نظم جهان

نوشته شده توسط Super User. ارسال شده در جهان ماده

پرسش	پاسخ
منظور از هستی و نظام شگرف خلقت چیست؟	مقصود از هستی، موجودات مجرد و مادی و به طور کلی تمامی موجودات و پدیده های گوناگون جهان است. و منظور از نظام شگرف هستی، قوانین دقیقی است که بر تمام پدیده ها و موجودات جهان حکم فرما است؛ مانند نظام حاکم بر زندگی انسان و جانوران. « بخش پاسخ به سؤالات »
از آنجا که ما از بسیاری از کرات دیگر خبر نداریم شاید در آنها نظمی در کار نباشد؟	کره خاکی ما در مقابل جهان آفرینش، جزء کوچکی است که در جاذبه و دافعه و تشکیل شب و روز و دیگر امور، به کرات دیگر وابستگی کامل دارد؛ پس هیچ گاه ممکن نیست که در کرات دیگر نظمی نباشد و در عین حال، در این کره نظم برقرار باشد؛ اضافه بر این دانشمندان علم نجوم و ستاره شناسی با مطالعه کهکشان ها به این حقیقت اعتراف کرده اند که در کلیه کرات آسمان نظم دقیق و شگرف برقرار است. آنان براساس همین نظم دقیق حرکات سیارات و ستارگان را با حساب دقیق ریاضی تعیین می کنند. « بخش پاسخ به سؤالات »
آیا فرود آمدن سنگ های آسمانی براساس نظم است؟	اگر مقصود از نظم و ترتیب این باشد که بتوان از قبل پیش بینی کرد که مثلاً در فلان ساعت، چند سنگ آسمانی فرود خواهد آمد، باید گفت که سنگ های آسمانی به این معنی، دارای نظم و ترتیب نیستند؛ تعداد این سنگها و کیفیت آنها یک امر کاملاً تصادفی است. اما واضح است که هر سنگ آسمانی، در حرکت خود کاملاً دارای نظم و ترتیب است؛ یعنی حرکتش بر طبق قوانین تخلف ناپذیر طبیعی، مثل جاذبه ی زمین، جاذبه کرات، قانون حرکت، قانون مقاومت هوا و قوانین بسیار دیگر صورت می گیرد که در این صورت، حرکت آن صد در صد منظم و مرتب است. برای روشن شدن مطلب؛ اگر شما در سر چهار راهی بایستید، نمی توانید پیش بینی کنید که در عرض یک دقیقه، چند ماشین از این چهار راه خواهند گذشت؛ پس حرکت ماشین ها به این معنی، بی نظم و ترتیب است؛ اما معلوم است که هر ماشین، در اثر تدبیر راننده ای که آن را هدایت می کند، کاملاً مطابق قواعد و قوانین حرکت می کند؛ پس بدین معنی، بر حرکت ماشین ها نظم و ترتیب دقیقی حکم فرماست. « بخش پاسخ به سؤالات »
آیا قوانین و نظم حاکم بر طبیعت امری قراردادی است؟	قوانین به طور کلی دو نوع است: 1. قوانین اجتماعی و تشریعی که به طور مسلم قراردادی است؛ یعنی با صرف نظر از تشریع و قرارداد، در جهان خارج ماهیتی ندارند. 2. قوانین طبیعی و تکوینی است که این گونه قوانین، ارتباطی با قرارداد ندارند؛ مثلاً قانون جاذبه عمومی که بر منظومه ی شمسی حکم فرماست، وجود داشته، حقیقت ثابتی است چه کسی باشد که از آن آگاه شود و چه نباشد، قوانین طبیعی هیچ گونه ارتباطی با قرارداد انسان ندارد. « بخش پاسخ به سؤالات »