حساب

پرسشپاسخ
اگر خداوند مجرمی را ببخشد و مجرم دیگری را کیفر دهد، چگونه عادل خواهد بود؟اولاً: چنین فرضی که دو نفر مجرم که در تمام خصوصیّات یکسان باشند، آنگاه خداوند یکی را ببخشد و دیگری را در همان جرم کیفر دهد، ثابت نشده است. ثانیاً: این مسأله ارتباطی با عدل خدا ندارد؛ بلکه مربوط به فضل خداست. فضل خداست که باعث عفو مجرم است و در صورتی که دو نفر گناهکار از تمام جهان مساوی باشند، چنانچه فضل خدا شامل شد، حتماً شامل حال هر دو خواهد شد. امّا اگر یکی را ببخشد و دیگری را نبخشد، معلوم می شود از تمام جهات یکسان نبوده اند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا افراد بدکار در این جهان فوراً به مجازات عمل خود نمی رسند تا نیازی به قیامت نباشد؟اولاً تکاملی که در مورد انسان ها مطرح است، تکاملی است که از طریق اختیار و آزادی برای انسان تحقق می یابد و چنانچه مقرر می شد که هر انسانی با ارتکاب گناه سریعاً کیفر شود، با اختیار و آزادی منافات داشت. در آن صورت نه انجام اعمال نیک چندان ارزشمند و شایسته ثواب بود و نه بدی افراد ظاهر می گشت؛ ولی با توجّه به اینکه این جهان، جهان تکلیف است و افراد به طور معمول کیفر کارهای خویش را سریعاً دریافت نمی دارند، براساس آزادی و اختیار عمل می کنند. ثانیاً این جهان شایستگی بروز مخابرات اعمال را ندارد؛ نه برای خوبان و نه برای گناهکاران. چطور می توان ظالمی را که صدها نفر را در این عالم کشته است مجازات نمود؟ با کدام وسیله؟ پس قیامت جهانی است که حقیقت اعمال نیک و بد ظهور پیدا می کند و خوبان و گناهکاران به درستی پاداش داده شده یا مجازات می شوند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا جسم گناه می کند یا روح؟ کدامیک جزا می بینند؟اصل انسانیّت انسان به روح است، و جسم و بدن، آلات و ابزاری برای فعّالیّت و تلاش انسان است. بنابراین، این روح انسان است که در قالب جسم فعّالیّت می کند و همان گونه که روح انسان در این جهان با جسمش مرتکب گناه می شود، در قیامت نیز روح با جسم به کیفر الهی خواهد رسید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا با توجّه به عذاب و کیفر اعمال، باز این نعمت ها به نفع بشر است؟ در صورتی که اگر زندگی و حیاتی نبود کیفر و عذابی نبود؟ما باید تمام آنچه از ناحیه خداست، ارزیابی کنیم و ببینیم خداوند به ما چه داده است و آیا از او جز نیکی سرزده است؟ وقتی در سرنوشت خود اندیشه می نماییم، می بینیم خداوند ما را برای سعادت آفریده و تمام وسایلی که در این راه لازم بوده در اختیار ما گذاشته است. کیفر و عذابی که برای ما به وجود می آید، معلول کارهای بد خود ماست و ما کارهای بدمان را نباید به حساب خدا بگذاریم. آنچه از اوست، لطف و احسان و نعمت است. در برابر، ما سوء استفاده کرده با انجام گناه و معصیّت، استحقاق کیفر و عذاب پیدا می کنیم.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا اگر انسان گناهی کوچک انجام دهد و نتیجه اش را در همین جهان ببیند، در آخرت بار عذابی خواهد داشت؟بسیاری از گرفتاری ها و ناراحتی هایی که در این جهان به سراغ افراد مؤمن می آید، ممکن است مربوط به گناهان آنان باشد که ابتلا به این بلاها کفّاره گناه آنان می شود. بنابراین در آخرت پاک بوده کیفری نخواهد داشت .
ولی، در صورتی که گناه بزرگ و کیفر آن سخت و سهمگین باشد، به گونه ای که در این جهان با گرفتاری و ابتلا جبران نشود، برای جهان دیگر باقی خواهد ماند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
با این وصف که مصالح و مفاسد واجبات و محرّمات به خود انسان ها باز می گردد و خداوند محتاج عبادت های ما نیست، آیا عقاب و عذاب خداوند با عدالت وی منافات ندارد؟کارهایی که ما انجام می دهیم از دو جهت مورد توجّه است: یکی از این جهت که مصالح و مفاسدی بر آنها مترتب است و این مصالح و مفاسد به خود ما باز می گردد و خداوند متعال چون ذاتاً غنی و بی نیاز است، از اعمال ما سودی نمی برد و زیانی نمی بیند؛ ولی از جهت دیگر خداوند منعم و مولای حقیقی ماست و ما بنده او هستیم و وظیفه بندگی ایجاب می کند که ما دستورات او را اطاعت کنیم و از محرّمات او اجتناب ورزیم. از این رو اگر برخلاف دستور خداوند عمل کنیم معصیّت کرده ایم و معصیّت خداوند به حکم عقل جایز نیست و باعث استحقاق کیفر است؛ بنابراین کیفر خداوند چون براساس استحقاق است، عین عدل خواهد بود.
گذشته از اینکه بسیاری از عقاب ها و کیفرها در رابطه با تضیع حقوق انسان های دیگر است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
کسی که در دریا غرق شود و اجزای جسدش متلاشی گردد، چگونه محشور می شود؟اعتقاد به معاد و زنده شدن مردگان و محاسبه قیامت براساس ایمان به علم و قدرت غیرمحدود و گسترده خداوند است و کسی که در دریا غرق شود، گرچه جسد وی پیدا نشود و متلاشی و پراکنده شود، خداوند از جسد او و تمام اجزای او آگاه است و قدرت دارد که تمام آنها را در قیامت جمع کرده به صورت اوّل درآورد و به آنها حیات و زندگی ببخشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
فرض کنیم که بدن انسان مرده ای در زیر زمین می پوسد و گیاهان از موادّش برای رشد خویش سود می جویند و تبدیل به ذرّات موجود در بدن گیاهان می گردد، یا کافری گوشت بدن مؤمنی را می خورد و گوشت بدن مؤمن از اجزای بدن کافر می شود. اینک، اگر در عالم حَشر تمام افراد بشر محشور شوند، لازمه اش این است که افرادی بسیار دارای یک بدنی مشترک باشند و اگر شخص خورنده را حَشر کنند، شخص خورده شده - که مؤمن است - به تمام معنا حشر نشده است؛ زیرا او خورده شده و از اجزای بدن شخص خورنده گشته است.اوّلاً، آنچه موجب تشخّص موجودات می شود، فصل ممیّز و صورت آنهاست نه مادّه. البته، منظور از صورت، شکل و قیافه نیست، بلکه حقیقت آنهاست، و در مورد انسان، روح عبارت از صورت است و مادّه، جسم او.
پس انسانیّت انسان بستگی به همان انسانیّت او دارد، نه به مادّه اش. زیرا مادّه در هر حال موجود است و به آن انسان نمی گویند. همچنین، حیوان و درخت تا وقتی صورت و نام آنها بر مادّه فرود نیاید، به مادّه حیوان و درخت نمی گویند.
ثانیاً، مُحال است که دو صورت با هم در یک مادّه گرد آیند؛ مثلاً یک مادّه هم صورت تخم مرغ داشته باشد و هم صورت جوجه. بلکه ناگزیر باید صورتی از میان برود تا صورتی دیگر بر آن مادّه پدیدار آید.
اینک، بنابر فرض مذکور، تا وقتی که آن انسان مؤمنِ مأکول انسان کافرِ آکل نیست، تشخّص آن به همان نفس ناطقه و صورت انسانیّت اوست که بر مادّه قائم است و هنگامی نیز که آکل، بدن این مأکول را می خورد، مادّه را می خورد نه صورت انسانی را، و آن مادّه، صورت انسانی خورنده(=آکل) را به خود می گیرد. هم صورت مؤمن به جای خود هست و هم صورت کافر. نکته مهم این است که نفس ناطقه، مجرّد است و پس از مردن، موجود است و به همان فعلیّت خود باقی است و به هیچ روی تغییر نمی کند.
امّا این روح و نفس ناطقه آن شخص مؤمن در قیامت با چه بدنی محشور گردد در حالی که ما می دانیم معاد هم روحانی است و هم جسمانی، در پاسخ باید گفت: ما می گوییم مثلاً این انسان 40 ساله، همان کودک 10 ساله ای است که 30 سال پیش دیده ام، با این که بدن و جسم او بارها و بارها تغییر کرده است و به اشکالی مختلف در آمده است. در این جا، وحدت شخصیّت او(که همان روح اوست) باعث می گردد که بگوییم این همان است.
از آیات و روایات استفاده می شود که در قیامت روح به بدنی جسمانی در می آید که همانند بدن دنیایی اوست. در عالم دنیا هر چند پس از مدّتی بدن انسانها تغییر می کند، وقتی دو دوست پس از مدّتها به هم می رسند، یکدیگر را می شناسند و این تغییر کلّی در جسم، باعث بیگانگی نمی گردد؛ همچنین است تغییری که در جسم دنیایی و اخروی حاصل می گردد.
وانگهی، جسم دنیایی برای دنیا آفریده شده است که محل درد و رنج و خستگی و بیماری و گذر عمر است، در حالی که برای جسم اخروی دیگر رنج و بیماری و خستگی مطرح نیست. بنابراین، باید جسم اخروی در عین شباهت کامل به جسم دنیوی، لطیف تر و کامل تر باشد برای استفاده از نعمتهای آخرت امکان پذیرد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
هدف از معاد و قیامت چیست؟برای پاسخ به این پرسش سه دلیل ذکر می کنیم:
اوّل: چون خدا حق است، کار باطل نمی کند، و جهان بی هدف، باطل است. بنابراین، جهان متحرّک، هدفی دارد که در آن جا آرام می گیرد. و آن عالم بهشت و قیامت است.
دوم: خدای حکیم عادل، کاری بر خلاف حکمت و عدل نمی کند. از سویی دیگر یکسان دیدن مؤمن و مفسد ظلم است و خدا ظالم نیست و این برخلاف حکمت است و خدا حکیم است و برای این که مؤمنان به پاداش برسند و مفسدان کیفر ببینند، باید روزی باشد که مؤمنان از کافران جدا گردند؛ چنانکه می فرماید: «وامتازوا الیوم اَیّها الُمرِمُوْن(1)؛[آن روز ندا می رسد] ای تبهکاران صفت خویش را جدا کنید».
سوم: چون خدا رحیم است و رحمان، و لازمه رحمت این است که انسان را به کمالش برساند، باید قیامتی باشد تا انسان فرآورده های کارش را آنجا دریابد و به کمال برسد و هر کسی بازده اعمالش را در آنجا ببیند. از این رو، خداوند می فرماید: «وَوَجَدْوا ما عَمِوا حاضراً(2)؛هر کس آنچه را که انجام داده است، در قیامت حاضر می یابد.»
لازمه رحیمیّت خدا این است که به ره آورد اعمال انسان مؤمن پاداش دهد. او رحیم است و باید نتیجه رحمت خویش را به او بنماید و او را به آن نتیجه برساند.

« بخش پاسخ به سؤالات »

1) سوره یس، آیه 59.
2) سوره کهف، آیه 49.
انسانهایی که به دلیل نقص عضو نمی توانند همچون دیگران عمل کنند، پاداش و کیفرشان چگونه خواهد بود؟تنها حاکم و صاحب اختیار در قیامت خداست. خداست که پاداش و کیفر انسانها را به گونه دقیق می دهد و خداوند به کسی ستم روا نمی دارد. او اندازه استحقاق هر کسی را برای پاداش یا کیفر می داند و بیش از استحقاق، کسی را کیفر نمی کند. برای پاداش، چگونگی انجام اعمال در دنیا محاسبه می شود و کسانی که در راه خدا بیشتر رنج برده و تلاش کرده اند، در آن جهان پاداشی افزون تر خواهند یافت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا حیوانات نیز همانند انسان در قیامت حساب و سؤال دارند؟حیوانات نیز مانند انسان حشر دارند و آیه مبارکه 38 از سوره انعام، بر این حقیقت گواه است: «و ما من دابّة فی الارض و لاطائر یَطیرُ بِجناحَیه اِلاّ اُمَمٌ اَمثالکم ما فَرَّطنا فی الاکتاب من شئٍ ثُمَّ اِلی رَبِّهم یُحْشرون؛ و هیچ جنبنده ای در زمین نیست و پرنده ای با دو بال خود به پرواز در نمی آید، مگر آن که آنها امّتهایی همانند؛ شمایند؛ در کتاب (قرآن یا لوح محفوظ) از هیچ چیز کوتاهی نکرده ایم و سپس آنها به سوی پروردگارشان محشور می شوند.»
مرحوم طبرسی در تفسیر آیه «ثمّ الی ربّهم یُحْشَرون» گفته است: حیوانات نیز حشر دارند؛ همان طور که بندگان خدا محشور می شوند و خداوند بنابر اعمالشان، بد آنان پاداش می دهد و برای برخی از آنان از برخی دیگر دادخواهی می فرماید.
از ابوذر غفّاری روایت شده است که می گوید: «روزی در خدمت رسول خدا«صلی الله علیه وآله» بودم. دو بُز به یکدیگر شاخ زدند. رسول خدا«صلی الله علیه وآله» فرمود:
آیا می دانید برای چه شاخ زدند؟
اصحاب گفتند: نمی دانیم!
حضرت فرمود: ولی خدا می داند و البته به زودی در میانشان حکم می کند(3).»
همچنین روایت شده است که: «اِنّ خُیوُل الغُزاةِ فی الدنیا خُیُولُهم فی الجَنَّة؛ اسبانی که مجاهدان در جنگ بر آنها سوارند، همان اسبانند که در بهشت بر آنها سوارند»(4).

« بخش پاسخ به سؤالات »

3) بحارالانوار، ج 7، باب محاسبه عباد، ص 256.
4) همان، ج 7، ص 276.
آیا حشر در قیامت و کیفر اعمال مخصوص انسان هاست یا شامل جنیان هم می گردد؟حشر قیامت و رسیدگی به اعمال و پاداش کیفر هم برای جن و هم برای انس است و این مطلب از آیات قرآن(5) به خوبی برمی آید.

« بخش پاسخ به سؤالات »

5) سوره الرحمن، آیه 39؛ سوره انعام، آیه 128؛ سوره اعراف، آیات 38 و 179؛ سوره هود، آیه 119؛ سوره سجده، آیه 13.
کودکانی که به سنّ بلوغ نرسیده اند و بمیرند، در دنیای دیگر چگونه خواهند بود؟از برخی احادیث استفاده می شود که اطفال مؤمنان همان طور که در دنیا از نظر مسلمان بودن تابع و ملحق به پدر و مادرهایشان هستند و تمام احکام اسلام بر آنها جاری است، در آخرت نیز، ملحق به پدر و مادر خود خواهند بود.
در روایتی از حضرت امام جعفر صادق«علیه السلام» نقل شده است که اطفال و اولاد مؤمنان، هر چند از نظر عمل قاصرند - زیرا مکلّف به عمل نشده بودند که مستحق ثواب باشند - حق تعالی آنها را ملحق به پدرانشان می کند، تا آنکه چشم های ایشان به اولاد و ابنای خود روشن گردد.
در روایت دیگر آن بزرگوار فرمود: حضرت ابراهیم«علیه السلام» و ساره اطفال مؤمنان را تربیت می نمایند و چون روز قیامت شود، لباس های نیکو به ایشان می پوشانند و زینت می نمایند و آنها را هدیه می فرستند برای پدرانشان و آنها... در بهشت با پدرانشان هستند.(6)
امّا، درباره اطفال کفّار و مشرکان، اخبار مختلف است. در بعضی اخبار است که محل آنها در اعراف خواهد بود؛ نه به بهشت می روند و نه به جهنّم.

« بخش پاسخ به سؤالات »

6) بحار الانوار، جلد 5، صص 293 - 294.
با توجّه به اینکه آفریننده همه افراد خداست و اوست که برخی را با فطرت خوب و برخی را با فطرت پست می آفریند، آیا در قیامت همه انسان ها به طور یکنواخت مؤاخذه می شوند؟نخست باید توجّه داشت که فطرت دین در همه انسان ها وجود دارد. آری، اخلاق و ملکات در انسان ها متفاوت است. ممکن است در اثر عواملی مانند وراثت و محیط، برخی از خصلت های ناپسند در بعض انسان ها پدیدار شود، و یا متقابلاً ارزش های پسندیده اخلاقی در بعض دیگر و این اختلاف حال ها سرشت در انجام اعمال نیک و یا بد طبعاً مؤثّر است. کسانی که دارای ملکات پسندیده باشند، انجام برخی اعمال نیک برای آنان سهل و آسان است و کسانی که دارای اخلاق - ناپسند می باشند، انجام آن اعمال برای آنان سخت و دشوار است، و اگر چه اختیار در هر دو محفوظ است، سهولت و صعوبت انجام کار ممکن است در کیفر و پاداش مؤثّر باشد. آنچه مسلّم است این است که حاکم در روز قیامت خداوند است و ثواب و عقاب به مشیّت وی صورت می گیرد، و او علمش غیر محدود و فراگیر است و استحقاق هر انسانی را می داند و بیش از اندازه استحقاق، آنها را مؤاخذه نمی فرماید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
بالاترین پاداش انسان نیکوکار در قیامت چیست؟انسان نیکوکار که کارش براساس ایمان به خدا صورت می گیرد، پاداشش بهشت است و بالاتر از بهشت رسیدن به مقام رضوان و قرب خداست؛ چنانکه در قرآن مجید آمده است(7): «و رضوان من الله اکبر؛ خوشنودی خداوند از بهشت بزرگ تر است».

« بخش پاسخ به سؤالات »

7) سوره توبه، آیه 72.
چرا خدا شقی و سعید را پاداش می دهد و حال آنکه عوامل سعادت و شقاوت را هم خدا آفریده است؟نظر به اینکه خداوند عوامل سعادت و شقاوت را برای انسان آفریده و به انسان آزادی و اختیار داده تا بتواند هر یک از دو راه را برای خویش برگزیند و به او امر فرموده که راه سعادت را برود نه شقاوت، طبعاً اگر جانب شقاوت را برگزید و در برابر خدا سرکشی کرد، به اختیار خود راه انحراف را پیش گرفته و خدا را معصیت کرده است. از این رو خداوند برای انجام کارهای نیک به او پاداش می دهد و در برابر کارهای زشت و گناه مستحق کیفر الهی خواهد بود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر انسان در دنیا یک ساعت معصیت کند، آیا در آخرت به همین اندازه عقوبت می شود؟در این زمینه به چند مسأله باید توجه داشت: یکی اینکه گناهان عقوبت های مختلف دارند؛ مثلاً گناه شرک و کفر خلود در آتش است و گناه صغیره با کبیره از لحاظ کیفر فرق دارد.
دیگر اینکه آیا پس از گناه توبه یا کار دیگری که باعث بخشیده شدن گناه باشد، صورت گرفته است یا خیر؟ اگر انسان از گناه خویش از سر خلوص توبه کرده باشد، خداوند توبه وی را می پذیرد و گناهانش را می بخشد.
آنچه مسلم است این است که براساس ایمان ما به علم غیر محدود و گسترده خداوند و عدل و حکمت وی، کیفر خداوند هیچ گاه بیش از حدّ استحقاقِ بندگان نخواهد بود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا معقول است که بگوییم: مثلاً یهودی ها و مسیحی ها و صاحبان ادیان و مذاهب غیر از اسلام همگی جهنّمی هستند و فقط شیعیان به بهشت می روند؟تحقیق و کنجکاوی در دین به حکم عقل لازم است و تا زمانی که انسان به عقاید خویش یقین و اطمینان پیدا نکرده است، باید از درستی و نادرستی عقیده خود تحقیق به عمل آورد؛ در غیر این صورت عقل احتمال می دهد که انسان گرفتار عقوبت گردد و دفع ضرر احتمالی به نظر عقل لازم می باشد.
بنابراین، کسی که یقین داشته باشد آیین وی درست است، خواه مسلمان باشد و یا غیرمسلمان، و از آن جهت که صد در صد علم و یقین دارد، تحقیق را برای خویش لازم نمی بیند، لذا در آخرت عقوبتی نخواهد داشت، هر چند عقیده وی نادرست و اشتباه باشد. ولی کسی که احتمال دهد که آیین وی بی اساس و نادرست است، اگر تحقیق نکند، شایسته عقوبت است و مؤاخذ خواهد شد.
بنابراین یهودی ها و مسیحی ها و غیر آنان، اگر فرضاً صددرصد آیین خویش را درست پنداشته عقابی نخواهند داشت و اگر احتمال می داده که آیین وی خطا و اشتباه است و تحقیق نکرده است، شایسته عقوبت خواهد بود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
کارنامه عمل ما انسان ها با کارنامه درسی ما چه تفاوت هایی دارد؟کارنامه اعمال انسان ها با کارنامه درسی آنها تفاوت های بسیاری دارد، و اصلاً نباید این دو را با یکدیگر مقایسه کرد. در کارنامه های درسی امکان اشتباه از معلّمان و آموزگاران وجود دارد؛ ولی در کارنامه اعمال انسان ها به هیچ وجه اشتباه رخ نمی دهد؛ زیرا اوّلاً خود خداوند حسابگر است؛ ثانیاً فرشتگانی که اعمال انسان ها را می نویسند معصوم و از اشتباه مصون می باشند. در مورد کارنامه درسی امکان اینکه معلّمان احیاناً براساس انگیزه هایی کسی را بدون شایستگی قبول و یا کسی را بدون اینکه مستحق باشد، مردود سازند هست، ولی در کارنامه های اعمال چنین نیست.

« بخش پاسخ به سؤالات »
کسانی که موجودات جهان را به دو دسته تقسیم کرده و دو مبدأ و خالق برای آنها قائل شوند، عاقبتشان در آخرت چه می شود؟آنان که و مبدأ برای جهان قایل بوده و هستند، مشرک می باشند. آنان اگر در این اعتقاد و پندار باطل تقصیری کرده باشند، مانند اینکه می توانستند تحقیق کنند و از این اعتقاد نادرست دست بردارند و احتمال باطل بودن آن را می دادند، در آخرت عقاب و کیفر خواهند شد؛ ولی اگر اصلاً تقصیری در این زمینه نکرده باشند، آنان را مستضعف گویند و خداوند آنان را از این لحاظ عقابی نخواهد کرد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
عذاب افراد گناهکار در برزخ و قیامت چه اندازه است؟گناهان دارای مراتبی است، و هر مرتبه، عذاب خاصّی را طلب می کند. بسیاری از گناهان سبب می شود که شخصی برای همیشه و به صورت دائم دچار عذاب الهی باشد؛ چنانکه راجع به شرک به خدا بیان می کنند. گناه شرک آن قدر عظیم است که شخص مشرک هرگز رهایی از جهنّم ندارد، و در برزخ و قیامت دائم در عذاب خواهد بود و برای برخی از گناهان عذاب دائمی نیست؛ چه بسا در همان لحظه گرفتن روح - به جهت سخت جان دادن - از گناه پاک شود و در برزخ و قیامت راحت باشد. چنانکه برخی در همان عالم برزخ پس از مدّتی پاک خواهند شد و گروهی هم در قیامت پس از عذاب هایی که آن هم دارای مراتب است، پاک شده، وارد بهشت خواهند شد.
به هر حال عذاب هر شخصی وابسته به مرتبه خاصّ گناهان اوست. البته معصیّت خدا هر قدر به طور نسبی بگوییم کوچک است، ولی تخلّف از فرمان خالق متعال، بزرگ می باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا معاد امر محالی است و عقل آن را رد می نماید؟معاد و بازگشتی که در ادیان الهی مطرح است، از اموری نیست که عقل آن را محال بشمارد. توضیح اینکه عقل یک سلسله امور را محال می داند؛ مانند اجتماع نقیضین؛ یعنی یک چیز در آن واحد و در مکان واحد نمی تواند هم باشد و هم نباشد؛ ولی اینکه انسان ها پس از اینکه مردند و اجزای جسدهای آنان از هم پاشید و یا سوخت و خاکستر آنها بر باد رفت، در قیامت عناصر آنها جمع شده و جسم آنان را تشکیل دهد و روح به آنها تعلّق گیرد، به هیچ وجه محال نیست. آری؛ نیاز به یک علم و قدرت غیرمحدود و گسترده ای دارد، که آن علم و قدرت خداوند است. از اینرو هیچ کس از دانشمندان و متفکّران بشری برای محال بودن معاد دلیلی نیاورده است. منکران معاد هم که در زمان نزول قرآن بودند، به دلیل استبعاد آن را منکر می شدند؛ مثلاً نقل شده است که (ابیّ بن خلف) نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و استخوان پوشیده ای را در دست داشت. به هم فشرده تا نرم شد، گفت چه کسی این استخوان ها را زنده می کند؛ در حالی که این چنین نرم شده است؟ آیه ای در پاسخ وی آمد: «...قل یحیها الذی انشاها اول مرة و هو بکل خلق علیم...(8)؛ بگو اینها را حیات می بخشد آن کسی که آنها را در اول بار پدید آورد و او به هر آفرینشی دانا است». و در برخی از آیات قرآن آمده که باز گرداندن آسان تر از آفریدن اولی است.
وقتی ثابت شد که مسأله معاد از نظر عقل محال نیست، دلیل برای وقوع لازم دارد و دلیل بر وقوع آن ضرورت ادیان و کتاب های آسمانی مخصوصاً قرآن است، و قرآن در ده ها آیه این مسأله را یادآور شده است. با این وصف روشن می شود که معاد یک امر خیالی نیست، بلکه حقیقت دارد.

« بخش پاسخ به سؤالات »

8) سوره یس، آیه 79.
می دانیم که قرون زیادی بر انسان گذشته است و اقوام و ملل متمدّنی بوده اند و منقرض شده اند؛ آیا شاهدی هست که رستاخیز آنها گذشته باشد؟ یا رستاخیز همه در یک روز است؟ خلاصه آیا قیامت و رستاخیز برای عموم اقوام و ملل یک روز است یا هر یک رستاخیز جداگانه ای دارند؟در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که گواهی می دهد رستاخیز تمام اقوام در یک روز به نام «یوم القیامه» خواهد بود. برای نمونه آیات زیر را ملاحظه فرمایید: ان کلّ من فی السماوات و الارض الا اتی الرحمن عبدا، لقد احصاهم و عدّهم عداً، و کلّهم آتیة یوم القیمه فردا(9)». در این آیه خداوند تمام کسانی که در آسمان و زمین هستند - اعم از فرشتگان و انسان ها - همه را بنده خود می خواند؛ هیچ کس فرزند خدا نیست. همه را به طور کامل احصا و شماره نموده است و همگی در روز رستاخیز، یکّه و تنها در پیشگاه او حاضر خواهند شد؛ بدون اینکه فرزند و مالی همراه آنان باشد، چنانکه از آیات پیش از آن استفاده می شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »

9) سوره مریم، آیات 95 - 97 - 69.
با توجّه به اینکه هر چند سال سلول های بدن عوض می شود، انسان به چه صورت در روز محشر زنده می شود؟بر طبق آیات قرآن و احادیث امام معصوم، شخصی که در دنیا زندگی کرده و کارهای خوب یابد انجام داده است، بعینه در قیامت محشور خواهد شد، تا کیفر اعمالش را ببیند؛ ولی باید به این مطلب توجّه داشت که شخصیت هر انسانی به روح اوست و مادامی که روحش باقی باشد، شخصیّتش محفوظ خواهد بود؛ گرچه صدها تغییر و تحوّل و دگرگونی در بدنش روی داده باشد؛ به همین جهت اگر انسان در ایّام جوانی به کسی وعده ای داد، یا پولی قرض گرفت، بعد از فرار رسیدن ایّام پیری - که به طور قطع اجزای بدنش دگرگون شده است - مردم او را ملزم می دانند که به وعده اش عمل کند و قرضش را بپردازد و اگر مرتکب قتلی شده است، قصاص شود و نمی تواند عذر بیاورد که من آن شخص سابق نیستم، چون اجزای بدنم عوض شده است! اگر هم چنین عذر غیر عقلایی بیاورد، عذرش مورد قبول واقع نمی شود؛ زیرا اگر چه اجزای تن این شخص به طور کلّی عوض شده، ولی شخصیّت و هویّت او به این اجزا نیست؛ بلکه روح اوست که در تمام مراحل وجودی او محفوظ می باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا باید از خدا بترسیم؟باید توجّه داشت که ترس از خدا و عذاب خدا در واقع به ترس از اعمال ناشایسته ای که خود انسان انجام می دهد برمی گردد. خداوند رحیم و مهربان است و تمام رحمت ها و مهرهایی که افراد با یکدیگر دارند، خداوند به آنان داده است. رحمت و مهر پدران و مادران نسبت به فرزندان از خداست. بنابراین خداوند هیچ گاه بی جهت کسی را عذاب نمی کند، و این که خداوند در آخرت جهنّم را آفریده برای کافران و عاصیان و متخلّفان از دستورات اوست و در احادیث(10) آمده است که در قلب هر انسان مؤمنی دو نور است: نور خوف(ترس) و نور رجاء(امید) از سوئی باید از عذاب خدا بترسد و از سوی دیگر باید به رحمت خداوند امیدوار باشد.
نکته دیگر اینکه تا وقتی انسان بالغ نشود، قلم مواخذه برای وی مقرر نمی گردد، و خداوند او را عقوبت نمی کند.
با این وصف روشن است که ترس از عذاب خدا مطلوب و سازنده است؛ به گونه ای که انسان را به یاد آخرت و عذاب آن می اندازد؛ ولی این ترس به گونه ای نیست که انسان را گرفتار وحشت کند؛ مانند ترس هایی که برای افراد در این جهان پیدا می شود.
کسی که از خدا می ترسد و به رحمت او امیدوار است، باید به وظائف دینی خویش توجّه کند و در مرحله نخست اعتقادات(توحید و نبوت و معاد و عدل و امامت) را براساس دلیل و برهان بیاموزد و سعی کند نفس خویش را به ارزش های اخلاقی متّصف ساخته، از رذائل پاک کند و به وظایف عملی که در رساله مرجع تقلید وی آمده است، دقیقاً عمل نماید.

« بخش پاسخ به سؤالات »

10) قال الصادق«علیه السلام» کان ابی علیه السلام» یقول: انّه لیس من عبد مؤمن اِلّا و فی قلبه نوران: نور خیفة و نور رجاء لو وزن هذا لم یزد علی هذا و لو وزن هذا لم یزد علی هذا؛ هیچ بنده مؤمنی نیست مگر اینکه در قلب او دو نور است: نور خوف و نور امید. اگر این سنجیده شود، از آن دیگری افزون نیست و اگر آن اندازه گیری شود، بر این اضافه نیست.« کافی، ج 2، ص 67»
سابقون و اصحاب یمین چه کسانی هستند؟«والسّابقون السّابقون اُولئِک المقرَّبون» مراد از سابقون کسانی هستند که در پذیرش دین حق از دیگران پیشی گرفتند از امام باقر«علیه السلام» روایت است که سابقون چهار نفرند: فرزند مقتول آدم«علیه السلام» و سابق در امّت موسی«علیه السلام»، مؤمن آل فرعون؛ و سابق در امّت عیسی«علیه السلام»، حبیب نجار؛ و سابق در امّت محمّد«صلی الله علیه وآله»، علی بن ابی طالب«علیه السلام» می باشد(11).
اصحاب یمین کسانی را گویند که در قیامت، نامه عملشان را به دست راستشان می دهند. از امام باقر«علیه السلام» روایت است که فرمود: «ما و پیروانمان اصحاب یمین می باشیم»(12).

« بخش پاسخ به سؤالات »

11) مجمع البیان.
12) بحارالانوار، ج 24، ص 9.
آیا جنّیان نیز در آخرت برانگیخته می شوند؟در آیه «سَنَفْرُغُ لَکُم اَیُّةَ الثَّقَلان؛ ما بزودی «بساط نشئه» اول خلقت را در هم می پیچم و به کار شما مشغول می شویم». آنگاه آیات بعدی بیان می کند که منظور از مشغول شدن خدا به کار جن و انس این است که ایشان را مبعوث نموده و به حسابشان رسیدگی کرده و بر طبق اعمالشان جز ایشان می دهد. پس فراغ برای جن و انس تعبیری است استعاری از تبدل نشئه دنیا به نشئه آخرت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا خداوند به ظالمان مهلت می دهد ظلم کنند و چرا آنان را هنگامی که تصمیم به ظلم می گیرد هلاک نمی کند؛ آیا این امر با رحمت خداوند منافات ندارد؟خداوند این جهان را در تکلیف و آزمایش و جهان دیگر را محل پاداش و کیفر قرار است و خداوند گرچه می توان انسانهای ظالم را سریعاً مؤاخذه کند و جلو ظلم آنان را بگیرد، اما این کار نمی کند؛ چون برخلاف سنت وی در مورد تکامل انسان است. انسان با رویارویی با سختی ها و مصیبت ها و مقاومت در برابر آن ها به کمال می رسد. چنانچه همان لحظه ای که هر انسان قصد ظلم می کرد به هلاکت می رسید، صبر و مقاومت در برابر ناملایمات هم معنی نداشت از این راه کمالی برای کسی فراهم نمی شد با این توضیح روشن می شود که این مسئله با مهربانی خداوند هم منافات ندارد. زیرا بسیاری از افراد از طریق تلاش مجاهدت و مقاومت در برابر مشکلات و مبارزه با ظلم مشمول رحمت ویژه ی خداوند می شود و خداوند آنان را از مواهب و الطاف خاص خویش برخوردار می سازد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چه کسانی در قیامت اهل نجات هستند؟فقط کسانی در قیامت نجات پیدا می کنند که به خدا، آخرت، نبوت و سنت رسول الله«صلی الله علیه وآله»و ائمه اطهار«علیهم السلام»ایمان داشته باشند و افراد قاصر و ضعیفی که عناد نداشته اند، اما به خاطر شرایط موجود نتوانسته اند همچنین حق را بشناسند. شکی نیست کسانی که مسلمان و بخصوص شیعه باشند، بر دیگران امتیاز خواهند داشت.
از ابوذر نقل شده که می گفت: «رسول خدا«صلی الله علیه وآله» فرمود: مثال اهل بیت من مثال کشتی نوح است کسی که در آن سوار شد، نجات یافت و کسی که از آن تخلف کرد غرق شد(13).

« بخش پاسخ به سؤالات »

13) کتاب احقاق الحق، ج 9، ص 272، به نقل از امیرالمؤمنین؛ ابن المغازلی الواسطی.
دو نفر که بطور مساوی مستحق عذاب و کیفرند، چنانچه یکی هزاران سال قبل از دیگری بمیرد، در این مورد چه فرقی با هم خواهند داشت؟اولاً، اگر ما به عدل و حکمت الهی و علم و غیر محدود او ایمان داشته باشیم، می دانیم خداوند متعال اندازه استحقاق متخلفان و عاصیان را کاملاً می داند و بیش از آن آنان را کیفر نمی کند.
ثانیاً: به فرض که دو نفر شایسته کیفر مساوی باشند، اختلاف زمان شروع کیفر باعث نمی شود که فردی که بیشتر مورد کیفر قرار گرفته بیش از اندازه عذاب داده شود. توجه به کیفرهای عقلایی در این جهان مطلب را روشن تر می کند. مثلاً دو نفری را که دادگاه به حبس ابد محکوم می کند ولی یکی از این دو سی سال قبل از دیگری به زندان رفته است، در اینجا هیچ کس شک ندارد که مجرم قبلی بیش از اندازه کیفر نشده است؛ در اینجا اختلاف مربوط به اختلاف زمان شروع کیفر است. گذشته از این برخی از محققان در زمینه عذاب و عقوبت در جهان دیگر یادآور شده اند که همین اعمال انسان در این جهان و در جهان دیگر به صورتی در می آید که باعث تألّم و ناراحتی گناهکار می گردد؛ یعنی جهنم و عقوبت های آن در حقیقت عین اعمال انسان در دنیاست که در آن جهان به آن صورت آمده با این وصف، انسان که، از دنیا می رود گرفتار نتیجه اعمال خویش خواهد بود و خداوند متعال هیچگاه به بندگان خویش ظلم نمی کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر فرزند به جای پدر و مادر نماز بخواند و دیگر کارهای اسلامی را انجام دهد، پدر و مادر به بهشت خواهند رفت یا نه؟هیچ کس نمی تواند تکالیف فردی را که از آنها تعبیر به «واجبات» می شود، به جای دیگری انجام دهد، مثلاً اگر شخصی به شخص دیگری پول بدهد که نمازهای وی را به جای آورده این باعث برداشته شدن تکلیف از شانه او نمی شود بنابراین چنانچه پدر و مادر از کسانی باشد که نماز نخوانده اند هر چند فرزند آن ها هم نماز بخواند، جای نمازهای آنان را نخواهد گرفت باشند، و آن ها خود باید تکالیف خویش را انجام دهند. آری از نظر فقه اسلام، در صورتی که پدر و مادر از دنیا رفته باشند، قضای نماز آنان بر فرزند بزرگ تر واجب است. همچنین، می توان نماز و روزه هر انسانی را که از دنیا رفته قضا کرد. اما در این مورد هم اگر میت در دنیا کافر و غیر معتقد به خدا بوده است، نمازهایی که برای خود او خوانده می شود باعث نجات و بهشت رفتن او نمی شود.
در این جا نکته تذکر این نکته لازم است که پدر و مادری که فرزند خویش را صحیح صحیح تربیت کرده باشند و فرزند در پرتو تربیت های صحیح آنان کارهای شایسته انجام دهد، آن ها هم در ثواب کارهای فرزند خود سهیم خواهند بود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا خداوند روح کسانی که زیاد گناه نکرده اند بین عذاب و آزادی قرار می دهند یا نه؟بسیاری از دانشمندان شیعه در این زمینه با استناد به احادیثی که در مورد وضع ثواب عقاب در جهان برزخ وارد شده، عقیده دارند تمام کسانی که در گناه کرده و در کردار ناشایست خویش عذری نداشته اند، در عالم برزخ معذب هستند.
آری، کسانی که به حقایق دسترسی نداشته یا مکلف نبوده اند (مثل کودکان و دیوانگان و یا برخی از افراد کوته فکر که در اثر نارسایی اندیشه و ناتوانی از تحقیق و بررسی در زمینه های مذهبی گناهی مرتکب شده اند، در برزخ عذاب نخواهد دید(14)

« بخش پاسخ به سؤالات »

14) بحار الانوار، ج 6، باب 8.
آیا در قیامت اعضای بدن شهادت می دهند؟آیاتی در قرآن مجید هست که دلالت دارد در قیامت برخی اعضای بدن سخن می گویند و علیه خود انسان شهادت می دهند. از جمله این آیه که می فرماید: الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون(15)؛ امروز بر دهان های آنان مهر می زنیم و دست های آنان با ما سخن می گویند و پاهای آنها به آنچه کرده اند، گواهی می دهند.

« بخش پاسخ به سؤالات »

15) سوره یس، آیه 65.

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی