دوست - دوستی با غیر مسلمان

پرسشپاسخ
به چه دلیل معاشرت با کافران گناه است؟حکمت اینکه مسلمانان نباید با کافران معاشرت و دوستی کنند، این است که اولاً، معاشرت و رفاقت با آنان باعث می شود که به تدریج علاقه آنان نسبت به اسلام و تعلیمات آن کم شود و در اثر تمایل به کفار عقاید آنان متزلزل شود.
ثانیاً، قطع ارتباط مسلمانان با کفار باعث می شود که پیوند مسلمانان با مسلمانان محکم تر شود و در شؤون زندگی دارای استقلال شوند و بدین ترتیب قدرت و عظمت و نفوذ مسلمانان بیشتر و افزون تر گردد. آری اگر مسلمانی بتواند کافری را به اسلام راهنمایی کند و او را به تعلیمات اسلام راغب و متمایل سازد، اشکالی ندارد که با وی معاشرت کند،
البته مطالبی که ذکر شد، مربوط به کسانی است که مسلمان نباشند، اما مسلمانانی که نماز نمی خوانند و از این رو در برخی از روایات کافر خوانده شده اند، با کفار اصلی فرق دارند؛ یعنی باید در مرحله اول آنها را به نماز دعوت کرد. اگر روی خوش نشان ندادند و به ترک نماز ادامه دادند، آنگاه باید از آنان دوری کرد و به آنها فهماند که این دوری به خاطر این است که اهل نماز نیستند.
اصولاً مسلمان نمی تواند در برابر کفر و یا گناه بی تفاوت باشد، تذکر این نکته نیز لازم است که حدیث پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله»« من ترک الصلوة متعمّداً فقد کفر؛ هر کس نماز را بعمد ترک نماید، کافر شده است».
به مفهوم کفر در اعتقاد نمی باشد؛ بلکه کفر به معنای سرپیچی از عمل به دستورات است، که اصطلاحاً کفر عملی نامیده می شود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا با دانستن اینکه بعضی از بستگان، از مال حرام پرهیزی ندارند و اموال آنها شبهه ناک است، قطع رابطه مجاز می شود؟حرام بودن یا شبهه حرام در مال اشخاص ملازمه ای با قطع رابطه با آنها ندارد. آنچه لازم است، نخوردن غذا یا استفاده از اموال آنها است؛ زیرا که اموال آنان مخلوط با مال دیگران است و تصرف در مال دیگران بدون اجازه آنها حرام است.
قطع رابطه در صورتی جایز است، که بدانیم او دست از حرام خواری بر خواهد داشت. علاوه بر این اگر طرف مقابل از ارحام باشد و ارتباط با او الزامی باشد، می توان از مراجع عظام اجازه گرفت و از اطعام آنها نیز استفاده نمود.

« بخش پاسخ به سؤالات »
معیار دوستی ها چیست و ملاک تشخیص دوستی به خاطر ارزشها چه می باشد؟دوستی در صورتی یک ارزش به حساب می آید که به خاطر خدا باشد. چنانچه محور دوستیهای انسان خدا باشد، یعنی هر که را انسان دوست دارد برای خدا دوست بدارد، این دوستی ارزشمند است و انسان بهر نسبت در این مسأله موفق تر باشد دوستی وی از ارزش و استحکام بیشتری برخوردار است؛ زیرا محور جاودانه ای را برگزیده که به دوستی پایدار می انجامد.
بنابراین، دوستی انسان باید برای خدا باشد. که اگر چنین بود، دوستی او محدود به اندازه کمالات محبوب خواهد بود. اگر ارتباط دوست انسان با خدا شدید و عبودیت او بسیار است، انسان باید او را بیشتر دوست بدارد.
اما اینکه از کجا بفهمد مرتبه دوستی او به خاطر مرتبه ایمان دوست او است، باید در رفتار دوست خود پایبندی به ارزشها و عقاید مشترک را داشته باشد. در احادیث آمده است:«دوستان ما را با نماز اول وقت و امانتداری و راستگویی امتحان کنید» اما اگر دوستی در هنگام وظیفه بدان بی اعتنا باشد و محور ارتباطش بهره برداری مادی باشد و در گرفتاریها انسان را رها کند، سزاوار دوستی نیست. در مناجات امام سجاد«علیه السلام» آمده است:«اسئلک حبّک و حبّ من یحبّک؛ خدایا! به من عشق خودت و محبت کسی را که ترا دوست دارد عطا فرما».

« بخش پاسخ به سؤالات »
از آنجا که انسان نیازمند دوستی با دیگران است، ضوابط دوستی چیست؟ایجاد ارتباط خوب با دیگران مورد اهتمام دین است پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» فرموده اند.«لاخیر فیمن لایألف و لایؤلفّ ؛خیری ندارد، کسی که الفت نمی گیرد و نمی گذارد با او الفت بگیرند».
اما از آنجا که دوستی به داد و ستد اخلاقی می انجامد، باید به ضوابط آن نیز توجه داشت، تا موجب حسرت انسان نشود.
رفیق خوب آن است که انسان را زیاد کند، نه آنکه بر کاستی های ما بیفزاید. اسلام حتی برای دانشمندی که مزین به دانش است، معیار تعیین نموده و فرموده.«العالم من یذکّرکم الله رؤیته؛ عالم کسی است که دیدن او خدا را به یاد تو آورد و رغبت به خیر در شما برانگیزد». دوستی با دیگران نیز دارای معیارها و ضوابطی است و به صرف خوب بودن امری نمی توان قانونهای حاکم بر آن را نادیده گرفت.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا روایاتی که اذیت مؤمن را تقبیح می کند، به معنای جواز آزار کافر نیست؟موضوع روایاتی که برای اذیت مؤمن کیفر خاصی را مطرح می کند، مؤمن است و این امر برای ارج نهادن به مقام مؤمن است؛ لیکن این امر بدان معنی نیست که اذیت افراد کافر مطلوب و پسندیده باست.
در نامه امام علی«علیه السلام» به مالک اشتر می خوانیم:«مردم را مورد محبت قرار بده! زیرا از دو حال خارج نیست: یا برادر تو هستند در دین، یا همسان تو هستند از نظر آفرینش».

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا غیبت ملحدان و کافران اشکال دارد؟غیبت افراد ملحد و کافر اشکال ندارد؛ ولی باید توجّه داشت که به گونه ای عمل نشود، که آنان نسبت به اسلام و انقلاب بدبین شده، بدگویی نمایند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
در برابر انسانهای دیگر چگونه باشیم؟در دیدگاه دینی رابطه های انسان متنوع است: رابطه انسان با خدا(عبادات)، رابطه انسان با خویش(اخلاق)و ربطه انسان با دیگران(حقوق) را تشکیل می دهد. گاهی این عناوین به یکدیگر کمک می کنند و به هم نزدیک می شوند؛ از این جهت چون بیان کلیات، سودمندی چندانی ندارد، به کتاب«رساله حقوق» امام سجاد«علیه السلام» که به وسیله بعضی از نویسندگان شرح داده شده است، مراجعه شود.
عناوینی نیز در دیدگاه دینی وجود دارد که با مراجعه به آیات قرآنی و روایات، مانند باب عشرت یعنی(روش معاشرت) در کتاب روایی اصول کافی توضیح یافته اند عناوینی مثل تعاون براساس عدل و احسان، حمایت از جبهه حق، تا جزئی ترین مسائل، مثل جواب سلام را در برمی گیرند.
در هر صورت، حفظ کرامت انسانی خویش و دیگران و دفاع از حقوق مؤمن و به ذلّت تن ندادن و گذشت و ایثار در جایگاه واقعی آن از معیارهای اساسی ارتباط با دیگران است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
تداوم دوستی با کسی که نماز نمی خواند و آلوده به گناه است، چه کمی دارد؟معاشرت و دوستی و رفاقت باید با افراد متدین باشد و کسی که مثلاً نماز نمی خواند و یا گناه دیگری انجام می دهد، رفاقت با وی شایسته نیست. مگر آنکه به تکلیف شرعی، مانند امر به معروف و نهی از منکر با شرایطش، عمل کند.
مطالعه مسائل و ابعاد امر به معروف و نهی از منکر مراتب معاشرت را آموزش می دهد در آنجا می آموزیم که اگر امید تأثیر گذاری وجود داشته باشد، می توان به ارتباط ادامه داد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
دوستی با بهاییان چه حکمی دارد؟دوستی با بهایی جایز نیست و از غذایی که بدن او با رطوبت به آن رسیده است، نباید استفاده نمود؛ زیرا بهایی کافر و نجس است. اگر بهایی مسلمان شود، حکم مسلمان را دارد. در نتیجه اگر توانایی هدایت داشته باشیم و یا آنان را به افراد توانمند راهنمایی کنیم، مطلوب است و دوستی با آنان فقط در این صورت جایز می شود در غیر این صورت قطع ارتباط و بی اعتنایی به آنان، خود مرحله ای از امر به معروف و نهی از منکر است، شاید که باز گردند.
در قرآن با هشدار قاطعانه ای بر می خوریم که می فرماید.«یا ایها الذین آمنوا لاتتخذو الکفرین اولیاء...؛(1)ای کسانی که ایمان آوردید. کافران را به جای مؤمنان دوست خود نگیرید».

« بخش پاسخ به سؤالات »
معاشرت فرد مسلمان با فردی مسیحی چگونه است؟مسلمان نباید با فرد مسیحی دوستی و رفاقت و معاشرت داشته باشد؛ مگر اینکه انگیزه ی وی از معاشرت، ارشاد و هدایت و تبلیغ باشد.
روشن است که از طرف مکتب اسلام به خوش رفتاری امر شده است، که این نیز خود نوعی شناساندن ابعاد مکتب می باشد؛ اما از آنجا فعالیت مسیحیان به ویژه بعد از انقلاب تحت اشراف قدرتهای استکباری سازماندهی شده و هدفدار حرکت می کند، باید هشیار باشیم. آنان اکنون رادیوی انجیل دارند که روی موجهای رادیویی ما تبلیغات گسترده ای دارد و عمده تبلیغات آنان روی جوانان است. آنان ارتباط مکاتبه ای دارند و صندوق پستی ارتباطات ویژه ای را تحکیم می بخشند، که متأسفانه دارای موفقیتهایی هم بوده اند اکنون این هدف با مقاصد سیاسی اقدامات خویش را سامان می دهد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
وظیفه خواهران و برادران مسلمان نسبت به یکدیگر چیست؟چنانچه منظور، وظیفه خواهر و برادر نسبی باشد، روشن است که رابطه خواهر و برادری پس از رابطه پدر و فرزند، نزدیک ترین رابطه خویشاوندی است، از این رو خواهر و برادر باید با خویشتن مهربان باشند و سعی کنند از این که میان آنان اختلاف و کدورتی به وجود آید، احتراز جویند. در اختلافاتی که بیش می آید، گذشت و فداکاری را در نظر بگیرند چه بسا آزمایش و ابتلای انسان در همین مقام باشد در قرآن تأکید می شود که:«آت دالقربی حقه؛(2)حق نزدیکان را ادا کنید». و قرابتی از خواهر و برادری مهم تر نیست.
لازم به ذکر است که قرآن، درباره رابطه برادرانه که از طریق ایمان ایجاد شده، تأکید بیشتری نموده و به اصلاح این روابط دستور داده است. همچنانکه آمده است:«انما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم؛(3)همانا فقط مؤمنان برادرند. پس اختلافات آنان را اصلاح نموده، به سامان رسانید».
در کتب اخلاقی به طور مفصل از این حقوق یادآوری شده که خیر خواهی ، دعا، شریک نمودن در ثوابها، عیادت در بیماری، امر به معروف و نهی از منکر، قرض داد، و... جزئی از آن را تشکیل می دهد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا در احادیث معیارهای صریحی درباره همنشین وجود دارد؟درباره خصوصیات همنشین خوب و دانا شایسته است حدیثی را یادآور شویم. در حدیثی نقل شده که:« از حضرت عیسی«علیه السلام» سؤال شد: با چه کسی مجالست کنیم؟
آن حضرت فرمودند:« با کسی که دیدن وی شما را به یاد خدا بیندازد و گفتار او دانش و آگاهی شما را بالا ببرد و عمل وی شما را نسبت به آخرت ترغیب نماید».
بنابراین، انسان باید با افراد متدین و مؤمن که همواره به یاد خدا هستند و به آخرت و تکامل روحی می اندیشند، همنشینی کند و از دوستی کردن با افرادی که همواره در فکر مادیات هستند یا بی بند و بار و ولگرد هستند، بر حذر باشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
درباره رفتار یک مسلمان با پیروان ادیان دیگر در اسلام چه توصیه ای شده است؟دوستی و رفاقت و معاشرت مسلمان با غیر مسلمان جایز نیست و همچنین پیوندها و ارتباطات و دادوستدهایی که باعث تقویت غیر مسلمان در سرزمینهای کفر می شود، نیز جایز نمی باشد. البته حسن خلق و رفتار انسانی که جلوه ای از محسنات مکتب اسلام بدان آشکار می شود ممنوع نیست. اما پیوسته باید هشیار بود؛ زیرا سردمداران مذاهب به ویژه یهودیان، پیچیده عمل می کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا معاشرت با کفار حرام است؟معاشرت و دوستی نمودن با کفار از نظر اسلام حرام است و در آیات بسیاری از قرآن از آن نکوهش به عمل آمده و اکیداً مورد نهی واقع شده است. از جمله می فرماید:«یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الکافرین اولیاء من دون المومنین؛(4)ای کسانی که به خدا گرویده اید، کافران را به جای مؤمنان برای خود دوست نگیرید».
استثنایی که وجود دارد، ارتباط و تبادل مبانی مکتب و ارشاد و تألیف قلوب- در صورت توانایی شخصی مرتبط- می تواند مجوزی برای معاشرت باشد. البته در سطوح بالا و ارتباطات فرهنگی کشورها، مسائل به عهده مسؤولان و صاحبان تشخیص صلاحیت است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
برگزیدن دوست غیرمسلمان چه اشکالی دارد؟بنابر آیه حکیمانه قرآن که می فرماید: «قولوا للناس حسنا؛ با همه مردم، خوشگفتار باش»، برخورد پسندیده توصیه مکتب ماست؛ امّا متأسّفانه غالباً دوستی با افراد غیرمسلمان با انگیزه های شایسته و بایسته برقرار نمی شود. گاه به خاطر آنکه اقلیّت های دینی، حدود و مرزهایی را رعایت نمی کنند، به آنان نزدیک می شوند و در دراز مدّت تحت تأثیر عقیده آنان نیز قرار می گیرند.
اگر بتوان از موضع برتر و بی نیازی، ارتباطی برقرار کرد، امری مطلوب است؛ امّا اگر چنین نیست، باید در خود تأمّل کرد و انگیزه های خویش را بررسی نمود. دوست خوب آنست که می افزاید و از ما نمی کاهد. در کلامی از علی«علیه السلام» آمده است: «طبع آدمی سارق است و آداب و رسوم و اخلاق طرف مقابل را می گیرد.» تعبیر روایت به سرقت، دقیق است، دزد پنهانی، سریع و با غفلت دیگران چنین کاری می کند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا در قرآن در مورد همنشین بد آیه ای هست؟قرآن مجید درباره همنشینی با شیطان می فرماید: «وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَلَهُ قَرینٌ(5)؛ کسی که از یاد خدا روی گردانَد، شیطانی بر او مسلّط می کنیم تا همنشین او باشد».
و در جایی دیگر از قرآن آیه ای صریح تر می فرماید روزی که انسان انگشت حسرت به دندان گزیده و بگوید: «یا لیتنی لَمْ أَتّخذ فلاناً خلیلاً(6)؛ ای کاش فلانی را دوست خود نمی گرفتم(دوست بد)».

« بخش پاسخ به سؤالات »
دوستانی را که رفتاری ناشایست دارند ولی نمی توان از آنها جدا شد، چه باید کرد؟آگاهی به رفتارهای ناشایسته و اخلاق منحرف دلیل گرایش ها و عقیده های فاسد است و چنین افرادی معمولاً دوست دارند همراهانی داشته باشند بنابراین اگر انسان از آنان جدا نشود، کم کم تأثیر می پذیرد. از امام صادق«علیه السلام» نقل شده است که فرمودند: «أَلمجالِستهُ مؤثره؛همنشین مؤثّر است». چرا؟ چون «المرءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ؛آدمی بر دین و مسلک دوست خویش می باشد».
پس قبل از آنکه ندای حسرت آمیزی که در قرآن(7)توصیف شده از ما برخیزد باید جدا شد. و این انتظاری است از انسانی که خوبی را می خواهد که قرآن می فرماید: «لَنْ تنالو البرّ حتّی تُنفقوا مِمّا تُحِبّون؛خوب شما نمی شوید مگر از آنچه خوشایند شماست، بگذرید».
امّا راه آخر که حوصله می خواهد کار کردن با آنها و تأثیرگذاری و ارتباط دادن آنها با افراد و کانون هایی شایسته است که بتوانند آنها را عوض کنند.

« بخش پاسخ به سؤالات »
اگر بخواهیم با اقوام و طوایف و اقلیّت های مذهبی ارتباط داشته باشیم چه معیارهایی باید رعایت شود؟اقوام و طوائف مثل اکراد که مسلمان هستند، مشکلی ندارد. امّا در اقلیّت های مذهبی ملاک هایی هست که باید رعایت شود.
1. برخورد سازنده و احترام متقابل لازم است تا تحت عنوان تألیف قلوب(الفت دادن) به عقیده ما گرایش پیدا کنند.
2. از نظر بعضی از علماء مثل فتوای رهبر انقلاب آنان پاک هستند و اشکالی ندارد. امّا برخی دیگر فتوی به نجاست دادند پس باید در اشیاء مرطوب و غذاها مراعات گردد.
3. اگر قدرت تأثیرگذاری نداریم در مراسم آنان شرکت نکنیم، زیرا تردید خالی از مفسده نیست و به ویژه جوانان در این فضاها مشارکت نداشته باشند، زیرا تأثیر آن قطعی است.

« بخش پاسخ به سؤالات »
آیا در قرآن در مورد همنشین بد آیه ای هست؟قرآن مجید درباره همنشینی با شیطان می فرماید: «وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَلَهُ قَرینٌ؛ کسی که از یاد خدا روی گرداند، شیطانی بر او مسلّط می کنیم تا همنشین او باشد»(8).

« بخش پاسخ به سؤالات »
در منظر دین موضوع عشق و عشق ورزیدن چگونه ارزیابی می شود؟ و دوستی دختران و پسران از این دیدگاه چه حکمی دارد؟پرسشهایی از این قبیل که نظر اسلام درباره عشق چیست. مثل این می ماند که کسی بگوید نظر دین درباره غذا چیست!؟ از شاخصه های روشن انسان احساس و عواطف اوست و بازتاب این ویژگی عشق و علاقه است. این نیاز آدمی است. اما از آنجا که دین کنترل کننده و جهت دهنده به نیازهای انسان است. باید این نیاز به شکلی تأمین شود که مطابق ارزش انسانی و ابعاد عظیم وجودی او باشد. اصلاً ما عاشق به دنیا می آئیم ولی معشوق را انتخاب می کنیم عشق و علاقه به مقصد و محبوبی پائین تر از خویش تنزّل و سقوط است و به مساوی خویش همان تنوع است که تنوع در یک پله، چند جور ایستادن است نه بالا رفتن و عشق به جهت برتر تحرّک است. وظیفه انسان این است که با مقایسه محبوبها و اهداف، جهت برتر را کشف کند. و این جهت برتر علامت هایی دارد. کسی که تو را برای خودش نمی خواهد بلکه ترا برای خودت و رشد خودت طالب است. کسی که ترا نردبان نیازهای خود نمی کند. اینجاست که می فهمی او باید وجودی نامحدود و بی نیاز باشد و اما عشق آدمها به یکدیگر چیزی است که مکتب مترقی ما از آن غافل نبوده و در قرآن می فرماید از نشانه ها و آیات خداوند این است که از خود شما همسرانی آفرید که با آن آرامش یابید و بین شما رأفت و محبت را قرار داد (سوره روم) این نیاز عشق و اُنس آدمی در بستر ازدواج مشروع تأمین می گردد و زمینه ساز پیوندی می گردد که نسل پربار انسانی دوام می یابد. از همین توضیح شما جواب سؤال دوم خود را می یابید که عشق های بی حساب جوانان، غالباً محرّکی جز غریزه سوء و استفاده های یکطرفه ندارد، مورد تأیید نیست. تجربه های عظیمی در این مورد وجود دارد . کتاب پشت دیوار ندامت از انتشارات مؤسسه کیهان را بخوانید. در انتها توجه شما را به دو حدیث دلنشین جلب می کنیم. خداوند در حدیث قدسی می فرماید:
اگر آنان که به من پشت کرده اند می دانستند که چقدر منتظر و مشتاق بازگشت آنان هستم، از شوق می مردند این است که آن عشق سریع سیر و هماهنگ و بهروزی و رشد اوست . امام علی «علیه السلام» درباره عشق، اما با انگیزه های غیر متعالی حدیث شفگت انگیزی مَنْ عَشِقَ أَعشی بَصَره و أَمْرضَ قَلْبَه...(9)
کسی که به چیزی عشق می ورزید چشمش تار می شود (خوب نمی بیند) و قلبش بیمار می گردد پس او با چشمی که ناصحیح است می نگرد و با گوشی ناشنوا می شنود! شهوات پرده عقل او را دریده و دنیا(گرائی) دلش را میرانده و دلش شیفته آن گردیده... پس او بنده دنیا می شود و فرمانبردار کسی می شود که بهره ای از دنیا در دست اوست.

« بخش پاسخ به سؤالات »
روایاتی که اذیت مؤمن را تقبیح می کند به معنی جواز آزار کافر نیست؟روایاتی که برای اذیت مؤمن کیفر خاصی را مطرح می کند موضوع آن ها مؤمن است و این ارج گذاری مقام مؤمن است. ولی بدان معنی نیست که اذیت افراد کافر مطلوب و پسندیده باشد.
در نهج البلاغه نامه به مالک اشتر می خوانیم: مردم را مورد محبت قرار بده! زیرا از دو حال خارج نیست یا برادر تو هستند در دین ، و یا همسان تو هستند از نظر آفرینش.

« بخش پاسخ به سؤالات »
درد دل کردن با دیگران چه محدوده ای دارد؟چنانچه درد دل کردن و باز گفتن نگرانیها غیبت کشی نباشد و عنوان حرام دیگری بر آن منطبق نباشد اشکالی ندارد. اصولاً چنین کاری از نیازهایی روانی انسان است ولی باید توجّه داشته باشیم که ...
1. نجوی و دعا با خدا برای همین است که این نیاز را با یک کانون قدرت و مهر در میان گذاریم.
2. اگر خواستیم با آدمها درد دل کنیم، افرادی رازدار و بعضاً توانا بر رهنمودی سازنده باشند.
3. مواظب باشیم که درد دل به شکایت از خداوند تبدیل نشود... و یاد الطاف خداوند در زندگی باشیم.
4. احادیث آمده است آنکسی که با مؤمن درد دل و شکوه وا گوید، گویی نزد خداوند شکوه کرده. چون ایمان، فردی مناسب را برای درد دل نشان می دهد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
از آنجا که انسان نیازمند دوستی با دیگران است آیا به قاعده و ضابطه هم نیازمند است؟ایجاد رابطه حسنه با دیگران مورد اهتمام دین است و پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» فرموده اند لاخیر فیمن لایألف و لایولف ؛ خیری ندارد، کسی که الفت نمی گیرد و نمی گذارد با او الفت بگیرند. اما از آنجا که دوسیت، به داد و ستد اخلاقی می انجامد باید به گونه ای باشد که بعد از مدتی انگشت حسرت به دندان نگزیم. رفیق خوب آن است که ما را زیاد کند نه آنکه بر کاستی های ما بیفزاید. آنجا که اسلام حتی برای دانشمندی که مزین به دانش است معیار نهاده و فرموده : العلم من یذکرکم الله روئته ؛ عالم کسی است که دیدن او خدا را به یاد تو آورد و رغبت به خیر درا در شما برانگیزد... پس دیگر دوستی با دیگران جای خود دارد. به صرف یک عنوان خوب نمی توان از قانونهای حاکم بر آن فرار کرد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
برای ارشاد و بحث با دوستی مسیحی ارتباط پیدا می کنیم، آیا محدودیتی از نظر احکام با آنان هست؟اکثر علمای حاضر فتوای به نجاست اهل کتاب داده اند. فقط فتوی رهبر انقلاب در این باره چنین است اهل کتاب( مسیحی ، زرتشتی و یهودی) پاک می باشند به شرط آنکه به چیزی از نجاسات مثل شراب و خون و ... آلوده نباشد.

« بخش پاسخ به سؤالات »
؟« بخش پاسخ به سؤالات »

...................) Anotates (.................
1) سوره نساء، آیه 144.
2) سوره اسراء، آیه 26.
3) سوره حجرات، آیه 10.
4) سوره نساء، آیه 144.
5) سوره زخرف، آیه 36.
6) سوره فرقان، آیه 28.
7) یالیتن لَمْ أَتَّخذْ فَلاناً خلیلاً؛ ای کاش فلانی را دوست خویش نمی گرفتم».سوره فرقان، آیه 28.
8) سوره زخرف، آیه 36.
9) نهج البلاغه خطبه 108 .

logo new موسسه در راه حق، نشر و ترویج معارف اسلامی