ملحقات مبحث معاشرت و ارتباط

پرسشپاسخ
اگر مقابله با کسی که متعرض حقوق انسان می شود، باعث گستاخی بیشتر گردد سکوت کردن بهتر نیست؟مقابله با ظلم نیز دارای قانونمندی است. پس در جایی که از تجاوز او می کاهد، باید با اهرم های خاص ایستادگی کرد؛ ولی در صورتی که در اثر مقابله ستمگری او بیشتر می شود و بر ظلم خویش می افزاید، بهتر است صبر و بر خدای بزرگ توکل نمود. البته این شکیبایی نیز در جایی است که هیچ راه مقابله ای وجود نداشته باشد. به هر حال باید موقعیت را در نظر گرفت؛ گاهی گذشت و سکوت به اصلاح نزدیک تر است، مگر آنکه از موارد غیر قابل عفو باشد. چنانکه امام حسین«علیه السلام» دیگر صبر و تحمل را جایز ندید در حدیث آمده است :« بترسید از ظلم به کسی که جز خداوند یار و یاوری ندارد». یعنی در این موارد خود خداوند، به حمایت از مظلوم می پردازد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
قهر نمودن در اخلاق اسلامی دارای چه محدود و شرایطی است؟در فرهنگ اسلامی دوستیها و دشمنیها برای خداست. پیوند ایمانی مؤمنان باعث می شود یکدیگر را دوست داشته، از دشمنان یکدیگر تبری بجویند؛ از این رو قهر کردن مؤمنان با یکدیگر در احادیث مورد نکوهش قرار گرفته است. از برخی از احادیث استفاده می شود که هر یک از آن دو نفری که قهر کرده اند در آشتی از دیگری پیشی بگیر، در قیامت به سوی بهشت پیشی خواهد گرفت.
یکی از ارزشهای بزرگ اخلاقی عفو و گذشت و نیکی کردن به کسی است که به انسان بدی کرده است و این مطلب در احادیث فراوانی یادآوری شده است.
گاه بنابر مصالحی، مثل امر به معروف و برای ترک دادن منکری، قهر کردن ضرورت نیز می یابد و در بینش اسلامی از آن به عنوان حرکتی در راستای سازندگی استفاده می گردد. اما به هر حال باید خود شخص شرایط و اوضاع را بررسی نماید. در کلمات معصومان«علیهم السلام» آمده است:«سزاوار نیست قهر با برادر مؤمن بیش از سه روز ادامه یابد». و چنین است که پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» در تنبیه کودکان نیز قهر را تجویز نموده، اما فرموده اند که طولانی نشود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا قهر کردن سبب گناه می شود؟طبیعت زندگی اقتضا می کند که گاهی در بین افراد به خاطر برخی مسائل کدورتی به وجود آید و جدایی ایجاد شود. چنانچه این کدورت و به دنبال آن قهر به خاطر گناهی باشد که از شخص سرزده پسندیده است و تا زمانی که شخص به گناهش ادامه می دهد، لازم است این قهر ادامه پیدا کند؛ مگر اینکه جهت مهم تری وجود داشته باشد و یا ضرورت شدیدی پیدا شود که به طور موقّت به خاطر رفع آن ضرورت لازم باشد، قهر شکسته شود.
در غیر این صورت قهر درست نیست و چنانچه مشاجره و یا رفتار به قهر بیانجامد، نباید بیش از سه روز ادامه پیدا کند.
امام صادق«علیه السلام» از رسول خدا«صلی الله علیه وآله» نقل فرمود که: «بیش از سه روز قهر و جدایی سزاوار نیست»(1).
و نیز امام صادق«علیه السلام» فرمود: «شیطان تا دو مسلمان با هم قهر هستند، پیوسته شادمان است. هنگامی که آنها با هم آشتی کنند، زانوهایش بلرزد و بندهایش از هم جدا شود و بر هلاکت خود فریاد زند.(2)»

« بخش پاسخ به سؤالات »

1) اصول کافی، باب الهجره، روایت 2.
2) اصول کافی، باب الهجره، روایت 7.
معیار اعتماد یا بدگمانی به معاشران چیست؟مقدار اعتماد در معاشرت ها به فضای حاکم بر ارتباطات وابسته است. اگر در محیطی این احساس پر رنگ باشد، آسان تر می توان اعتماد نمود و از سوءظن کاست؛ اما اگر صداقت و صمیمیت کمرنگ باشد، تجربه و تحقیق تا حصول اعتماد است. در روایتی از رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» آمده است:« دوست خویش را در سفر و حضر(همنشینی ها)زیر نظر بگیر! اگر در سفر خشم خویش را چند بار از تو باز داشت و در معاشرت های حضوری متوجّه تکالیف و وظایف خویش بود، دوست خوبی است به هر حال موارد، مختلف است و بدگمانی بی دلیل هم پسندیده نیست و به قطع ارتباطات می انجامد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
با کدام گروه نباید همنشینی کرد؟از احادیث رهبران راستین استفاده می شود که نباید با گروههایی، مثل دروغگو، نابخرد، گناهکار، بخیل و ترسو همنشینی کرد. امامان پاک«علیهم السلام»، از جمله علی«علیه السلام» در نهج البلاغه دلیل بدی معاشرت با این گروهها را بیان فرموده اند، آن حضرت می فرماید:«پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز؛ زیرا می خواهد به تو سودی رساند، اما تو را دچار زیان می کند. از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری؛ از تو دریغ می کند. و از دوستی با بدکار و گناهکار خود داری کن؛ چون با اندک بهایی ترا می فروشد. و از دوستی با دروغگو بپرهیز؛ زیرا که او مثل سراب است؛ دور را برای تو نزدیک و نزدیک را دور می نمایاند».(3)
روشن است که این جواب در محدوده اخلاق و پرستش مطرح شده می باشد، وگرنه کسانی هستند که آنان نیز شایسته معاشرت نیستند. برای مثال افرادی که در دین انسان تردید آفرینی می کنند و به تخریب ایمان می پردازند. البته در صورتی که یارای تحقیق و پاسخ دادن داشته باشیم، زمینه رشد ما تأمین می گردد؛ اما در غیر این صورت باید ارتباط را محدود نمود.

« بخش پاسخ به سؤالات »


3) نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 38.
محدوده زمانی برای قهر کردن در روایات چقدر است؟قهر کردن کار مطلوبی نیست و در برخی از احادیث آمده است که اگر قهر کردن از سه روز بیشتر شود، ولایت خدا با انسان قطع می شود. و نیز در حدیث آمده است که هر کدام از دو مؤمن که با هم قهر کرده اند، زودتر برای آشتی نزد دیگری برود، زودتر به بهشت خواهد رفت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
ارتباط با خانواده یا افرادی که در گذشته نقاط ضعف دینی و اخلاقی داشته اند، اما اکنون تغییری در آنها دیده می شود، چگونه است؟دوستی و معاشرت با خانوده ای که قبلاً نقطه ضعف دینی و اخلاقی داشته، ولی اکنون آن را جبران کرده باشند یا توبه نموده باشند، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه به عنوان وظیفه تأکید می شود؛ زیرا عدم مقبولیت چنین کسانی چه بسا دوباره زمینه اتصال و گرایش را به همان انحراف ایجاد کند و افرادی که در کمین چنین کسانی هستند، کم نیستند، لیکن به هر تقدیر باید در مقدار ارتباط محتاط بود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چگونه می توان به این دستور که:حفظ احترام کسی که احترام دیگران را حفظ نمی کند، لازم نیست عمل کرد؟دو خصلت هستند که هم از جهت اخلاقی ارزش به حساب می آیند و موجب کمال روحی و معنوی انسان می باشند و هم رمز نفوذ درون دیگران و جلب احترام آنان می باشند: نخست، احترام به دیگران است. کسی که احترام دیگران را مراعات نکند، نباید انتظار داشته باشد، دیگران نسبت به او احترام بگذارند؛ به ویژه پدر و مادر و افرادی که از انسان بزرگتر هستند؛ خطلت دیگر گذشت است؛ یعنی اینکه انسان در برابر بدی دیگران عکس العمل نشان ندهد و به فکر انتقام نبوده در این اندیشه نباشد که بدی آنان را با بدی پاسخ گوید؛ بلکه با دیدی وسیع و سینه ای باز و نظری گسترده از بدی دیگران در گذرد و آنان را ببخشد. اگر این خصلت در زندگی انسان حاکم باشد، گذشته از اینکه کمال روحی بزرگی است، موجب نفوذ درون دیگران و خضوع دیگران در مقابل انسان است. انسان نه تنها از این خصلت در خانواده خود از آن بهره می گیرد، بلکه در دیگر صحنه های زندگی و در برخوردهای اجتماعی موجب موفقیت و پیروزی او خواهد شد.
از هم پاشیدگی بسیاری از خانواده ها در اثر نبودن روح گذشت و اغماض در افراد است. هر یک از عناصر آن خانواده ها در صدد این هستند که خواسته خود را تحکیم کنند، که این امر موجب اختلاف و در نهایت جدایی می شود.
البته چنین اخلاق والایی نیازمند به معرفتی بیشتر و ایمانی تواناتر دارد که با مراجعه به احوال انسانهای موفق در این راه و تمرین و به مرور زمان حاصل می شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
معاشرت با افراد منحرف آنگاه که قصد راهنمایی در بین باشد دارای چه ضوابطی است؟1. این اهتمام دلسوزی، برخاسته از درد دینداری و قابل تقدیر است. حقیقت این است که انسان منحرف به دنیا نمی آید. نقص تربیت، عدم شناخت، ضعف در برخوردها و عوامل گوناگون دیگر، افراد را به انحراف می کشاند.
2. قدم اول بنابر روش هدایت قرآنی برداشتن موانع از طریق شناخت نیازی که آنان را به فساد کشانده، می باشد؛ زیرا قرآن از روش پیامبر«صلی الله علیه وآله» چنین حکایت می کند:«یضع عنهم امرهم و الاغلال التی کانت علیهم؛(4)سنگینیها و زنجیرهای آنان را بر می داشت».
گاه می تواند ازدواج، ایجاد صمیمیت، مقبولیت و شخصیت دادن زمینه ساز تغییرهای اساسی باشد.
3. پرسشهای جواب داده نشده، پاسخ یابد.
4. انسان، خود ثابت قدم باشد. چنان نباشد که آنها با شیطنت او را منفعل کنند. فرد گمراه از داشتن همراه بیشتر، راحت تر به کار ادامه می دهد.
5. مطالعه کتب تربیتی بسیار لازم است.
6. بررسی مراتب امر به معروف و نهی از منکر در کتاب رساله عملیه لازم است.

« بخش پاسخ به سؤالات »

4) سوره اعراف، آیه 157.
آیا قهر بین دو مؤمن باعث بطلان نماز و روزه آنان است؟در دستورات دینی و اخلاقی اسلامی آمده است که قهر نباید بیشتر از سه روز طول بکشد؛ لیکن قهر موجب بطلان نماز نمی شود. خوب است همیشه چهره برتر اخلاق در نظر ما باشد. نه اینکه فقط بطلان نماز یا روزه باشد.
مرحله قبول نماز مهم تر از صحیح بودن آن است. بهتر است ببینم اعمال عبادی ما به مرحله قبول می رسد یا خیر؟

« بخش پاسخ به سؤالات »
معیار اعتماد و بدگمانی با معاشرین چیست؟مقدار اعتماد در معاشرت ها به فضای حاکم بر ارتباطات وابسته است. اگر در محیطی این احساس پر رنگ تر باشد آسان تر می توان اعتماد نمود و از سوءظن کاست. اما اگر صداقت و صمیمیت کمرنگ باشد نیاز به تجربه و تحقیق تا کسب اعتماد لازم است. در روایتی از رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» آمده است: دوست خویش را در سفر، غضب، و حضر( همنشینی ها) زیر نظر بگیر! اگر در سفر همراهی داشت، خشم خویش را چند بار از تو باز داشت و در معاشرت های حضوری به تکالیف و وظایف خویش متوجّه بود، دوست خوبی است. بهر حال موارد مختلف است و بدگمانی بی دلیل هم به قطع ارتباطات می انجامد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
کیفیت مصافحه و معانقه چیست و چه فضیلتی دارد؟مصافحه و معانقه از جمله مسایلی است که محبت را بیشتر و سبب انس می شود امری مستحب و اخلاقی است. مصافحه همان دست دادن و معانقه در آغوش گرفتن برادر مؤمن می باشد. در حدیث آمده است که در تخفیف گناهان بسیار مؤثر است و اصولاً قرار دادن چنین آدابی در ایجاد پیوند اجتماعی از نشانه های جامعیت اسلام در سازندگی روابط انسانی است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
درد دل کردن با دیگران چه محدوده ای دارد؟چنانچه درد دل کردن و باز گفتن نگرانیها غیبت کشی نباشد و عنوان حرام دیگری بر آن منطبق نباشد اشکالی ندارد. اصولاً چنین کاری از نیازهایی روانی انسان است ولی باید توجّه داشته باشیم که ...
1. نجوی و دعا با خدا برای همین است که این نیاز را با یک کانون قدرت و مهر در میان گذاریم.
2. اگر خواستیم با آدمها درد دل کنیم، افرادی رازدار و بعضاً توانا بر رهنمودی سازنده باشند.
3. مواظب باشیم که درد دل به شکایت از خداوند تبدیل نشود... و یاد الطاف خداوند در زندگی باشیم.
4. احادیث آمده است آنکسی که با مؤمن درد دل و شکوه وا گوید، گویی نزد خداوند شکوه کرده. چون ایمان، فردی مناسب را برای درد دل نشان می دهد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
؟« بخش پاسخ به سؤالات »

...................) Anotates (.................

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی