حج / حج واجب / قران / ملحقات مبحث حج قران

پرسشپاسخ
سود حج و اعمال آن چیست؟اگر درباره احکام و دستورهای نورانی اسلام بیندیشیم، خواهیم دید که دین اسلام در همه جنبه های زندگی مادّی و معنوی انسان - یعنی از جنبه های دینی و اخلاقی گرفته تا اقتصادی و سیاسی و نظامی و فرهنگی و مانند آن - دارای بهترین و عالی ترین دستورها و قانونهاست. از دستورهای والای اسلام، فریضه حج است که دارای مناسک و اعمالی ویژه، مانند احرام و طواف و سعی صفا و مروه و رمی جمرات و قربانی و برخی کارهای دیگر است. اینک به گوشه ای از اسرار این فریضه بزرگ دینی می نگریم:
همه افراد بشر، چون یک خانواده اند که در نقاط مختلف زمین زندگی می کنند و شکّی نیست که اگر همه آدمیان - از هر طبقه و نژاد و ملیّتی که باشند - از حال یکدیگر آگاه گردند و یگانه و همیشه شوند، زندگی برای آنان گوارا و آرام خواهد شد. یکی از حکمتهای فریضه حج این است که مسلمانان از هر گوشه دنیا و از هر نژاد و طبقه ای گرد هم آیند و اعمالی ویژه را انجام دهند که هر یک از این اعمال به نوبه خود در تزکیه روحی و اخلاقی و تکامل انسان تأثیری ژرف برمی نهد. مسلمانان در این فرصت، با روحیه ای به دور از هرگونه تکبّر و بی توجّه به ویژگیها و تفاوتها گرد هم می آیند و از حال یکدیگر آگاه می شوند و درباره مسائل و مشکلات زندگی خود تبادل نظر می کنند و گامهایی برای حلّ و رفع آنها برمی دارند. نماز جماعت نیز، که اجتماعی کوچکتر است، همین است و از این روست که دین اسلام سفارشی بسیار کرده است که مسلمانان نماز خویش را به جماعت برپاکنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
حجرالاسود از کجا آمده است و خاصیّت آن چیست؟در روایات اهل بیت«علیهم السلام» آمده است که حجرالاسود در عالم بالا، حقیقت و جوهری نورانی بوده است. حضرت آدم«علیه السلام»، آن هنگام که در بهشت می زیسته، با آن مأنوس بوده و این جوهر نورانی، شاهد پیمان خداپرستی حضرت آدم«علیه السلام» بوده است.
چون آدم«علیه السلام» از بهشت به زمین در آمد، حجرالاسود نیز از جهان غیب به صورت سنگی به زمین هبوط کرد. حضرت آدم«علیه السلام» سنگ را دید و شناخت و به یاد بهشت افتاد و عهد و پیمان فراموش شده خود را به یاد آورد. سپس، آن را برداشت و در خانه کعبه نصب کرد. از آن پس، هنگام عبادت نزد سنگ می رفت و عهدو پیمان خداپرستی را تجدید کرد. و خدا چنین مقرّر فرمود که فرزندان آدم«علیه السلام» نیز نزد آن سنگ رَوند و با دیدنش به یاد بهشت و عهد و پیمان خدایی خویش افتند و آن را استوار سازند. کسانی که با اخلاص مراسم حج و تجدید عهد خداپرستی را انجام دهند، اعمالشان نزد خدا محفوظ و مقبول است و در قیامت به پاداشش خواهند رسید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
برای این که حج را به بهترین گونه انجام دهیم، باید چه کنیم؟در این باره به دو نکته توجّه کنید:
نکته اوّل: بر شناخت و معرفت خود از مکّه و مدینه بیفزاید به گونه ای که بزرگی و ارج والای این مکانهای مقدّس را لمس کنید؛ جایی که محیط پرورش پیامبر«صلی الله علیه وآله» و بعثت او و نزول وحی و مکان زندگانی اهل بیت«علیهم السلام» بوده است. چنین شناختی از آن جا، ارزش آیین مقدّس اسلام را در نظرتان آشکار می سازد و رزق و برقهای دنیایی را کوچک می نماید. به هر حال، حج را آگاهانه به جای آورید. برای رسیدن به معرفت بیشتر آن گاه که مشرّف می شوید، به حوادث چهارده قرن پیش بیندیشید که گویی هنوز صدای ناله بلال و عمّار و سمیّه بر روی ریگهای تفتیده مکّه شنیده می شود. همچنین خوب است برای شناخت فرقه وهّابی کتاب آیین وهابیّت، نوشته آیت اللَّه جعفر سبحانی را مطالعه کنید و نیز برای شناخت دقیق اعمال و مناسک، رساله مناسک حج مجتهدی را که از او تقلید می کنید، مطالعه کنید. نماز را با قرائت درست بخوانید. نخستین آرزوی شما هدایت مردم و نجات آنان از گمراهی و عاقبت به خیر شدن باشد. مواظب باشید با مالی که خمس و زکاتش را نداده اید و احیاناً حقّ الناس یا حقّ اللَّه در آن است، به حجّ نروید و پیش از تشرّف، این حقوق را ادا کنید. همچنین رضایت اشخاصی که ممکن است کدورتی از شما در دل داشته باشند، به دست آورید.
نکته دوم: اعمال و مناسک و به طور کلّی حجّ را، خالصانه، برای خدا به جای آورید و خلوص نیّت و عمل داشته باشید که کمال انسانی را به قدر خلوص می دهند. بکوشید آنچه هدف شماست، تنها خشنودی خدا باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
خانه کعبه را چه زمانی ساخته اند؟از قرآن و احادیث برمی آید که خانه کعبه را پیش از روزگار حضرت ابراهیم«علیه السلام» ساخته اند. در آیه 37 سوره ابراهیم«علیه السلام» از قول آن حضرت آمده است: «پروردگارا! من [یکی از] فرزندانم را درّه ای بی کشت، نزد خانه محترم تو سکونت دادم.» این آیه گواهی روشن است بر این که هنگام ورود ابراهیم«علیه السلام» و همسرش هاجر و فرزند شیرخوارش اسماعیل«علیه السلام»، به سرزمین مکّه اثری از خانه کعبه نموده است. خداوند در سوره آل عمران، آیه 96 می فرماید: «نخستین خانه ای که برای پرستش خداوند ساخته شد، در سرزمین مکّه بود.» و شکّی نیست که پرستش خداوند از سوی آدمیان از زمان حضرت آدم«علیه السلام» بوده است. پس، و ساختن این پرستشگاه به روزگار حضرت آدم«علیه السلام» بازمی گردد.
در خطبه قاصعه، حضرت امیر«علیه السلام» می فرماید: «آیا نمی بینید که خداوند مردم جهان را از زمان آدم«علیه السلام» تا امروز به وسیله قطعه سنگهایی... آزموده است و این سنگهای روی هم چیده را خانه محترم خود قرار داده و سپس به آدم«علیه السلام» و فرزندانش دستور داده است که گرد آن طواف کنند؟!» مشهور است که خانه کعبه نخست به دست حضرت آدم«علیه السلام» ساخته شد و سپس در طوفان نوح فرو ریخت و آن گاه به دست حضرت ابراهیم«علیه السلام» بازسازی شد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا مقبره حضرت آدم«علیه السلام» در کعبه است؟مقبره حضرت آدم«علیه السلام» در خانه کعبه نیست، بلکه در نجف، جایی نزدیک به حرم مطهر حضرت علی«علیه السلام» است. البته در حجر اسماعیل، نزدیک خانه کعبه، قبر حضرت اسماعیل«علیه السلام» و مادرش هاجر و بسیاری از پیامبران«علیهم السلام» جای دارد.
« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا نوشته اند، بلندی دیوار کعبه شانزده متر است، در حالی که اینک چنین نیست؟خانه کعبه از آغاز بنا، چند بار دستخوش تغییر شده است در کتاب فرهنگنامه حج و عمره آمده است که در زمان رسول اکرم«صلی الله علیه وآله» بلندی اش از اندازه فعلی بسیار کوتاهتر بوده است، به گونه ای که آن حضرت در روز فتح مکه حضرت علی«علیه السلام» را فرمان داد بر شانه مبارکش رود و بتان را از بام کعبه بردارد و بشکند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
مسجدی که منافقان ساختند چه نام داشت؟مسجدی که منافقان ساختند و قرآن مجید از آن یاد کرده است، مسجد«ضرار» نام دارد. منافقان، مسجد ضرار را برای زیان رساندن به مؤمنان و ایجاد جدایی میان آنان ساختند که در اواخر سوره توبه از این ماجرا سخن رفته است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا خانه کعبه، به شکل مکعب است نه دایره؟شاید دارای علتی خاص نباشد یا دارای علتی باشد که ما از آن آگاه نیستیم، به هر حال، حضرت ابراهیم«علیه السلام» به دستور خداوند این خانه را ساخته است و شاید علت این بوده است که ساختن خانه به شکل مکعب آسانتر از اشکال دیگر است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
این که می گویند کسانی که توانمندند، ولی به حج نمی روند، فرزندانشان بیچاره و خوار خواهند شد، آیا با دادگری خداوند سازگار است؟اگر مطلب مذکور درست باشد، ممکن است بدین معنی باشد که آن شخص در اثر انجام ندادن فریضه حج گرفتار سختی می شود و گاه مال و ثروتش از میان می رود و فرزندانش نیز، بالتبع، به سختی و تنگدستی می افتند. البته این در صورتی درست است که زندگانی فرزندان، بر مال و دارایی پدر استوار باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا کعبه را خانه خدا می نامند؟این که کعبه را خانه، خدا می گویند، برای این است که بندگان خدا بدانجا روند و به یاد خداوند باشند، مانند دگر مساجد که آنها نیز خانه خدایند، یعنی در مسجد انسان به یاد خدا افتد و اورا پرستش کند، نه چون دیگر خانه ها که انسان در فکر دنیا و صاحبخانه است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا خانه خدا که جایی است مقدس، چندبار در معرض ویرانی قرار گرفته است؟در دنیا همه چیز تحت تأثیر اسباب طبیعی است و آنچه وابسته به دین است و مقدس، از این قانون بیرون نیست، مگر در آنجا که بنابر ولایت تکوینی، اعجازی صورت گیرد، حضرت ابراهیم«علیه السلام» پیامبر است و مقدس، در آتش می افتد ولی به اعجاز الهی بر او گلستان شده و او را نمی سوزاند و حضرت یحیی«علیه السلام» پیامبر است و مقدس ولی سر ایشان به دست جلادان از تن جدا می شود. و حضرت یحیی پیامبر«علیه السلام» به عنوان پیامبر الهی تقدسشان اختصاص به زمان خاص ندارد. ولذا دلیلی نداریم بر این که مقدسات به عنوان مقدس بودن باید از هر حادثه ای دور باشد. بلکه برعکس به جهت انحراف اکثریت انسانها مقدسات بیشتر در معرض حوادثند آن چنانکه خدا انکار می شود کعبه هم به منجنیق بسته می شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا خانه کعبه را خانه خدا می نامند، با این که خدا جسم نیست؟نسبت داده خانه به پروردگار، با این که او جسم نیست و به خانه نیازی ندارد، تنها به علت شرافت آن خانه است این گونه اضافه را به اضافه تشریفی می گویند. از آن جا که کعبه به دست قهرمان توحید پایه گذاری شده و پیامبران و اولیای خدا در آن جا عبادت می کرده اند، شرافتی ویژه یافته است و با این نسبت می خواهند بفهمانند که خداوند توجهی بیشتربه آن جا دارد و به زیارتکنندگانش بیتشر عنایت می فرمیاید، نه این که خدا جسم است و آنجا خانه حقیقی اوست.
خداوند جایی مخصوص ندارد. ولی همه مسلمانان در شبانه روز پنج بار به سوی خانه کعبه می ایستند. و خداوند را ستایش می کنند و نماز می گذارند، و این عمل نشانه یک رنگی و یگانگی است که همه به سوی مکانی یگانه خدای یگانه را پرستش و عبادت کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا کعبه در جایی خوش آب و هوا نیست؟این که کعبه در سرزمین خوش آب و هوا جای ندارد، گونه ای امتحان و آزمایش است. خداوند می توانست کعبه را در جایی خوش آب و هوا قرار دهد پس جایگاه فعلی برای امتحان و آزمایش شایسته تر است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
نام نخستین مسجدی که در اسلام ساخته اند، چیست؟به درستی معلوم نیست نخستین مسجدی که در اسلام ساخته اند، کدام مسجد بوده است، ولی خانه کعبه از قدیمی ترین جایگاههای عبادت خداوند است و قرآن مجید می فرماید: «انّ اوّل بیت وضع للناس للذی ببکة؛(1) همانا نخستین خانه ای که برای مردم بنا شد، خانه ای است در مکه.»

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) -
کعبه و مسجد الحرام در کجایند؟مسجدالحرام در مکه معظمه جای دارد و خانه کعبه، که قبله گاه مسلمانان است، در مسجد الحرام است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
مسجد ذوقبلتین کدام مسجد است؟مسجد ذوقبلتین، مسجدی است که پیامبر«صلی الله علیه وآله» در آن جا به سوی بیت المقدس نماز می گذارد، ولی سرانجام قبله مسلمانان به سوی کعبه تغییر یافت. این مسجد، در نزدیکی مدینه است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
منظور از مسجد الحرام چیست و آیا مسجد می تواند حرام باشد؟این که صفت حرام را برای مسجد به کار برده اند، ممکن است از این روی باشد که حرام از ماده حرمت و احترام است؛ یعنی مسجدی که دارای حرمت و احترام است و ممکن است از این رو باشد که انجام آنچه با احترام مسجد ناسازگار است، در آن مسجد حرام باست، یا کارهایی چون آزار دیگران در آن حرام است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا چاه زمزم چنین مشهور گشته است؟ این چاه در کجا است؟علت شهرت چاه زمزم این است که تاریخ پدید آمدنش به روزگار حضرت ابراهیم و اسماعیل«علیهم السلام» باز می گردد. این چاه در حال حاضر در مسجد الحرام واقع است و تاریخ حضرت ابراهیم«علیه السلام» و فداکاریهایش را تداعی می کند وظیفه حجاج بیت الله الحرام این است که در آن سرزمین بکوشند اعمال حج یا عمره خویش را با کمال انجام دهند و با توبه و انابه و اخلاق نیک ، روح خویش را از آلودگیها بپیرایند و فداکاری و کوششهای حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل«علیهم السلام» را سرمشق خویش قرار دهند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا به کسانی که در زمان امامان«علیهم السلام» به مکه می رفتند حاجی نمی گفتند؟ معنای حاجی چیست؟حاجّ یا حاجی به کسی می گویند که حجّ خانه خدا را بجای آورده است. معلوم نیست که آیا در زمان امامان«علیهم السلام» به کسی حاجّ یا حاجی می گفته اند، یا نه به هر حال، کار برد این صفت برای کسانی که حجّ خانه خدا را به جای آورده اند، اشکالی ندارد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا مسلمانان روزی را با عنوان عید قربان جشن می گیرند و چرا گوسفند قربانی می کنند؟عید قربان یکی از اعیاد رسمی اسلامی است در این عید کسانی که برای انجام مناسک حج به مکه رفته اند در منی قربانی می کنند و کسانی نیز که در مکه نیستند شایسته است گوسفند قربانی کنند و گوشت آن را میان تنگدستان و مؤمنان تقسیم نمایند.
شاید یکی از اسرار این که روز مذکور در اسلام عید شمرده شده است، این باشد که مسلمانان خاطره آمادگی حضرت ابراهیم و اسماعیل«علیهم السلام» برای انجام فرمان خداوند و فداکاری در راه حق را زنده نگاه دارند و به یاد بیچارگان و مستمندان افتند و بدانند که در زندگی تنها نباید به فکر خویش باشند، بلکه باید به چنین کسانی نیز رسیدگی کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر کسی نام خویش را برای حج در اداره مربوطه بنویسد و نوبتش فرا رسد ولی در پی حادثه ای پایش بشکند می تواند برادر زاده اش را به جای خویش به حج بفرستد؟چنانچه به بهبود خود امید داشته باشد، نباید کسی را از سوی خود به حج بفرستد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
کدام یک از پیامبران در حجر اسماعیل دفن شده اند؟آنچه معلوم است این است که حضرت اسماعیل و مادرش، هاجر، و گروهی از فرزندان آن حضرت در حجر اسماعیل دفن شده اند، ولی در کتابهای تاریخ نام آنان نیامده است.(2)

« بخش پاسخ به سؤالات »
2) تاریخ انبیاء نوشته سید هاشم رسولی محلاتی، ص 192.
چه کسی را حاجی می گویند؟حاجی «به جای آورنده حج» به کسی می گویند که در بیداری به مکه رود و اعمال و مناسک حج را انجام دهد و عرفاً نیز چنین است. ولی گاهی برای احترام برای احترام به شخص حج نرفته حاجی می گویند. اطلاق کلمه«حاجی» برای این کس و نیز بر کسی که در عالم خواب به مکه معظمه و خانه خدا رفته است، اطلاقی ممسامحی است و اشکالی ندارد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا عمره جبران حج را می کند؟عمره جای حج تمتع را نمی گیرد و اگر حج بر کس واجب شود باید مقدمات آن را فراهم کند و آن را به جای آورد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
تفاوت عمره با حج چیست؟حج و عمره هر یک دارای مناسک و اعمالی ویژه اند. حج را باید در زمانی مخصوص (روزهای معین از ماه ذی الحجه) انجام دهند و عمره تمتع همراه با حج انجام می شود.
ولی می توانیم عمره ای را که به تنهایی انجام می شود و به آن عمره مفرده می گویند، هرگاه بخواهیم، انجام دهیم. تفاوت دیگر این است که عمره دارای مناسک عرفات و منی و مشعر نیست.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر کسی که مستطیع شده است، حج را به جای نیاورد، حکمش چیست؟حج برای شخص مستطیح، واجب فوری است. اگر چنین کسی حج به جای نیاورد، گناهی بزرگ انجام داده است. خداوند تارک حج را کافر شمرده است،ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا و من کفر فان الله غنی عن العالمین».(3)

« بخش پاسخ به سؤالات »
3) سوره آل عمران، آیه 97،
چرا تنها کسانی می توانند به حج بروند که دارای ثروت و مالند؟وجوب حج، مشوط به تمکن و استطاعت بدنی و مالی است؛ یعنی خداوند متعال این عمل را بر هر کسی واجب نکرده بلکه تنها بر کسانی واجب کرده است که بتوانند آن را انجام دهند و از نظر مالی و بدنی دارای توانایی باشند؛ زیرا حج، سفری است که معمولاً نیازمند به صرف هزینه ای بسیار است و شخص حاجی باید به اندازه ای مالدار باشد که افزون بر داشتن مخارج حج، پس از بازگشتن نیز به بینوایی نیفتد و نیز بتواند به کسب و کارش ادامه دهد.
وانگهی، هر کس می تواند بدون بهره مندی از مال و ثروت، خویش را به سختی اندازد و به حج برود و عملش مقبول است، ولی چنین کاری بر او واجب نبوده است و اگر چنین نمی کرد، گناهی به انجام نمی رسانید.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر شخصی وصیت کند که برایش حج تمتع به جا آورند چه باید کرد؟اگر شخصی که از دنیا رفته، وصیت کرده است که برایش حج تمتع انجام گیرد، حج بر او مستقر بوده است؛ یعنی آن گاه که از سلامت و توانایی مالی برخوردار بوده و می توانسته است برای انجام حج اقدام کند، چنین نکرده و در نتیجه حج بر او استقرار یافته است. در این صورت، لازم است کسی که در وصیت معیّن شده است از سوی او حج را در نخستین سال به هر قیمت که باشد به جای آورد. مخارج در این فرض، از اصل مال خارج می شود؛ زیرا حج واجب در حکم دین است و باید پیش از تقسیم ارث، ولیّ میّت آن را برای این منظور کنار بگذارد.
چنانچه حج بر میّت مستقر نبوده، ولی با این حال وصیّت کرده است که برایش حج تمتع به جای آورند، حج تمتع از ثلث (یک سوم) مال خارج می شود. این در صورتی است که ثلث مال میّت برای انجام حج کافی باشد یا ورثه که صغیر نیستند اجازه دهند که از سهم آنان برای میّت حج انجام گیرد؛ زیرا عمل به وصیّت بیش از ثلث در صورتی رواست که ورثه اجازه دهند و اگر صغیری در میان آنان هست حقش محفوظ باشد و ورثه دیگر از حق خود حج به جای آورند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
چرا حاجیان باید هفت بار دور کعبه طواف کنند و آیا طواف گونه ای بت پرستی نیست؟خداوند متعال احکام و مقررات دینی را از روی مصلحتها و حکمتها تشریع فرموده است، ولی بسیاری از این مصلحتها بر ما پوشیده است؛ مثلاً ما نمی دانیم که چرا باید«هفت بار» به دور خانه کعبه بگردیم. همچنین است علت شمار رکعتهای نمازها و صدها حکم دیگر که حکمت آن بر ما روشن نیست ولی لازم نیست ما از این مصلحتها آگاه باشیم؛ زیرا وقتی ایمان داریم که خداوند متعال کاری را بدون حکمت و مصلحت واجب نمی کند و دستورهای دینی همه درای مصلحت است، بر ماست که با بکار بستن این دستورها نتیجه مطلوب را به دست آوریم خواه از این مصالح آگاه باشیم یا نه. اما این که طواف گونه ای بت پرستی است یا نه، باید گفت، بت پرستی به معنای پرستش غیر خداوند به عنوان«الوهیت» است.
خداوند به ما دستور داده است که دور این خانه طواف کنیم و آن را گرامی بداریم و ما در این کار از خداوند فرمان می بریم و او را می پرستیم و برای کعبه هیچ جنبه «الوهیتی» قائل نیستیم و عبادت و پرستش را ویژه خداوند می دانیم. همچنین است زیارت مرقد امامان معصوم«علیهم السلام» که ما در این کار مرقدها یا صاحبان آنها را نمی پرستیم، بلکه با زیارت این مرقدهای پاک و گرامی داشتن آنها، به خداوند تقرب می جوییم و از او فرمان می بریم.

« بخش پاسخ به سؤالات »
سود قربانی روز عید قربان در سرزمین منی چیست با این که بسیاری از قربانیها ژبه مصرف نمی رسد و در دل خاک مدفون می گردد؟یکی از اعمال حج، برای حاجیان در روز دهم ذی حجه الحرام این است که حیوانی را در منی قربانی کنند و این فریضه ای مهم و دستوری صریح است و یکی از اسرار آن، یادآوری خاطره فداکاری بزرگ قهرمان توحید، حضرت ابراهیم خلیل«علیه السلام» است.
ماجرای فداکاری حضرت ابراهیم خلیل«علیه السلام» چنین است که خداوند برای آزمودن او و رسانیدنش به بالاترین مراتب کمال دستور داد که فرزند بسیار عزیزش را در سرزمین منی قربانی کند. البته، این فرمان، گونه ای آزمون و برای اثبات شایستگی آن مرد الهی بود و از این رو، هنگامی که حضرت ابراهیم«علیه السلام» آماده شد تا دستور خداوند را به انجام رساند، فرمان رسید که به جای فرزند خویش گوسفندی را ذبح کند. آمادگی وی برای فرمانبرداری، ثابت کرد که می تواند در پرتو ایمان بر هر چیز حتی بر عواطف و احساسات ریشه دار پدرانه پیروز آید و برای هدفی والا و معنوی از فرزند خویش بگذرد.
زئران خانه خدا با کشتن حیوانی در سرزمین منی، خاطره اخلاص و استواری ایمان و فداکاری حضرت ابراهیم«علیه السلام» را در دلها زنده می سازند و از این رهگذر به یکدیگر درس فداکاری و جانبازی می دهند و گویا چنین می گویند که مرد خدا کسی است که در راه او از همه چیز بگذرد؛ چنان که آن مرد بزرگ درگذشت. این گوشه ای از اسرار قربانی روز منی است.
اکنون باید دید نظر اسلام درباره چگونگی مصرف گوشتهای قربانی چیست و آیا مسلمانان در این باره وظیفه ای دارند. برای پاسخ به این پرسش شایسته است به کتاب آسمانی قرآن مجید بنگریم. که خداوند در سوره حج به کسانی که روز عید قربان در منی قربانی می کنند چنین دستور می دهد«واطعموا البائس الفقیر؛ از گوشت قربانی درماندگان را اطعام کنید».(4)
در رساله مناسک حج فقیهان نیز آمده است که زائران خانه خدا گوشت قربانی را سه بخش کنند بخشی از آن را خود بخورند و بخشی را به مؤمنان و بخشی دیگر را به نیازمندان دهند. این دستورها، حاکی از این است که قربانی، افزون بر سودهای معنوی، دارای سود مادّی نیز هست.
اکنون وظیفه حجّاج مسلمان و دولتهای اسلامی است که از این قربانیها به گونه درست بهره برداری کنند و وظیفه اسلامی آنهاست که مثلاً به وسیله سردخانه نگذارند که گوشتها در دل خاک دفن شوند. در زمانهای گذشته که شمار حجاج چنین بسیار نبود از گوشت قربانی در همان روز به گونه درتس بهره می بردند، ولی امروز حجاج فزونی یافته است. پس اگر در این جا کاستی و اشکالی هست، از آن مسلمانان و دولت حاکم بر عربستان است، نه فریضه انسان ساز و ارزشمند حج.

« بخش پاسخ به سؤالات »
4) سوره حج، آیه 28،
لزوم برائت در مکّه چیست؟نخست نکته ای مهم را یادآور می شویم:
اوّل، این که برای راه یافتن به پاسخ این پرسش که حج باید بر چه گونه انجام شود و آیا برائت در حج لازم است یا خیر باید یا انسان، خود، مجتهد باشد و یا از مجتهد جامع الشرایط تقلید کند.
دوم، این که برائت در مکّه بنابر نظر حضرت امام خمینی«رحمه الله» واجب است و کسانی که از ایشان تقلید می کنند، باید به این حکم عمل کنند.
اینک، پرسشهایی چند مطرح است که البته پاسخ تفصیلی آنها در صلاحیّت مرجع تقلید است. خداوند می فرماید: «وأذ ان من اللَّه و رسوله إلی النّاس یوم الحجّ الأکبر انّ اللَّه برئی من المشرکین و رسوله؛
آیا رسولش فقط از مشرکین زمان خود بیزار بود یا اختصاص به زمان خاصّی ندارد؟
آیا این اعلام فقط از ناحیه پیامبر در زمان خود او است و یان حکم حکمی است اختصاصی مربوط به نماینده پیامبر که اعلان برائت پیامبر را به مشرکان آن روز برساند یا چون احکام اسلام اختصاص به زمانی ندارد این حکم در زمانهای دیگر هم هست؟
آیا دفاع از مسلمانان محروم مستضعف که در برابر ظالمان قرار گرفته اند لازم است یا خیر؟ آیا اجتماع در مکّه در این جهت یعنی در این دفاع هیچ نقشی ندارد یعنی با وجود اینکه مسلمانان و شیعیان در جهان در زیر چنگال ظالمان از کفّار گرفتارند و ما می توانیم از اجتماع مکّه برای روشنگری مسلمانان و بیدادگری آنان استفاده کنیم و بی تفاوت اعمال حج را انجام دهیم و بگذاریم آیا این صحیح است؟ آیا این حدیث که کسی که صبح کند و اهتمام به امور مسلمانان نداشته باشد مسلمان نیست این مورد را شامل نمی شود؟ آیا این حدیث که کسی که بشنود صدای کسی را که به مسلمانان استغاثه می کند او را پاسخ نگوید مسلمان نیست این مورد را شامل نمی شود؟
آیا این که خداوند فرموده: «لیشهد وامنافع لهم...؛ تا(مردم یا مؤمنان در حج) به جایگاههایی که برای آنان سود و نفع دارد حضور پیدا کنند» آیا این اجتماع مسلمانان و این کنگره عظیم حج هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی مسلمانان ندارد که مسلمانان مشکلات خود را آنجا با یکدیگر مطرح کنند و دشمنان خویش را معرّفی کنند و برای کیفیّت دفاع از خود و از بین بردن دشمنان اسلام می باشند سخنی بگویند و مذاکره یی انجام دهند؟
اگر کسی بگوید نباید راه پیمایی برای برائت کرد این سؤالات را چگونه پاسخ می گوید؟

« بخش پاسخ به سؤالات »

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی