انبیای پس از موسی علیه السلام / ذوالکفل علیه السلام

نوشته شده توسط Super User. ارسال شده در پیامبران غیر اولوالعزم

پرسش	پاسخ
ذوالکفل که بود؟	نام ذوالکفل، «عویدیا» بود. وی یکی از 330 انبیای مرسل بود که به رسالت در میان مردم برانگیخته شد. وی پس از سلیمان بن داود«علیه السلام» به رسالت رسید و به گونه داود«علیه السلام» در بین مردم قضاوت می نمود. آن حضرت بسیار خشم خود را کنترل می کرد و جز برای خدا خشمناک نمی شد(1). در این باره روایتی از رسول اللَّه«صلی الله علیه وآله» نقل شده است که: «روزی ابلیس به یکی از اتباع خود گفت: نزد او برو شاید بتوانی او را عصبانی کنی؛ پس او در هنگام ظهر، وقتی که ذی الکفل پیامبر در حالت استراحت و خواب بود، نزد وی آمد و فریاد زد: من مورد ظلم واقع شده ام؛ ذوالکفل به وی گفت: بگو[کسی که به تو ظلم کرده ] نزد من بیاید؛ گفت: من این گونه باز نمی گردم؛ از این رو آن حضرت انگشتر خود را بدو داد و گفت: نزد آنکه به تو ظلم کرده، برو و او را نزد من بیاور. فردای آن روز در همان ساعتی که ذوالکفل در حال استراحت بود، دوباره نزد او آمد و فریاد زد: من مورد ظلم واقع شده ام و آن شخص به انگشتر تو توجّهی نکرد؛ خدمتکار و دربان ذوالکفل به او گفت: او را به حال خود بگذار تا بخوابد، که دیشب و دیروز را نخوابیده است؛ گفت: نمی گذارم بخوابد و حال آنکه من مظلوم هستم؛ پس دربان نزد آن حضرت آمد و مطلب را به اطّلاع وی رساند. وی نیز نوشته ای تحریر کرد و بر آن مهر زد و بدو داد. فردای آن روز در همان هنگام استراحت دوباره نزد حضرت ذوالکفل«علیه السلام» آمده، فریاد برآورد که: آنکه بر من ظلم روا داشته، هیچ به نوشته تو اعتنایی نکرد؛ و همچنان به فریاد زدن ادامه داد، تا اینکه ان حضرت برخاست؛ دست او را گرفت و با او روانه شد. هوا به گونه ای گرم بود که اگر تکه گوشتی در مقابل تابش خورشید قرار می گرفت، از شدّت گرما، می پخت. هنگامی که فرستاده ابلیس، همراهی حضرت ذوالکفل را با او در این هوای گرم دید، دست خود را از دست وی بیرون کشید و از اینکه بتواند آن حضرت را عصبانی کند، مأیوس شد. خداوند متعال نیز ماجرای او را برای رسول اللَّه«صلی الله علیه وآله» بیان نمود، تا اینکه او نیز مانند دیگر انبیای الهی بر اذیّت و آزار دیگران صبر پیشه کند و دچار خشم و غضب نشود.»(2) « بخش پاسخ به سؤالات » 1) بحارالانوار، ج 13، ص 405. 2) بحارالانوار، ج 13، صص 404 - 405.

پرسش

پاسخ

ذوالکفل که بود؟

نام ذوالکفل، «عویدیا» بود. وی یکی از 330 انبیای مرسل بود که به رسالت در میان مردم برانگیخته شد. وی پس از سلیمان بن داود«علیه السلام» به رسالت رسید و به گونه داود«علیه السلام» در بین مردم قضاوت می نمود. آن حضرت بسیار خشم خود را کنترل می کرد و جز برای خدا خشمناک نمی شد(1).
در این باره روایتی از رسول اللَّه«صلی الله علیه وآله» نقل شده است که: «روزی ابلیس به یکی از اتباع خود گفت: نزد او برو شاید بتوانی او را عصبانی کنی؛ پس او در هنگام ظهر، وقتی که ذی الکفل پیامبر در حالت استراحت و خواب بود، نزد وی آمد و فریاد زد: من مورد ظلم واقع شده ام؛ ذوالکفل به وی گفت: بگو[کسی که به تو ظلم کرده ] نزد من بیاید؛ گفت: من این گونه باز نمی گردم؛ از این رو آن حضرت انگشتر خود را بدو داد و گفت: نزد آنکه به تو ظلم کرده، برو و او را نزد من بیاور.
فردای آن روز در همان ساعتی که ذوالکفل در حال استراحت بود، دوباره نزد او آمد و فریاد زد: من مورد ظلم واقع شده ام و آن شخص به انگشتر تو توجّهی نکرد؛ خدمتکار و دربان ذوالکفل به او گفت: او را به حال خود بگذار تا بخوابد، که دیشب و دیروز را نخوابیده است؛ گفت: نمی گذارم بخوابد و حال آنکه من مظلوم هستم؛ پس دربان نزد آن حضرت آمد و مطلب را به اطّلاع وی رساند. وی نیز نوشته ای تحریر کرد و بر آن مهر زد و بدو داد.
فردای آن روز در همان هنگام استراحت دوباره نزد حضرت ذوالکفل«علیه السلام» آمده، فریاد برآورد که: آنکه بر من ظلم روا داشته، هیچ به نوشته تو اعتنایی نکرد؛ و همچنان به فریاد زدن ادامه داد، تا اینکه ان حضرت برخاست؛ دست او را گرفت و با او روانه شد. هوا به گونه ای گرم بود که اگر تکه گوشتی در مقابل تابش خورشید قرار می گرفت، از شدّت گرما، می پخت. هنگامی که فرستاده ابلیس، همراهی حضرت ذوالکفل را با او در این هوای گرم دید، دست خود را از دست وی بیرون کشید و از اینکه بتواند آن حضرت را عصبانی کند، مأیوس شد.
خداوند متعال نیز ماجرای او را برای رسول اللَّه«صلی الله علیه وآله» بیان نمود، تا اینکه او نیز مانند دیگر انبیای الهی بر اذیّت و آزار دیگران صبر پیشه کند و دچار خشم و غضب نشود.»(2)

« بخش پاسخ به سؤالات »
1) بحارالانوار، ج 13، ص 405.
2) بحارالانوار، ج 13، صص 404 - 405.

موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی

اشتراک نشریات