.

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی