ابراهیم علیه السلام / شبهات عدم عصمت

پرسشپاسخ
این گفته ابراهیم«علیه السلام» در برابر ستاره پرستان یا ماه پرستان یا خورشید پرستان که: «هذا ربّی...؛ این پروردگار من است» چگونه با مقام نبوت و عصمت آن حضرت سازگار است؟درباره اینکه ابراهیم«علیه السلام» یک بار در برابر ستاره و یک بار در برابر ماه و یک بار در برابر خورشید ابراز کرد: «هذا ربی؛ این پروردگار من است» و آنگاه از آنها برائت جست دو احتمال ذکر شده است: اوّل این که ابراهیم«علیه السلام» در اوایل نوجوانی به میان قوم خود رفت و قبل از آن به طور پنهانی تحت سرپرستی مادرش زندگی می کرد؛ زیرا نمرود به خاطر خوابی که دیده بود با کودکی که در شب تولد ابراهیم«علیه السلام» به دنیا آمد دشمنی داشت؛ امّا ابراهیم«علیه السلام» در خفا تولد یافت ورشد کرد. در اویل نوجوانی و در ابتدای سیر و سلوک معرفتی خود، هنگام مشاهده ستاره ای چنین فرض کرد که آن ستاره پروردگار و «تدبیر کننده» امور اوست تا ببینید آثار پذیرش چنین ربی چیست. ضمن اینکه او اعتقاد داشت خالق و «ایجاد کننده» موجودات اللَّه تعالی است. زیرا از کلام سابق او درباره بتها به خوبی برمی آید که او به خالقیّت خداوند اعتقاد داشت؛ علاوه بر این در انتهای همین ماجرا در قرآن کریم از قول ابراهیم«علیه السلام» آمده است: «یا قوم انّی بری ءٌ مما تشرکون(1)؛ ای قوم همانا من از آنچه که شما با آن شرک می ورزید بیزارم». به این معنا که ابراهیم از اعتقاد دخالت ماه و ستاره و خورشید در تدبیر امور جهان و انسان(یعنی شرک در تدبیر) بیزاری جست. تمامی این ماجرا در کمتر از دو روز به قوع پیوست.(2) در این باره روایاتی نیز از معصومان«علیهم السلام»، وجود دارد(3).
دوّم این که: این بیانات، روش ابراهیم«علیه السلام» در بحث و برخورد با پرستندگان ماه و ستاره و خورشید بوده است؛ به این معنا که آن حضرت خود را مانند ایشان فرض کرده و به طور ظاهر اعتقاد آنها را پذیرفته، آنگاه به بیان بطلان اعتقاد آنان پرداخته است. این روش در فرد مخالف مؤثّرتر است و کمتر تعصّب و عناد او را برمی انگیزد. اینکه ابراهیم به توحید و ربوبیّت خداوند اعتقاد داشته از گفتگوی او با آزر در سوره مریم که قبل از برخورد با ستاره پرستان و ماه پرستان و خورشید پرستان برمی آید: «یا أبت انی قدجاءنی من العلم مالم یأتک فاتبعنی اهدک صراطا سویا. یا ابت لاتعبد الشیطان ان الشیطان کان الرحمن عصیا. یاابت انی اخاف ان یمسّک عذاب من الرحمن فتکون للشیطان ولیا. قال أراغب ان عن آلهتی یا ابراهیم لئن لم تنته لارجمنک و اهجرنی ملیا. قال سلام علیک سأستغفر لک ربی انه کان بی خفیاً(4)؛ ای پدر به راستی مرا از دانش [وحی، حقایقی به دست ] آمده که تو را نیامده است. پس، از من پیروی کن تا تو را به راهی راست هدایت نمایم. پدر جان شیطان را مپرست، که شیطان [خدای ]رحمان را عصیانگر است . پدر جان من می ترسم از جانب [خدای ] رحمان عذا بی به تو رسد و تو یار شیطان باشی. گفت «ای ابراهیم؟ آیا تو از خدایان من متنفری؟ اگر باز نایستی تو را سنگ سار خواهم کرد و [برو] برای مدتی طولانی از من دور شو. ابراهیم«علیه السلام» گفت: درود بر تو باد، به زودی از پروردگارم برای تو آمرزش می خواهم، زیرا او همواره نسبت به من پرمهر بوده است.»
براساس این آیات، ابراهیم«علیه السلام» می دانسته که رب او و آنکه امور او را تدبیر می کند خداوند متعال است و الله تبارک و تعالی در حق او پرمهر بوده است(5). در این باره نیز روایتی وجود دارد(6).

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) سوره انعام، آیه 78.
2) نگاه کنید به: المیزان، ج 7، صص 172 تا 176.
3) نگاه کنید به: تفسیر نورالثقلین، ج 2، ذیل آیه 74 سوره انعام؛ و نیز بحارالانوار، ج 12، ص 3.
4) سوره مریم، آیات 47 - 43.
5) المیزان ، ج 7، صص 176 و 177.
6) تفسیر نورالثقلین، ج 2، ذیل آیه.

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی