زهد

پرسشپاسخ
ارتباط بین ایمان و تقوا و زهد، چگونه است؟ایمان همان حب یا بغض قلبی است؛ که دوستی با حق و اولیای حق و دشمنی با باطل و اولیای شیطان و باور قلبی به اعتقادات و باورهای فکری است. امام باقر«علیه السلام» می فرمایند:«الایمان ما کان فی القلب(1)؛ ایمان در قلب است.»
امّا تقوا حّد عملی دین است و بعد از ایمان تحقق می یابد. علی«علیه السلام» می فرمایند:«کونوا بقبول العمل اشد اهتماماً منکم بالعمل فانه لن یقل عمل مع التقوی، و کیف یقلّ عمل تقبل(2)؛ برای قبول شدن اعمال اهتمام بیشتری داشته باشید تا به خود عمل، چرا که هیچ عملی، با تقوا کم نیست و چگونه عملی که پذیرفته می شود اندک باشد؟»
پس از آن که حب خدا و اولیای خدا و اعتقاد قلبی به باورهای دینی در دل انسان جا گرفت، تقوا، که مراعات حدود و مقرّرات در اعمال و رفتار انسانی است، نیز تحقّق پیدا می کند.
و زهد، بی رغبتی به دنیاست. از امام صادق«علیه السلام» سؤال شد: «زاهد نسبت به دنیا کیست؟»
فرمودند:«الذی یترک حلالها مخافة حسابه و یترک حرامها مخافة عذابه(3)؛ کسی که حلال دنیا را از بیم حسابرسی آن ترک می کند و حرام دنیا را از بیم عذاب شدن ترک می نماید».
زهد نوعی آزادگی نسبت به امور دنیوی و تهذیب نفسانی برای نیل به مقاصد والا است. این امر البته نیاز به ایمان و تقوا دارد. تا انسان ایمان نداشته باشد و تا در زمینه به جا آوردن واجبات و ترک محرمات تمرین نکند(تقوا)، نمی تواند زهد بورزد و مثلاً از برخی امور مباح، دست بشوید.
توجّه به این نکته لازم است که ایمان و تقوا و زهد هر یک دارای مراحل و مراتبی هستند. چه بسا مراحل بالای ایمان، با تقوا و زهد حاصل شود. یعنی انسان با عمل به واجبات الهی و ترک محرّمات الهی و حتّی ترک برخی امور مباح، مراتب بالای ایمان را درک کند. و همین طور، چه بسا مراتب بالای تقوای الهی با زهد، قابل حصول باشد؛ چون ممکن است ترک امور مباح و بی رغبتی به دنیا، باعث شود که انسان ضوابط و مقررّات الهی را به نحو دقیق و کامل تری مراعات کند. بنابراین، می توان گفت که در مرحله نخست، ایمان لازمه زهد و تقوا است و بدون ایمان، زهد و تقوا به معنای درست کلمه، میسّر نیست.
لیکن در مرحله بعد، ایمان و زهد و تقوا، با دیگر ارتباط متقابل دارند، یعنی در یکدیگر اثر می گذارند. همچنانکه در روایتی از امام علی«علیه السلام» درباره ارتباط زهد با عمل و تقوا آمده است:« العلم یرشدک الی ما امرک الله به و الزهد یسهل لک الطریق الیه(4)؛ علم تو را به آنچه که خداوند به آن امر نموده، راهنمایی می کند و زهد راه یابی به آن را برای تو آسان می گرداند».
و در روایتی از امام صادق«علیه السلام» درباره ارتباط زهد و ایمان آمده است:«حرام علی قلوبکم ان تعرف حلاوة الایمان حتّی تزهد فی الدنیا؛ بر قلوب شما چشیدن شیرینی ایمان حرام است(و نمی توانند شیرینی ایمان را بچشند) مگر اینکه در دنیا زهد بورزید». که البته این امر اشاره به مراتب ابتدایی ایمان ندارد.
بنابراین، مفهوم این واژه ها(ایمان، تقوا و زهد) دارای مراتب تشکیکی است. پس چه بسا، ایمان موجب زهد و تقوای برتری شود، یا به عکس، بر اثر عمل به وظایف و شرایط زهد و تقوا، نیروی ایمان افزایش یابد.

« بخش پاسخ به سؤالات »

1) میران الحکمة، ج 1، ص 300.
2) همان، ج 10، ص 632.
3) همان، ج 4، ص 253.
4) همان، ج 4، ص 263.
آیا علاقه نداشتن به دنیا بد است؟علاقه نداشتن به دنیا اگر با هدف رسیدن به آخرت باشد، خوب است؛ اما به مفهوم بی توجهی به امور زندگی که در انسان ایجاد کسالت در انجام وظیفه می کند، زشت است. این حالت از وساوس شیطان است؛ از این رو باید علت آن را جستجو کرد و در صدد رفع آن بود.
اساساً علاقه به معنای وابستگی می باشد و دین می خواهد که انسان چنین باشد؛ اما آخرت نیز از بکار گیری همین امکانات مهیا می شود. به ویژه در دنیای معاصر که سردنداران دنیای زور و تزویر می خواهند ما کار دنیا را به آنها واگذار کرده، فقط به عبادت خویش مشغول باشیم. در حالی که عبادت به مفهوم اسلامی آن، شامل برنامه ریزی زندگی نیز می باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
زهد پیشه نمودن به منظور صفای روح و ترک همه چیز، حتّی واجبات! پشتوانه مستندی در مکتب دارد یا نه؟انسان پس از تفکر و شناخت به ایمان رسیده، مقید به آداب دینی می گردد.(تقوی) حاصل بعدی این سلوک دینی زهد است؛ یعنی استمرار این دین داری و التزام، بر انسان واجب می کند که بار خویش را سبک کند و برای حفظ دین و اعتقادات، از دنیا پرستی و مادی گری افراطی بپرهیزد این استغناء روحی همان زهد است. زهد، عدم وابستگی به مادیات است. آیا یک کوهنورد، برای رسیدن به اوج می تواند صدها کیلو بار و بندیل را ولو نیاز داشته باشد، با خود به کوه ببرد؟ اینجاست که زهد اسلامی معنا پیدا می کند؛ یعنی مؤمن اگر از دنیا هم بر می دارد برای مقصد بلند خویش است. این زهد هیچ ارتباطی با ترک واجبات ندارد، مگر تسلیم آموزش های غلط تصوف مصطلح، شده و کورکورانه بحثی را بپذیرد تأمل در این سؤال برای همه نتیجه بخش است. آیا علی«علیه السلام» که بعد از رسول الله«صلی الله علیه وآله» کسی به صفای روح او نرسیده، در حال انجام واجبات به شهادت نرسید؟ آیا می توان از امام«علیه السلام» جلو افتاد؟

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی