دینی

پرسشپاسخ
آیا قرائت های مختلف از دین ممکن هست؟ به چه دلیل؟کلمه قرائت ها همان کلمه برداشت است که با اصطلاح جدید مطرح شده و با ظهور مسئله هر منوتیک (تفسیر و تأویل متون دینی) شیوع پیدا کرد.
این روش که از سوغات های غرب برای روشنفکران مقلّد می باشد که به قول دکتر شریعتی ترجمه ای از فکر می کنند و ترجمه ای می اندیشند.
ادعای معتقین به قرائت های مختلف این است که تفسیر جملات و گزاره های دینی به عهده خواننده و مفسر است و محور، فهم تفسیر کننده است و نمی توان به مقصود مؤلف پی برد در حالی که نظر دانشمندان اسلامی مخالف این ادعاست. زیرا اگر محور همه فهم ها و برداشت، خواننده و مفسر متن باشد و هر کس هر چیزی بفهمد، همان معیار شود، در نهایت اصول ثابت دین ویران گردیده و هرج و مرجی حاصل می شود که با مقاصد دین مخالف است. زیرا دین می خواهد انسان را به وحدت اعتقادی و درونی برسد. تا از این رهگذر به تزلزل های انسان پایان داده و آدمی در عین نشاط و حرکت به سوی هدف دین از ثبات روحی و فکری برخوردار شود.
پس باید به نکات زیر توجه شود:
1. خاستگاه این نظریه از آنجا بود که غرب یک دوره انحصار طلبانه تفسیر متون دینی را تجربه کرد و آن دوران قبل از رنساس و دوره حکومت کشیشان و پاپ بر اندیشه مردم واستبداد رای در تفسیر متون دینی بود. و این اوضاع در دنیای اسلام هرگز سابقه ندارد.
2. علمای اسلام برداشت مختلف را به صورت جزیی می پذیرند. نه آن که این همه اصول ثابت در دین را نادیده بینگارند.
3. سعادت و شقاوت آدمیان وابسته به فهم صحیح و ضابطه مند متون دینی است که البته ممکن است گاهی اشتباه هم رخ دهد و این مطلب با تفسیرهای گوناگون یک شعر و داستان و رمان فرق می کند. آیه قرآن و حدیث در پی رساندن اصول و ضوابط حاکم بر زندگی انسان است.
4. قرآن می فرماید: این قران انسان را به بهترین راه و محکم ترین مقصد هدایت می کند(1) و این هدف با هرج و مرج در برداشت نمی سازد.
5. البته اگر کسی دارای تقوی و مراقب بیشتری باشد دارای صفای باطن شده و ذهن صاف تری خواهد داشت و در نتیجه بهره او از ایات و متون دیگر دین عمیق تر خواهد بود. اما این به معنای مخالف با برداشت قبل نیست بلکه دو برداشت در طول یکدیگر خواهند بود. چنان که از حدیث حضرت علی علیه السلام که مؤمن مثل کوه است المؤمن کالجبل یکی استواری و سخت جانی کوه را به مؤمن سرایت می دهد و دیگری گفته است مؤمن مثل کوه است یعنی: پشت آن را نمی توان دید و هر کس به درون مؤمن راه نمی یابد. برعکس دشت، که در دسترس همه کس هست.
که این حرف هم در عرض حرف قبلی نیست بلکه در طول یکدیگرند و حاکی از ستبری و قدرت کوه و یا مؤمن است.
6. زبان دین زبان استعاره و کنایه نیست. بلکه زبان عرفی است و اصول و قواعد عرفی در تفسیر آن جاری می شود.
7. خود این حرف که هر کس می تواند برداشتی داشته باشد یک مفهوم پارادوکسیکال است.
8. متن دینی اسلام یعنی قرآن هر چند بازگو کننده کلیات است اما با همراهی سنت کتاب اللَّه و عترتی تفسیر شده و بسیاری از روایات در تفسیر آیات قاعده ثابت و مشخص را ارائه می کند.
9. اصول و قواعد استنباط متون دینی تدوین شده و ضابطه مند است چنان که قواعد و ادبیات عرب و اصول فقه به ویژه در باب الفاظ این اصول را عرضه داشته اند و شخصی که به تفسیر متون می پردازد باید آگاه از این اصول باشد.
10. پذیرش بحث قرائت ها و آزادی در تفسیر متون به منظور تقدس زدایی از اصول و قواعد و مسائل مطرح شده از سوی دین که در نزد همه مسلمانان است، طراحی شده و گذشته از این در برخی از موارد صورت طنزآمیز و خنده داری به برداشت مفسران می دهد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) سوره اسراءِ، آیه 9.

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی